به مناسبت بزرگداشت هفته راهنما و تبریک به همه راهنمایان کنگره 60 و در راس به معلم راستین کنگره جناب مهندس دژاکام و استاد امین و تمام کسانیکه بدون هیچ گونه توقعی سالها مشغول به خدمت و آموزش هستند. به همین جهت گفت و گوی داشتم با مسافر علی باباپور راهنمای درمان از نمایندگی گرگان که با آنتی ایکس تریاک وارد کنگره شدند، با متد DST و دارو OT، ده ماه و 23 روز سفر کردند با راهنمای آقا علیرضا متولیان، رهائی از مواد 6 سال و 5 ماه و یک سفر سیگار و از بند نیکوتین هم 6 سال و 3 ماه، ورزش در کنگره بدمینتون. سفر خود را در نمایندگی نیما یوشیج آغاز نمود و تا سال 99 در همین نمایندگی مشغول به سفر و خدمت بودند. در ادامه:
اینکه مسافت طولانی تا نمایندگی بهشهر برای درمان سفر خود طی نمودید از مشکلات و تاثیر آن بر نحوه کیفیت درمان و ادامه خدمت بفرمائید؟
این چند سالی که در کنگره هستم و مشاهدات عینی من به اینگونه بود . شاید هم یکی از الطاف الهی و خداوند بود که در شمال کشور فقط نمایندگی بهشهر وجود داشت. کیفیت سفر رهجویانی که از مسافتهای دورتری میآمدند، خیلی با ارزشتر و دلداده بود و بسیار به سفرشان اهمیت میدادند تا نسبت به کسانی که در اطراف نمایندگی بودند، دیرتر از ما میآمدند و در نحوه شرکت و حضور در کنگره غیبت بیشتری داشتند. این مسیر طولانی خیلی بمن کمک کرد و داشتن همسفر هم سفر راه، را برای من آسانتر کرد. در طول سفر اول غیبت نداشتم و این انرژی و الطاف خداوند بود که توانستم سفر اول را به پایان برسانم. با همت دوستان این نمایندگی را با برپائی در پارک آغاز کردیم و عزیزان بتدرج و یواش یواش خدمت کردند و وارد ساختمان شدیم و در حال حاضر هم که در این ساختمان قرار داریم.
همسفر شما راهنمای گروه خانواده است، آیا در روند زندگی شما و روابطه اجتماع و خانواده تاثیر گذار است؟
این هم یکی از الطف الهی و خداوند است که در بدو ورود به کنگره 60 همسفرم همراه من آمدند. با توجه به ناشناختههای و محیط کنگره در آن زمان نمایندگی بهشهر سفر را آغاز کردیم، شاید محیطی که رهجویان الان این ساختمان زیبائی که مشاهده و سفر میکنند، آنچنان مکانی را ملاحظه میکردند تمایل به سفر را نداشتند و این برای من خیلی تعجب بود که با همه سختیها همسفرم پذیرفت همراه من باشد و خیلی به من کمک کردو از ایشان بی نهایت سپاسگزارم و این هفته را به ایشان و تمام راهنمایان گروه خانواده و همه مسافران تبریک میگویم. به کیفیت زندگی و تربیت فرزندم، آرامشی که در زندگی داریم. اتفاقات زیبائی رخ میدهد و خدمت کردن و بودن در سفر با خانواده خیلی متفاوتتر از آن است که یک مسافر به تنهائی بخواهد سفر کند، نه اینکه نمیتواند سفر کند اما به کیفیت همسفری که در کنگره حضور دارد به آن اندازه نیست.
برای کسانیکه میخواهند در جایگاه راهنمائی خدمت کنند چه سفارش و پیامی دارید؟
متفقالقول تمام بزرگان و پیشکسوتان توی کنگره بودند برای این موضوع که میخواهند در این جایگاه خدمت کنند، این را به جد میگفتند که جایگاه راهنمایی ادامه درمان یک مسافر و همسفر اتفاق میافتد. بر اساس گفتههای چهارشنبه دیروز جناب مهدس که گفتند: از جمعیت خیل کثیر مسافرانی که رها میشوند، تعداد انگشت شماری به جایگاه راهنمائی میرسند و آیتمهای زیادی را باید پشت سر بگذارانند. یک جایگاه پر آموزش و یک قالب است و انسان باید در این قالب قرار بگیرد محصول و خروجی خوبی دارد.
خدمات بدون مزد و رایگان راهنمایان بر کسی پوشده نیست که همان عشق بلاعوض است و اغلب راهنمایان در کنگره در لژیون سردار دنور، پهلوان . یا نشان در بی نشانی را کسب نمودند، نشان از چه دیدگاه است؟
همه اینها بر میگردد به خدمات، برداشت و اتفاقاتی که برای یک شخص در کنگره میافتد همیشه گفتهام اگه یک روزی قرار شما 5 سال دیگر، 7 سال دیگر یا 8 دیگر این شکلی بشوید و شرایط زندگی شما و شخصیتتان، رفتارتان و کردارتان، خانوادهتان از نظر شعلی و درآمدی، چه میزان بابت آن پرداخت میکنید؟ حاضر به تمام اموال و زندگیام بودم و همه را میدادم . این بر میگردد،به این باید بدانم که کنگره اول به می دهد و داده، از خوبیهایش، از سلامتی که به من داد، از درمانش، از متدش و ..... خیلی از چیزهای که به من داد و آموزشهائی که در کنگره اتفاق میافتد. این همان باز پرداخت بدهی است، باز پرداخت بدهی نسبت به خدماتی که کنگره به من اعطا کرد، راهنما و مرزبان و تمامی عزیزانی که به ما خدمت کردند و به نظر من به غیر از باز پرداخت چیز دیگری نمیتواند باشد. آن آگاهی که انسان به آن میرسد که یک عده به او کمک کردند و همان مثل قدیمی که: دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم و دیگران بخورند و این خیلی با ارزش است که یک انسان بتواند در رهائی و احیا و زنده شدن هم نوع خودش نقش داشته باشد و این لطف خداوند شامل امثال من گردید.
بعنوان حسن پایان سخنان خویش، مطلب و پیام پایانی شما :
این هفته زیبا را در راس به استاد بزرگ راهمای کنگره 60 آقای مهندس عزیز و به راهنمای بزرگوار خودم آقا علیرضا بزرگوار که بسیار تا بسیار در زندگی من تاثیر گذار بودند ایشان، هم از نظر شخصیتی و هم از نظر آموزشهای ایشان و تمام همکارهای عزیزم در نمایندگی گرگان تبریک میگویم و به شما هم تبریک میگویم که به راهنمای تازه واردین قبول شدید و امیدوارم که در مسیر در این نمایندگی هم اتفاقات خوبی رخ دهد که از دل این شعبه راهنمایان زیادی قبول و به عرصه آموزش اضافه بشوند و در سطح استان نمایندگی بیشتری را دایر و احداث نمائیم، تا بتوانیم خانوادههای بیشتری از بند اعتیاد رها بشوند و این هفته را همهمان غنیمت بشمریم و این برای خودم یک فرصتی است بتوانم از راهنمایم و از خدماتی که به من کردهاند، تشکر و قدردانی نمایم و سپاسگزار همه عزیزان هستم.
مصاحبه شونده: راهنمای محترم لژیون هفتم مسافر علی
تهیه، تایپ و گزارش: مسافر حسن لژیون هفتم
ارسال: مسافر مهران لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
123