دومین جلسه از دور بیست و چهارم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران شعبه تخت جمشید شیراز، با استادی راهنمای محترم مسافر احمد، نگهبانی مسافر خدابخش و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه(وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من) در روز پنجشنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت۱۶:۰۰ اغاز به کار نمود.

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر:
من هم شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که در این جایگاه حضور دارم ، همچنین فرا رسیدن جشن راهنما را به جناب مهندس و تمام راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض می کنم در مورد دستور جلسه وادی سیزدهم باید بگویم که این وادی بسیار پیچیده و گسترده است و برای فهمیدن این وادی باید دانش و آگاهی لازم را داشته باشیم ، به گونه ایی است که برداشت یک رهجوی سفر اولی و سفر دومی متفاوت میباشد .باید بدانیم که اگر یک مسافر به مقصد برسد،یک مسافر،سفر دیگری را آغاز میکند و این چرخه همین گونه ادامه دارد یا اگر دفتری بسته شود دفتر دیگری باز خواهد شد و به راستی که هر پایانی ، مبدا یا شروع نقطه دیگری است و آن چیز که پایانی ندارد عشق است که آغاز و پایان مشخصی ندارد .
در وادی مثلثی را ترسیم میکند که دارای چهار ضلع است؛که ضلعهای این مثلث عقل، عشق، ایمان، و ضلع پنهان این مثلث خط خمر میباشد و خط خمر برای انسانی که بخواهد تکامل یابد ، بسیار مهم است و اگر ما همان گونه که در وادی به آن اشاره میکند بخواهیم به انسانی سه بعدی تبدیل شویم باید خط خمر ما خوب کار کند و برای اینکه عقل ، عشق و ایمان را بشناسیم باید ۱۲ وادی قبل را پشت سر گذاشته باشیم تا به انسانی سه بعدی که در وادی اشاره میکند نزدیک بشویم آنگاه است که ما میتوانیم با هستی ارتباط خوبی داشته باشیم .
من احساس میکنم که انسان ها ویژگیهای خود را فراموش کرده اند ؛ همانطور که نور خورشید دو ویژگیمهم دارد ؛ یکی روشنایی و یکی گرماست ، انسان هم همینطور است ، عقل انسان روشنایی آن و عشق ؛ گرمای آن... جناب مهندس اینها را به من یاد داده است که انسان عاشق ، انسان عاقل است و هرچه انسان عاشقتر،عاقلتر.
در این وادی نیز می آموزیم که پایان هر مشکل شروع مشکل دیگری است و این موضوع در زندگی برای تکامل ماست که ما مشکلات را حل کنیم و رو به جلو حرکت کنیم مثل طلایی که در کوه است برای اینکه این طلا به عبارتی ارزش خود را پیدا کند و یک چیز قابل ارائه باشد باید تبدیلاتی انجام شود و این تبدیلات از داخل کوره رفتن شروع می شود تا چکش خوردن ادامه پیدا میکند و تبدیل به یک گردنبند یا دستبند زیبا و قابل ارائه میشود و اگر دیدگاه ما نسبت به مشکلات در کنگره تغییر کرده باشد آنگاه ما مشکلات را رحمت خداوند و یا حکمت خداوند میبینیم .
تایپ و ویراستاری : مسافر محمد جواد لژیون یازدهم
عکس : مرزبان محترم خبری مسافر حسین
تنظیم و بارگزاری : مسافر ابولفضل لژیون یازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
149