English Version
This Site Is Available In English

« هفته راهنما »

 « هفته راهنما »

ششمین جلسه از دور اول از سری کارگاه های آموزشی خصوصی لژیون فیروزآباد فارس، ویژه مسافران، با استادی راهنمای محترم مسافر بهنام، نگهبانی مسافر معین و دبیری مسافر مهرداد با دستور جلسه « هفته راهنما » در روز شنبه مورخه ۱۴۰۳٫۱۱٫۲۷ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.



خلاصه سخنان استاد :
ممنونم از نگهبان عزیز که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم. دستور جلسه؛ هفته راهنما است. ابتدا جا دارد من خدمت اولین راهنمای کنگره 60 آقای مهندس دژاکام و تمام راهنمایان درهمه ی شعبات چه درقسمت مسافران و چه در قسمت همسفران تبریک عرض کنم.
امیدوارم خدماتی که این عزیزان ارائه می‌دهند، برکاتش در زندگیشان جاری باشد. تبریک ویژه دارم خدمت راهنمای سفر اول خودم، انشاالله که در زندگیش موفق و سربلند باشد. این هفته ما از کسانی قدردانی می کنیم که باعشق، بدون منت و بدون مزد برای یک سری انسان‌هایی که ازجامعه و خانواده طرد شده اند و وارد کنگره60 می شوند خدمت می کنند. همه ی ما در کنگره60 دارای یک راهنما هستیم از آقای مهندس گرفته تا رهجوی سفر اولی!! از خودم اگر بگم در سفر اولم در بدترین شرایط، شرایطی که بیماری کرونا بود و بعضی ها جان خود را از دست می‌دادند، وارد کنگره شدم و انگار با هم قهر بودیم، با فاصله از هم می نشستیم ولی الان خدا را شکر می‌توانیم خیلی راحت با در آغوش گرفتن همدیگر و در کنار همدیگر آموزش بگیریم.
تشکر از راهنما به سه شکل؛ زبانی، دلی و عملی می باشد ما باید به صورت عملی که بهترین شکل تشکر است، در لژیون فيروزآباد از راهنمایمان تشکر کنیم و طبق آموزش های آقای مهندس باید حتما پاکت بدهیم چه سفر اولی و چه سفر دومی!! این پاکت دادن یک نوع آموزش است که بتوانیم از کسی که در بدترین شرایط؛ نفس مرده من را نجات داد و زنده کرد تشکر و قدردانی کنم.
گذشته خودمان را از یاد نبریم و قدر کسانی را که برایمان بدون منت، بدون مزد، با عشق و محبت، تلاش می کنند را بدانیم و با دل نوشته ی تمیز و قشنگ و با یک پاکت مرتب از آنها تقدیر و تشکر کنیم.
هر راهنمایی دوست دارد رهجوهایش بهتر از خودش باشند و این کار راهنمایی را باعشق انجام می‌دهد ببینید در صور آشکار راهنما با یک شال می آید و نامه های OT را می نویسد و یک سری آموزش ها را می‌دهد ولی در صور پنهان اتفاقات دیگری می افتد راهنما با وجود تمام مشکلات و دغدغه هایی که دارد، با عشق کار می کند. من خودم یک کارگر ساختمانی هستم ولی هفته ای 6جلسه هم در شیراز و هم در فيروزآباد در شعبه هستم کنگره را در اولویت کارم قرارمی دهم. یک بند عشقی بین راهنما و رهجو وجود دارد که با نافرمانی رهجو بریده می‌شود و قطعا رهجو به درمان نخواهد رسید.
شاید تصور رهجوها این باشد که راهنما ها خیلی تخریب نداشته باشند ولی اینطور نیست، راهنمایان سخت ترین شرایط اعتیاد را تجربه کرده اند. قبول شدن در آزمون راهنمایی کار بسیار سختی هست، باید آزمون بدهند و مصاحبه بشوند باید آمادگی این را داشته باشند که ماهی یک بار یا دو بار به تهران بروند. انشاالله بتوانیم به نحو شایسته از راهنمایمان در جشن راهنما قدردانی بکنیم.
ممنونم که به صحبت های من گوش دادید.

خلاصه و تایپ: مسافر محمد ( لژیون اول )
ویرایش: مسافر علی ( راهنما )
ارسال: مسافر آرمین ( خدمتگزار سایت )

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .