English Version
This Site Is Available In English

رهایی انسان‌ها از دام اعتیاد بدون راهنما میسر نیست

رهایی انسان‌ها از دام اعتیاد بدون راهنما میسر نیست

هشتمین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی مسافر راهنما محسن، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «هفته راهنما» یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر: خدا را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر در جمع شما دوستان هستم، از نگهبان جلسه و دبیرشان هم سپاسگزاری می‌کنم بابت وقت که در اختیار بنده قرار دادند، هفته راهنما را تبریک می‌گویم اول به اولین راهنمای کنگره ۶۰ جناب مهندس دیده‌بان‌های محترم استاد حکیمی دیده‌بان رابط شعبه و به‌خصوص استاد عزیز خودم آقا رضا بهرامی و دوستان راهنمای دیگر که در کنار آنها درحال‌خدمت هستیم، ان‌شاءالله که خداوند این خدمت را از ما بپذیرد و در ادامه راه آن‌طور که شایسته است در خدمت انسان‌ها باشیم، ان‌شاءالله که در روز سه‌شنبه یک جشن خوب داشته باشیم و قطعاً هم همین‌گونه خواهد بود، خدا را شکر همه اعضا با آن بیداری و هوشیاری رسیده‌اند که همگی قدر راهنما را خوب می‌دانیم و می‌دانیم که راهنما چه‌کار بزرگی را در شعبه انجام می‌دهد و در هستی و کائنات به همین صورت است، جناب مهندس فرمایش می‌کنند که رهایی انسان‌ها از دام اعتیاد بدون راهنما میسر نیست، همین جمله را اگر کسی متوجه شود قطعاً قدر راهنمایش را خوب می‌داند، من الان که صحبت می‌کنم از جایگاه یک رهجو صحبت می‌کنم و خودم را یک رهجو می‌دانم و این صحبت‌ها از زبان یک رهجو است، همان جور که اطلاع داریم راهنما بدون هیچ مزد و هیچ حقوقی می‌آیند وقت می‌گذارند، راهنماها کسانی بوده‌اند که اعتیاد داشته‌اند و به کنگره آمده‌اند و اعتیادشان را درمان کرده‌اند و به یک جهان‌بینی نسبی رسیده‌اند و در ادامه در امتحان و آزمون راهنمایی قبول شده‌اند و الان هم می‌آیند به دیگر کسان خدمت صادقانه انجام می‌دهند بدون هیچ مزد و یا حقوق، برای رهجو بسیار مهم است که چه دیدی را نسبت به این موضوع داشته باشد، همه می‌دانیم که راهنما برای خودش خدمت می‌کند برای اینکه خودش به یک جهان‌بینی بالاتر و زندگی بهتری برسد، اما مشکل‌ها از جایی شروع می‌شود که رهجو با خود این گونه فکر کند که راهنما برای خودش می‌آید، در اینجا یک خط خیلی بد شروع می‌شود و رهجو هیچ‌وقت با این گونه تفکرات به رهایی نمی‌رسد.

رهجو باید فکر کند راهنما در حق او لطف می‌کند، آن ساعت و یا وقتی را که می‌گذارد برای رهایی من می‌گذارد، اگر رهجو غیر از این فکر کند قطعاً به رهایی نمی‌رسد، استاد حکیمی می‌فرماید؛ راهنما وظیفه‌اش را انجام می‌دهد، اما رهجو باید بگوید که راهنما در حق من لطف می‌کند، این خاصیت راهنما و رهجو بودن است، ما به تجربه دیده‌ایم که هر رهجویی این گونه تفکر کرده است به رهایی رسیده است و حالش هم خوب شده است، بنده خودم که الان در خدمت شما هستم ایده‌آل ام برای زندگی این بوده است که شبیه راهنمایم بشوم چه در کنگره ۶۰ و چه بیرون از کنگره ۶۰، اگر می‌خواهیم از اعتیاد بیرون بیاییم به نظر من در این حد تفکر ما نسبت به راهنما اهمیت دارد، استاد عزیزم آقا رضا می‌فرمایند؛ شخص اگر می‌خواهد از اعتیاد یا هر ضدارزش دیگر بیرون بیاید باید در درون خود زانو بزند و با تمام وجودش درخواست رهایی را بنماید، در آنجا کسی باید دستت را بگیرد و تو را بلند کند و بگوید این راه رهایی و رستن از اعتیاد یا ضدارزش است و آن کار را فقط راهنما انجام می‌دهد، یک سری تفکرات هستند که رهجو را به‌جای مرغزار به مسلخ می‌برند که ما باید هوشیار باشیم و برعکس آنها عمل نماییم، در آخر هم همه ما رهجو هستیم حتی خود جناب مهندس و این موضوع بسیار برای ما اهمیت دارد که این قدردانی را انجام بدهیم هم با زبان هم در تفکر و هم با عمل، از قبل برای راهنمایمان یک کادو تهیه کنیم در یک کاغذ دل‌نوشته‌ای را بنویسیم و حتی آن را خوشبو و معطر کنیم، البته که راهنما به دنبال این چیزها نیست؛ اما مهم این است که ما به‌عنوان رهجو بسیار به این قدردانی احتیاج داریم، ان‌شاءالله که در روز سه‌شنبه جشن خوبی را برپا کنیم از اینکه به صحبت‌های بنده گوش دادید از همه شما سپاسگزارم

عکس: مسافر محمد لژیون دوم

تایپ‌و‌ارسال: مسافر حمید‌رضا لژیون اول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .