اولین جلسه از دوره اول سری کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ لژیون بردسکن با استادی راهنمای تازه واردین همسفر بتول، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر افسانه با دستور جلسه «هفته راهنما» روز دوشنبه 29 بهمن ماه 1403 ساعت 16 آغاز به کار نمود.

در ابتدا این هفته قشنگ را به آقای مهندس، استاد امین و خانواده محترمشان، راهنمایان در شعبه بردسکن و تمام راهنمایانی که در سراسر کشور در حال خدمت هستند تبریک می گویم.
ان الانسان لرب الکنود: همانا انسان به رب خودش ناسپاس است.
این آيه ای بود از قرآن کریم که در آن متذکر می شود که انسان نسبت به رب خودش قدردان نیست. برداشت من در مورد رب و روح این گونه است که یک دید گاه این است که آیا در این آیه خداوند برای خودش چیزی می خواهد که ما بندگی کنیم تا خداوند به نان و نوایی برسد یا نه؟
از دید گاه منطقی تر نگاه کنیم که هیچ چیزی برای خودش نمی خواهد یعنی احتیاجی به بندگی بنده ندارد و هر خیر وبرکتی هست را برای بندگانش می خواهد.
در قرآن کلمه روح بکار رفته است و این یکی از دلایل تفاوت بین انسان با حیوان است زمانی که خداوند فرمود: من روح خودم را در انسان دمیدم.
یک نوزاد در ۴ ماهگی روح در او زنده می شود، روح به معنای زنده بودن تنها نیست، منظور از روح این است که هر چه ویژگی در خداوند هست به من انسان هم عطا شده، اگر علیم هست پس من هم می توانم عالم باشم، اگر حکیم هست پس من هم می توانم حکمت داشته باشم، می توانم قهار باشم، حالا این علم را چه کسی به من آموخته است؟

آیا خداوند خودش آمده دستم را گرفته و مرا سواد آموخته است؟ علم فیزیک آموخته و مرا به سمت دکترا برده؟ یا کسانی را گسیل می کند که این کار را به من بیاموزند؟
معلم یعنی منتقل کننده ی علوم؛ ما هر کاری که یاد گرفتیم، اگر ورزشکار هستیم، اگر خیاط هستیم، اگر سواد یاد گرفتیم، اگر دکتر یا مهندس هستیم؛ معلمی داشته ایم که خودش این راه را رفته،علمش را بدست آورده و حالا به من شاگرد آموخته است. این معلم از دیدگاه بیرون است اما در کنگره معلم من چه کسی است؟
معلم؛ راهنمای من است که این راه تاریک و پر از فراز و نشیب را رفته و اکنون در کنار من است تا آموزش درست زندگی کردن را به من هم بیاموزد.
راهنما فرمانبردار بوده تا به این مقام رسیده است، عشق و عقل و ایمان هم به کمکش آمده اند. راهنما همیشه چراغ راه موفقیت ها بوده است؛ چراغ راه زندگی بهتر.
وقتی شما در یک مسیر تاریک قرار می گیرید با در دست داشتن یک چراغ، راه را بهتر به سرانجام خواهید رساند و این چراغ، همان راهنما است که بدون منت و هیچ چشم داشتی به شما خدمت می کنند.
حال وظیفه من رهجو در قبال این همه خوبی و از خود گذشتگی این است که فرمانبردار خوبی باشم که در نتیجه به طرف نور و آرامش و درستکاری خواهم رفت.
یکی دیگر از وظایف من به عنوان عبد یا شاگرد و رهجو بودن، قدردانی و سپاسگزاری کردن از رب و خالق خودم و از هستی می باشد.
این یعنی که من چه در صور پنهان یا صور آشکار خودم سپاسگزار راهنما باشم چه زبانی و یا حتی به صورت یک دلنوشته قدردان بودن خودم را نسبت به این بزرگواران نشان بدهم.
ممنون که با سکوت خود به صحبت های من گوش کردید.
عکاس: همسفر سمیه لژیون یکم
تایپ: همسفر اکرم لژیون دوم
تصاویر برگزاری جشن هفته راهنما:




- تعداد بازدید از این مطلب :
190