English Version
This Site Is Available In English

هدف ما در این رسالت باید با هدف سیستم کنگره60 همسو باشد

هدف ما در این رسالت باید با هدف سیستم کنگره60 همسو باشد

راهنمایان کنگره ۶۰ با فرا گرفتن آموزش‌های کنگره و رسیدن به دانایی این افتخار را کسب کرده‌اند که به عنوان راهنما در خدمت انسان‌هایی باشند که نیاز به کمک دارند تا آن‌ها نیز با ورود به دنیای روشنایی رهایی را تجربه کنند، یک راهنما در کنگره ۶۰ با تمام وجود تلاش می‌نماید تا طعم شیرین رهایی و آزادی از اعتیاد را که پیش‌تر چشیده است، به دیگران نیز هدیه کند، این هفته را خدمت راهنمایان و رهجویان خانواده بزرگ کنگره60 تبریک عرض می‌کنیم، امیدواریم در این هفته یکی آز آموزش‌های مهم کنگره ۶۰ که همان قدردانی و تشکر است را به‌خوبی انجام دهیم؛ زیرا اگر ما سپاسگزاری از مخلوقین را نیاموخته باشیم، قطعاً قدردانی از خالق خود را نیز نخواهیم آموخت.

به همین منظور مسافر رامین با تعدادی از راهنمایان شعبه سهروردی گفت‌گویی ترتیب داد تا از تجربیات آنان آموزش بگیریم.

سلام دوستان رامین هستم یک مسافر، ضمن عرض تبریک این هفته به هر سه عزیز، لطفا در پاسخ به سوالات که در ادامه مطرح می‌کنم، همکاری لازم را بفرمایید.
در ابتدا گفت‌وگو را با راهنما مسافر حسین شروع می‌کنیم: 

لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر،
با بیش از ده سال تخریب وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و الکل به مدت ۱۲ ماه و ۲۳ روز سفر کردم، روش درمان DST داروی درمان اوتی، به راهنمایی آقا محسن عزیز، رهایی ۵سال و 8ماه، همچنین رهایی از نیکوتین ۵ سال و 6 ماه، ورزش در کنگره والیبال.

آقای مهندس می‌فرمایند راهنمایی جزئی از پروسه درمان است، لطفاً در این مورد توضیح دهید:
بله در آموزش‌های کنگره ۶۰ داریم که راهنمایی بخشی از پروسه درمان و دوره‌ای تکمیلی جهت انسان شدن است. راهنمایی در کنگره ۶۰ پرداخت زکات رهایی است. یکی از معانی زکات هرس کردن درخت است، به معنی هرس کردن یک سری شاخه‌های اضافه که با حذف آن‌ها باروری درخت بیشتر می‌شود؛ وقتی راهنما زندگی خود را هرس می‌کند یعنی یک سری از شاخه‌ها مثل کار و تفریحش را حذف یا کوتاه می‌کند و در جایگاه راهنمایی شروع به خدمت می‌کند، در اثر آموزش‌هایی که می‌گیرد در ضلع جهان بینی او رشد اتفاق می‌افتد و این رشد بر روی سیستم ایکس او اثر گذاشته و باعث بهبود عملکرد آن می‌شود و ارتقاء سیستم ایکس باعث آرامش روان می‌شود و این یعنی کامل‌تر شدن مثلث درمان.

وظیفه راهنما نسبت به رهجو چیست؟
این وظیفه در جزوه راهنما و راهنمایی به طور مفصل شرح داده شده است ولی به طور خلاصه اینکه تجربیات خود را در اختیار رهجو قرار دهد و مسیر را برای او روشن کند تا بتواند رهجو را در جایگاهی که خودش دارد یا بالاتر از آن برساند.

ضمن تشکر از راهنما مسافر حسین، در ادامه از راهنما مسافر عباس خواهشمندم؛ خودشان را به رسم کنگره معرفی کنند:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس شیره و تریاک، نام راهنما، آقای مجید فروغی، رهایی 4سال و 9‌ماه، رشته ورزشی راگبی، در ادامه سفر سیگار داشتم، نام راهنما آقای علی رحیمی و مدت رهایی 4 سال و7 ماه.

تفاوت راهنمایان کنگره ۶۰ با راهنمایان سایر گروه‌ها را توضیح دهید:
اگر بخواهم در مورد تفاوت‌های راهنمای کنگره 60 و راهنماهای انجیوهای دیگر صحبت کنم، باید بگویم که اولین شرط راهنما شدن در کنگره 60 این است که فرد مصرف‌کننده، سفر اول خود را به مدت ۱۰ الی ۱۱ ماه انجام دهد. وقتی یک نفر به کنگره 60 می‌آید، سفر اولش را زیر نظر یک راهنما شروع می‌کند و در لژیون آموزش می‌بیند. از روز نخست ورود به لژیون، او شروع به نوشتن سی‌دی و کار بر روی جزوات می‌کند. او کتاب‌های «60 درجه»، «14 مقاله»، «کتاب عشق» و جزوات جهان‌بینی را مطالعه می‌کند. استاد راهنمای همگی ما در کنگره 60، آقای مهندس هستند و استاد جهان‌بینی، آقای امین دژاکام.
یک فرد مصرف‌کننده به عنوان مسافر، سفرش را آغاز می‌کند و پس از اتمام سفر اول و ورود به سفر دوم، باید مسیر خاصی را طی کند. او باید در شعبه، امتحان بدهد و برای آزمون اصلی و سراسری کنگره 60 آماده شود. این آزمون در دو بخش فنی و جهان‌بینی انجام می‌شود و معمولاً چندین ماه زمان می‌برد تا در نهایت، فرد مفتخر به دریافت جایگاه راهنمایی لژیون با شال نارنجی یا راهنمای تازه‌واردین با شال سبز می‌شود.
ولی من هیچ انجیو دیگری را سراغ ندارم که فرد مستلزم به طی کردن این مراحل باشد. در سایر انجیوها، همین که فرد مصرف‌کننده ترک کند و چند ماه از ترک او بگذرد و از زبان شیوا برخوردار باشد، می‌تواند به عنوان راهنما فعالیت کند. البته این عزیزان هم زحمات خود را می‌کشند و مورد احترام هستند. در کنگره این‌گونه نیست. شما باید مانند یک فردی که به دانشگاه می‌رود، فارغ‌التحصیل شوید و به یک مراتب بالایی از آگاهی برسید تا بتوانید در آن جایگاه قرار گیرید.

شمه‌ای از پشت پرده راهنمایی و صور پنهان آن را بیان کنید:
ممنونم از شما که سوال خوبی را پرسیدید؛ اصولاً کسی که گرسنگی نکشیده باشد هیچ وقت یک فرد گرسنه را درک نمی‌کند، کسی که در تاریکی نباشد قدر روشنایی را نمی‌داند، به همین جهت کسی که در زمینه اعتیاد، به اعماق تاریکی‌ها رفته‌ام و با جان و جسم خود، مسیر درد را طی کرده‌ام. می‌دانم که اعتیاد یک بیماری سخت است و برای بهبود آن، لازم است که در مسیر صحیح حرکت کنیم. به قول آقای مهندس، اگر می‌خواهید انسانی پرورش دهید، نیاز به یک مثلث داریم که یکی از اضلاع آن خواستن فرد، ضلع دیگری جسم فرد و قاعده مثلث، جهان‌بینی است. اگر یک راهنما نتواند به این سه پارامتر دست پیدا کند، اصلاً حرفی برای گفتن ندارد.
به خوبی می‌دانید که یک فرد مصرف‌کننده، جسمش درگیر است و در پی آن، روان و خلق‌وخوی او آسیب دیده است. این واقعیت را دانشمند دوران ما، آقای مهندس، کشف کرده و به ما آموزش داده است که انسان‌ها باید مراقب یکدیگر باشند. انسان‌ها باید به‌گونه‌ای بیندیشند و فکر کنند که به درد دیگران بی‌تفاوت نباشند. کنگره به ما راه محبت، دوستی و عشق را آموزش داد. یاد گرفتیم که محبت و عشق تنها به زبان نیست، بلکه به عمل و رفتار فرد وابسته است. باید از کنار درد دیگران گذر نکرد و بدانیم که خداوند ما را برای آموزش و خدمت به خلق خودش آفریده است؛ (عبادت بجز خدمت خلق نیست، به تسبیح و سجاده و دلق نیست).
پس تا زمانی که تفکری درست شکل نگیرد و رفتار صحیحی در پیش گرفته نشود و انسان با محبت نشود، نمی‌تواند به دیگران بدون چشم‌داشت خدمت کند. حتی کسی که خود به محبت نیاز دارد، نمی‌تواند محبت دیگران را درک کند و می‌گوید: «مگر می‌شود انسان بدون مزد و مواجب به دیگران خدمت کند؟» کنگره این انسان‌ها را پرورش داده و راه درست و راستین را به ما آموزش داده است. ما راهنماهایی داریم که هزاران کیلومتر سفر می‌کنند تا انسان‌ها را از اعماق تاریکی‌ها بیرون بیاورند. آیا این به‌جز این نیست که آن فرد دارای عشق و محبت است؟ آیا این محبت یک شبه به او داده شده یا اینکه فرد تزکیه و پالایش شده است؟
من از شما خدمتگزاران سایت تشکر می‌کنم که بنده را قابل دانستید و از من مصاحبه کردید. و آخرین کلام من: امروز اگر ما راهنما هستیم، این به خاطر لطف خداوند و وجود با برکت آقای مهندس حسین دژاکام می‌باشد.

با تشکر از راهنما مسافر عباس، حال از راهنما مسافر نصرالله خواهشمندم؛ خودشان را به رسم کنگره معرفی کنند:
سلام دوستان نصرالله هستم مسافر، تخریب بیش از ۱۵ سال آخرین آنتی ایکس مصرفی متادون، هروئین و شیشه ۱۲ ماه سفر کردم به راهنمایی آقا امید به روش DST و داروی OT الان هم دو سال و چهار ماه است که آزاد و رها هستم؛ در ادامه سفر نیکوتین داشتم به راهنمایی آقا ابوالفضل رهایی یک سال و یازده ماه رشته ورزشی دارت.

برای راهنما شدن چه خصوصیاتی باید داشت؟
راهنما شخصی است که رها شده و آموزش دیده، و باید در مسیر درمان و تعادل مسافران، مسلط به علم و دانش باشد. او باید در این زمینه برای رهجو الگو باشد. برای انجام این عمل مهم، که یکی از خصوصیات کلیدی راهنمایی است، راهنما باید مسلح به سلاح محبت، عقل و ایمان باشد؛ یعنی به کاری که انجام می‌دهد شناخت، ایمان و اعتقاد داشته باشد.
یک راهنما باید شناخت لازم از مواد مخدر، اعتیاد و ساختار انسان داشته باشد. او باید بتواند با سلاح محبت و عشق، بلاعوض کار خود را انجام دهد تا در این مسیر، راه هموار شود و رهجو راحت‌تر بتواند از او الگو بگیرد. ضمن آنکه در این مسیر، با انتقال آموزش‌های کنگره 60 (بدون کم و کاست) خود راهنما نیز آموزش بیشتری می‌بیند و حال خوشی را برای خود به ارمغان می‌آورد.
 خواسته و هدف ما در این رسالت باید با خواسته و هدف سیستم کنگره60 همگام و همسو باشد. بهترین پیام برای من راهنما همان متن پیمانی است که در ابتدا بر راهنما شدن می‌بندم؛ یعنی حافظ اصول، قوانین و حرمت‌های کنگره 60 باشم و با در نظر گرفتن معرفت، عمل سالم و عدالت برای رهایی مصرف‌کنندگان قدم برداریم. این به ما کمک می‌کند تا سیستم دچار انحراف نشود و از مسیر و هدف خود خارج نگردد.

مهم‌ترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بود و احساس شما پس از قبولی و تشکیل لژیون چه بود؟
مهم‌ترین دلیلم برای شرکت در آزمون راهنمایی، رسیدن پیام رهایی به همدردانم بود. همیشه از خداوند می‌خواستم که جزئی از این سیستم باشم و بتوانم به مخلوقینش خدمت کنم، زیرا بسیاری از مصرف‌کنندگان درد و رنج زیادی را متحمل می‌شوند و با ورود به کنگره به درمان واقعی می‌رسند. پس از قبولی در آزمون، احساسی توصیف‌ناپذیر داشتم و در اندیشه این بودم که این فرصت فشرده‌ای است که سیستم هستی در اختیارم گذاشته تا با این روش آموزش ببینم، تزکیه و پالایش لازم را انجام دهم و به تعادل نسبی برسم تا بتوانم به دیگران در رسیدن به حال خوش و راه راستین کمک کنم.

به عنوان حسن ختام این گفت‌وگو از راهنما مسافر حسین خواهشمندم به این سوال پاسخ دهند؛

اگر پیام یا تجربه‌ای برای راهنمایان جدید دارید لطفاً بیان کنید:
بنده در جایگاهی نیستم که بخواهم به راهنمایان توصیه‌ای بکنم یا پیامی بدهم ولی می‌توانم تجربیات خودم را در اختیار آن‌ها بگذارم. واقعاً خدمت کردن در کنگره لیاقت می‌خواهد؛  این توفیق نصیب هر کسی نمی‌شود. جایگاهی که الان دارند آرزوی خیلی از انسان‌ها است و خودشان هم روزی آرزوی این جایگاه را داشته‌اند پس قدر آن را بدانند. پویا بودن لژیون بستگی به این دارد که شما چقدر در کنگره در زمینه‌های خدمتی دیگر فعالیت دارید، با حس بد وارد کنگره نشویم، باید دائماً برای ارتقا لژیون تفکر کرد، راهنمایی یعنی آموزش دیدن خود راهنما؛ اگر لژیون من وضعیت خوبی ندارد و دچار رکود است، قرار است از این رکود من چه درسی بگیرم؟ باید این مسائل را در نظر داشته باشیم.

اگر درد را احساس کردی زنده‌ای، ولی اگر درد دیگران را حس کردی انسانی، درود بر شما که مصداق بارز این جمله‌اید و با حس کردن و به جان خریدن درد دردمندان، انسانیت، شرافت و عشق بدون چشم‌داشت را رنگ و معنا بخشیدید، بدرخشید و جاودان و پایدار باشید. از اینکه به سوالات پاسخ دادید، سپاسگزارم، در پناه قدرت مطلق.

انجام مصاحبه: مسافر رامین ل۴
تنظیم و ارسال: مسافر ایمان

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .