هفته راهنما بر همه راهنمایان و رهجویان مبارک؛ به مناسبت هفته راهنما گفتگویی با راهنمایان گرامی ترتیب داده شد که گزارش آن را در ادامه ملاحظه خواهید نمود.
گفتوگو با همسفر مرضیه راهنمای لژیون اول:
.jpg)
لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان مرضیه هستم همسفر اصغر؛ با بیش از ۱۲ سال تخریب وارد کنگره ۶۰ شعبه بوشهر شدیم آخرین آنتیایکس مصرفی قرص و تریاک با داروی OT درمان شدیم؛ سفر اول ۱۳ ماه و ۲۱ روز به طول انجامید، راهنمای مسافرم جناب آقای حکیمی و راهنمای خوب خودم خانم آذر اکنون نیز بیش از ۱۰ سال و ۳ ماه هست که آزاد و رها هستیم رشته ورزشی شطرنج.
حس و حال جایگاه راهنمایی تا زمانی که شخص در این جایگاه قرار نگرفته باشد قابل توصیف نیست؛ تمام جایگاهها در کنگره حس و حال خیلی خوبی به فرد میدهند اما جایگاه راهنمایی چیز دیگری است؛ زمانی که جواب آزمون آمد که برای جایگاه راهنمایی قبولشدهام در پوست خود نمیگنجیدم، خدمت کردن به دیگران و اینکه باعث شوی حال دیگران خوب شود در مرحله اول باعث میشود که حس و حال خودت خوب شود طوری که آن انرژی که از خدمت کردن به دیگران دریافت میکنی قابلبیان نیست.
من در جایگاهی نیستم که بتوانم برای افرادی که در آزمون قبول شدهاند توصیه یا پیشنهادی داشته باشم اما برای تکتک آن عزیزان در این جایگاه آرزوی سلامتی و موفقیت دارم امیدوارم با تلاش و کوشش بتوانند در این جایگاه به بهترین شکل بدرخشند.
گفتوگو با همسفر مهناز راهنمای لژیون دوم:

لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان مهناز هستم همسفر نوید؛ با ۸ سال تخریب وارد کنگره ۶۰ شدیم؛ آخرین آنتیایکس مصرفی هروئین، شیشه و قرص به روش DST و داروی OT درمان شدیم؛ مدت سفر اول ۱۶ ماه به طول انجامید. راهنمای مسافرم آقای علامی و راهنمای خوب خودم خانم مرضیه و در حال حاضر ۹ سال است که رها و آزاد هستیم؛ رشته ورزشی در کنگره دارت.
جایگاه خدمتی خودم را هدیه خداوند میدانم؛ که بهوسیله بنده خاص خدا نصیبم شد و خدا را شکر حالم با خدمت کردن خیلی خوب است به دلیل اینکه توسط آموزشهایی که میگیرم دانش و آگاهی من بهتر شده به همین دلیل گرهها و مشکلات زندگی هم بهتر و راحتتر برطرف میشوند، این حس و حال خوب را برای همه عزیزان آرزو دارم.
در ابتدا هفته راهنما را به همه اعضای کنگره ۶۰ بخصوص راهنمایان عزیز تبریک عرض میکنم امیدوارم در مسیر زندگی و خدمت موفق باشند. حس و حال من که در این جایگاه هستم خیلی خوب و عالی است؛ وقتی هدف اصلی خدمت کردن باشد باید مطمئن باشیم که به حال خوش قلبی هم میرسیم خدمتی که ما گنجایش و ظرفیت آن را داشته باشیم قطعاً نتیجه خوبی هم به بار میآورد، دور بودن از حاشیه و تجسس نکردن در کار همدیگر باعث ترقی و پیشرفت و همچنین نگهداشتن حرمت و احترام میشود، بهطورکلی اجرای قوانین برای شخص من تأثیر خیلی خوبی داشته است بنابراین باید سعی کنیم با آگاهی، دانایی و صبوری و همچنین آموزشهای کنگره به مرحله انسانی برسیم.
گفتوگو با همسفر فاطمه راهنمای لژیون سوم:
.jpg)
لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر حسین؛ با 20 سال تخریب وارد کنگره 60 شدیم. آخرین آنتیایکس شیره و تریاک بهصورت کشیدنی، با روش DST و شربت OT درمان شدیم. سفر اول مدت ۱۳ ماه و ۱۰ روز به طول انجامید؛ راهنمای مسافرم آقای حمید جوکار و راهنمای خوب خودم خانم سپیده، اکنون هم مدت ۲ سال و ۵ ماه است که آزاد و رها هستیم؛ ورزش در کنگره شنا و والیبال.
من همسفر با توجه به اینکه تازه لژیون زدم حس و حال خوبی دارم؛ از اینکه رهجو به من اعتماد میکند و با من درد دل میکند خوشحالم و همچنین وقتی بتوانم با کلام خود ذرهای از مشکلات او را کم کنم احساس خوشایندی به من دست میدهد.
در طول مدتی که راهنمای تازهواردین بودم وقتی به یک تازهوارد مشاوره میدادم و میدیدم که با چه ذوقی به صحبتهای من گوش میدهد و همچنین مشتاق میشود که بیشتر از کنگره بداند؛ برای من خیلی ارزشمند بود و احساس اینکه واقعاً توانستهام به یک نفر که به آخر خط رسیده و در اوج ناامیدی هست کمک کنم که راه خود پیدا کند بسیار خوشحال میشدم؛ امیدوارم در این مسیر خدمت که تازه اول راه هستم خداوند به من توفیق بدهد تا بتوانم خدمت خود را به بهترین شکل انجام بدهم و گرهگشایی باشم برای دستهای گرهخورده.
گفتوگو با همسفر فاطمه راهنمای لژیون پنجم:

لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر فریدون؛ با تخریب بیش از ۱۳ سال وارد کنگره ۶۰ شعبه خلیجفارس بوشهر شدیم درمان شدیم به روش DST با داروی شفابخش OT، آخرین آنتیایکس مصرفی شیشه مدت ۱۲ ماه و ۲۴ روز سفر کردیم با راهنمای خوب مسافرم آقا نادر و راهنمای خوب خودم خانم بتول در حال حاضر ۸ سال و ۷ ماه و ۱۷ روز است که آزاد و رها هستیم رشته ورزشی دارت.
این هفته زیبا و باشکوه را به تمام همسفران بخصوص راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک و تهنیت عرض میکنم؛ راهنما مانند چراغ راه و یا فانوس دریایی پر از تلاطم امواج است؛ خدا را هزاران مرتبه شکر که توانستم در این جایگاه خدمت و ادای دین کنم.
قبل از اینکه وارد کنگره شوم خیلی دوست داشتم در جمع حضور پیدا کنم و بتوانم بهراحتی صحبت کنم اما خدا را هزاران مرتبه شکر که راه کنگره برای ما باز شد تا بتوانیم از آموزشهای ناب کنگره استفاده کنیم و زندگی خود را از نو بسازیم؛ اما در مورد حس که سؤال فرمودید؛ حس من نسبت به خیلی چیزها عوض شد از راهنمای خوبم خانم بتول عزیز واقعاً تشکر میکنم، ایشان واقعاً با راهنمایی و صبر خود به من همسفر خیلی چیزها را آموختند؛ همچنین از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان کمال تشکر را دارم انشاالله مستدام و پایدار باشید.
گفتوگو با همسفر شیما راهنمای لژیون ششم:
.jpg)
لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان شیما هستم همسفر حسن؛ آخرین آنتیایکس مصرفی هرویین و شیشه؛ روش درمان DST داروی درمان OT مدتزمان سفر اول ۱۰ ماه، راهنمای مسافرم آقا نادر و راهنمای خودم خانم مرضیه اکنون نیز ۵ سال و ۹ ماه هست که آزاد و رها هستم رشته ورزشی والیبال.
این هفته زیبا و پرشگون و پر از مهر و عشق را به تمام همسفران کنگره 60 بهخصوص راهنمایان گرامی تبریک عرض میکنم و خدا را هزاران بار شاکرم که در جمع عزیزانی قرار دارم که از شیره وجودی خود میبخشند تا دیگرانی که در تاریکی قرار دارند رنگ آرامش و خوشبختی را بچشند و این نهایت لذت و سعادتمندی برای یک راهنما است که رهجوی خود را با حس و حال خوب ببیند و توانسته هرچند کم، کمک کند تا بنیان و کانون یک خانواده را گرم و صمیمی ببیند.
همیشه برایم خدمت مانند آب، راهی بود که گرچه به دیگران کمک میکنی تا سبز شوند اما خودم هم در مسیر شکوفا میشوم و گره از وجود خود و زندگیام باز میشود؛ همیشه گفتهام اگر به کنگره میآیم و خدمت میکنم منت برکنگره و هیچ رهجویی نیست چون من هرچه پیشتر میروم میبینم به آموزش بیشتری نیاز دارم و چقدر ندانستههایم زیاد است. امیدوارم این موهبتی که خدا نصیبم کرده ارزش و منزلت آن را بدانم و در مسیر خدمت محکمتر قدم بردارم و در این مسیر مانا باشم.
گفتوگو با همسفر فاطمه راهنمای لژیون هفتم:
.jpg)
لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر فرزاد؛ با تخریب بیش از ۲۰ سال وارد کنگره ۶۰ شعبه بوشهر شدیم. آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیشه؛ روش درمان: DST؛ داروی درمان: OT مدتزمان سفر اول: ۱۳ ماه و ۹ روز، راهنمای مسافرم: آقا علیرضا، راهنمای خوب خودم خانم سپیده و اکنون هم ۳ سال و ۱۱ ماه است که آزاد و رها هستیم، ورزش در کنگره: شطرنج و دارت.
خدا را شاکرم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم؛ از زمانی که رهجو وارد لژیونم میشود طبق گفته راهنمای خودم به او میگویم از همینالان رفتن به تهران نزد آقای مهندس را تصویرسازی کن و مطمئن باش که با تلاش و صبر و مداومت در سفر؛ به آن خواهی رسید. وقتی بدانی با صحبتهای تو و دادن آموزشهای کنگره میتوانی فردی را که از همهجا ناامید شده دوباره امیدوار و احیا کنی به نظرم هیچ لذتی بالاتر از این نیست و من این حس را در اولین رهایی رهجوی خود، تجربه کردم امیدوارم که بتوانم در این مسیر آموزش بگیرم و پایدار باشم؛ روی سخن من با عزیزانی است که تازه در آزمون قبول شدهاند امیدوارم که در این جایگاه بتوانند اول خودشان آموزش بگیرند سپس رهجوهای قوی و ماندگار در کنگره تربیت کنند.
گفتوگو با همسفر زینب راهنمای لژیون هشتم:
.jpg)
لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان زینب هستم همسفر؛ هفته راهنما را خدمت اولین راهنمایان کنگره ۶۰، آقای مهندس، سرکار خانم آنی و همه راهنمایان در حال خدمت و در انتظار خدمت بخصوص راهنمای بامحبت خودم خانم مرضیه عزیز تبریک و تهنیت عرض مینمایم. حدود ۱۰ سال و ۸ ماه و ۲۰ روز است که سعادت خدمت در کنگره نصیبم شده و درهای رحمت خداوند که همواره روی هر جنبندهای باز است بر من نیز بعد از هزاران بار دربسته، باز شد و زندگیام رنگ و بوی دیگری گرفت؛ آری باران رحمت بر همه مخلوقات یکسان میبارد این من بودم که با حس طلبکارانه و توقع زیادی که داشتم حاضر به دریافت نبودم و با ناامیدی و بیصبری فقط روزها را به شب میرساندم بدون اینکه قدمی در جهت رشد و ترقی خود بردارم.
با کوهی از مشکلات و ناامنیها وارد کنگره شدم؛ وقتی خانم مرضیه راهنمای صبورم مرا در آغوش گرمش جای داد احساسی تجربه کردم که از جنس مادرانه بود از همان روز تفکرم نسبت به زندگی و اطرافیانم تغییر کرد و کمکم که با آموزشها جلو میرفتم دیدم نهتنها عاشق کنگره، راه و مسیرم و راهنمای عزیزم هستم بلکه عاشق مسافرم هم هستم واقعاً آموزشهای کنگره بینظیر هستند فقط کافی است با آنها همسو شوی و با یک چرخش، نگاهت را به زیباییهای آفریده و آفریدگار بیندازی.
برای عزیزانی که توفیق خدمت راهنمایی نصیبشان شده آرزوی سلامتی و شادی دارم انشاالله طوری در مسیر حرکت نمایند که از خدمتی که انجام میدهند بهره لازم ببرند و شیرینی جایگاه ارزشمند راهنمایی هرلحظه به کامشان ریخته شود.
گفتوگو با همسفر طاهره راهنمای لژیون نهم:

لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان طاهره هستم همسفر محسن؛ با تخریب ۱۲ سال وارد کنگره ۶۰ شعبه خلیجفارس بوشهر شدیم آخرین آنتیایکس مصرفی مسافرم شربت متادون و OT، مدت سفر اول ۱۲ ماه و ۱۲ روز، رهایی ۲ سال و ۶ ماه راهنمای مسافرم آقا مهدی و راهنمای خوب خودم خانم سپیده، رشته ورزشی دارت.
وقتیکه به دنیا آمدم کاغذی صاف و سفید بودم؛ روزگار شروع کرد به چرخش دوران و با هر چرخش خطی به رویم کشید گاهی خطهای رنگی و زیبا و گاهی هم خطهای سیاه؛ وجودم پر شده بود از این خطها با ورودم به کنگره و گرفتن آموزشهای ناب کنگره آرامآرام مداد سیاه از دستم افتاد دیگر کمتر خط سیاهی در دفتر وجودم کشیده میشد اما خطهای سیاه گذشته هنوز بودند. برای من؛ جایگاه کمک راهنمایی همانند آن پاککنی بود که خطوط سیاه وجودم را ذرهذره پاک کرد؛ چون راهنمایی فقط و فقط عشق است و گذشت؛ گذشتن از خویش برای رسیدن دیگران به حال خوش غافل از اینکه خودت حالت خوش میشود و این گذشتن دردهایی را درمان میکند و گرههایی را باز که به باور آنان که این جایگاه را هنوز تجربه نکردهاند نمیگنجد.
هر وقت که علمی را که در کنگره آموختم به عزیزی منتقل کردم یا وقت و انرژی خود را برای عزیزی گذاشتم یا درصدی از پساندازم را در مسیر اهداف باارزش کنگره بخشیدم به آرامشی دستیافتم که در وصف نمیگنجد مگر اینکه خود این مسیر را رفته و آن را تجربه کرده باشید.
گفتوگو با همسفر جواهر راهنمای لژیون دهم:

لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان جواهر هستم همسفر حجت؛ آخرین آنتیایکس مصرفی شیشه؛ روش درمان:DST، داروی درمان OT، مدت سفر اول: ۱۲ ماه و ۲۸ روز، راهنمای مسافرم: مسافر احمد و راهنمای خودم خانم مهناز و اکنون مدت ۹ سال و ۶ ماه است که آزاد و رها هستیم، رشته ورزشی بدمینتون.
هفته راهنما را ابتدا به جناب مهندس و خانواده ایشان و همچنین تمام راهنمایان عزیز بخصوص راهنمای خوب خودم خانم مهناز عزیز تبریک و تهنیت عرض مینمایم؛ خداوند را هزاران بار شاکرم که در جایگاه راهنمایی قرار گرفتم تا بتوانم اندکی از دینی که نسبت به کنگرهدارم را ادا کنم به دلیل اینکه سالها آرزو داشتم که بتوانم حتی در حد ابتدایی حرف بزنم و با دیگران ارتباط برقرار کنم به همین دلیل اعتمادبهنفس پایینی داشتم اما خدا را شکر امروز بهسادگی میتوانم این کار را انجام دهم. اگر امروز من بهعنوان یک همسفر صبور، در کنگره شناختهشده هستم این را بهتدریج در کنگره و از آموزشهای ناب جناب مهندس و خانواده بزرگ آن و همچنین راهنمای صبور خودم آموختم؛ ابتدا جایگاه راهنمای تازهواردین را تجربه کردم این جایگاه واقعاً برای من تأثیرگذار بود به دلیل اینکه هر آنچه را که میخواستم به رهجوی تازهوارد بگویم باید ابتدا خودم آنها را عملی میکردم و همین موضوع باعث شد که بیشتر در جستجوی عمل باشم چراکه اگر فقط در حد حرف باشد و آموزشها را کاربردی و به آنها عمل نمیکردم از خدمت خود هیچ لذتی نمیبردم.
بعدازآن؛ در جایگاه راهنما قرار گرفتم و با قرار گرفتن در این جایگاه خیلی چیزها را آموختم طوری که روزبهروز حس من بهتر و بیشتر میشد، تجاربی که رهجوها در لژیون مشارکت میکردند باعث شد من نقطه تحمل بیشتری پیدا کنم همچنین آموختم که باید از تواناییها و آموختههایم به دیگران انتقال دهم تا به آرامش بیشتری برسم.
گفتوگو با همسفر الهام راهنمای لژیون یازدهم:
.jpg)
لطفاً بهرسم کنگره خود را معرفی کنید و از حس و حال دوره خدمتتان در جایگاه راهنمایی و سخنی به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند برایمان بگویید؟
سلام دوستان الهام هستم یک همسفر، با تخریب بیش از ۸ سال وارد کنگره 60 خلیجفارس بوشهر شدیم، آخرین آنتی ایکس مصرفی متادون به روش DST و داروی OT درمان شدیم با راهنمای مسافرم آقا حجت و راهنمای خودم خانم بتول، در حال حاضر پنج سال و شش ماه است که آزاد و رها هستیم، رشته ورزشی دارت.
سپاس خداوندی که ما را از اندوه رهانید؛ ابتدا این هفته باشکوه راهنما را در رأس به جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و سپس راهنمایان کنگره 60 تبریک عرض میکنم. خدا را هزاران بار شاکرم که در مسیر سبز کنگره قرار دارم و در رحمت خداوند به رویم باز شد تا بتوانم با آموزشهای ناب کنگره خود را پیدا کنم و این فرصت خودسازی به وسیله جایگاه راهنمایی به من داده شد؛ خداوندی که نعمتهایش بیانتهاست. این جایگاه حس شیرین و لذت بخشی به من داد مخصوصاً وقتیکه از خواستهها و تمایلات شخصی خود میگذری و مسیر طولانی را بدون هیچ چشمداشتی برای خدمت به کسانی که در دام تاریکی قرارگرفتهاند طی میکنی و این را من با تمام وجود در این مسیر لمس کردم و پشت همه اینها چیزی نیست جز عشقی که همراه با آگاهی است.
سخن من برای عزیزانی که تازه میخواهند در این جایگاه قرار بگیرند این است که از زمانی که من در این جایگاه قرار گرفتم با خودم عهد کردم که طبق پیمانی که بسته بودم؛ اول خدمت در این جایگاه را وظیفه خود بدانم نه اینکه آقا و سرور آنها باشم و دیگر اینکه حد تعادل را بین خانواده و خدمت برقرار سازم؛ آری باورش کار هر کس نیست مگر معنای آن بداند که آن چیست؛ فقط تمنای دل میخواهد و بس. احساس من از این جایگاه همین است، از دل تاریکی مطلق تا رسیدن به همیاری و کمک به همنوعان خودم، کسانی که از جنس خودم میباشند. آه که چه لذتی دارد ذرهذره پا بهپای رهجو آمدن تا رسیدن به رهایی، رهایی از بندهایی که اجازه حرکت نمیدهد، بندهایی مانند؛ کینه، نفرت، حسادت، ترس و ناامیدی که هرکدام داستانی بلند و مخصوص به خود دارد و شاید عمر زمینی برای حل آنها کفایت نکند. حال که فرصتی طلایی برای تغییر و حل مسائل فراهم شده با تمام وجودم میایستم و بهره میبرم. در پایان از خداوند، از راهنمای بزرگمان جناب آقای مهندس و همچنین راهنمای عزیزم برای این حس و حال و جایگاه امروزم کمال تشکر دارم.
مصاحبهکننده: راهنمای تازهواردین همسفر مهدیه نگهبان سایت
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
ویراستاری و ثبت: همسفر رها دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیج فارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
195