جلسه پنجم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی صالحی۲ با استادی راهنما همسفر اکرم، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر مرجان با دستور جلسه «هفته راهنما» در تاریخ ۲8 بهمنماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا از آقای مهندس تشکر میکنم که با تدبیر زیبایشان این مکان را برای من فراهم کردند تا بتوانم درست زندگی کردن را آموزش بگیرم. هفتهی راهنما را به آقای مهندس و تمام راهنماهای کنگره۶۰ تبریک میگویم.خدا را بابت جایگاه بسیار زیبای راهنمایی شکر میکنم. سال اول که امتحان دادم و زمانی که قبول شدم هفتهی راهنما بود. سال دوم، قبول شده بودم و شال داشتم اما لژیون نداشتم. امسال لژیون و شال دارم و همچنین استاد جلسه شدم.
تیتر وادی چهاردم می گوید آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. منظور عشقی است که راهنما نبست به رهجو دارد. این وادی از عشق صحبت میکند. یک راهنما سراسر وجودش از عشق است.
زمانی که شخصی تازه وارد کنگره میشود، مرزبانان محترم او را با راهنمای تازهواردین آشنا میکنند. تازهواردین سه جلسه مشاوره میکنند تا شخص آماده وارد لژیون شود. سپس شخص تازهوارد لژیونی را بر اساس حس خودش انتخاب میکند. لژیون مکان امن او میشود. مکانی که در آن آموزش میبیند.
همیشه میگویند راهنما خودش را داخل رهجو میبیند. یعنی با رهجو سفر میکند، با گریههای او ناراحت میشود و با خندههای او میخندد. ثمرهی ده ماه تلاشش را روز رهایی میبیند و زیباترین صحنه برایش ثبت میشود. این هیچ چیزی جز عشق نیست. پیوند محبتی بین راهنما و رهجو شکل میگیرد و فکر میکند راهنمای او بهترین راهنمای کنگره است. مانند کسی که میگوید مادر من، بهترین مادر دنیاست.به نظرم ما میتوانیم همهی آموزشها را از راهنمایان بگیریم. بعضی اوقات یک راهنما نگاهتان میکند و شما انرژی میگیرید. این نشان از عشقی دارد که تمام اعضای کنگره نسبت به همدیگر دارند.
آقای مهندس قدردانی کردن را به آموزش دادند. من یاد گرفتم قدردانی کنم چون زیباترین چیزی که کنگره به من هدیه داد حال خوش است. چطور میتوانم قدردان زحمات راهنما باشم؟ راهنمایی که صلح و آرامش را به من بازگرداند و باغث این شد که دیگران در کنار من زندگی کنند و آرامش داشته باشند. راهنما تمام زندگی خود را میچیند تا به جلسه برسد به خاطر عشقی که به خدمت دارد و در هیچ جایی نمیشود این عشق به خدمت را پیدا کرد.
آقای مهندس میگویند به سه روش باید قدردانی کرد زبانی، کلامی و عملی. من زمانی میتوانم قدردان محبتهای راهنما باشم که گوش به فرمان او باشم چون راهنما مسیری را طی کرده است و راه را به من نشان میدهد. زمانی میتوانم قدردان زحمات راهنما باشم که پیرو اصول و قوانین کنگره باشم. به صورت زبانی با یک دلنوشته یا با پاکت که به صورت عملی میباشد، میتواند قدردانی خود را نشان دهد. امیدوارم بتوانیم قدردان زحمات راهنمای خود باشیم.
.jpg)
و درادامه: تقدیر از راهنمایان و مشاورین تازه واردین نمایندگی
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
تایپ: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول)
عکاس:راهنما همسفر سارا
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
154