دلنوشته مسافر رجبعلی رهجوی لژیون سوم
نمایندگی قوچان
سلام دوستان رجبعلی هستم یک مسافر
راهنمای مهربانم؛واژهی سپاس در برابر ازخودگذشتگیها و ایثار شما، ذرهای بیش نیست.
مروری بر گذشته میکنم و دفتر زندگی ام را ورق میزنم جز سیاهی چیزی پیدا نمیشه .شب و روزهایم تاریک بود
امروز این حال خوش خودم را مدیون تلاش ها و آموزش های شما میدونم و مانند آموزگار، عشق را سر مشق زندگی ام کردی و به من آموختی چگونه زیستن را
خدا را شکر میکنم که از دروازه تاریکی یه دروازه امید و جان به نام گنگره برایم باز شد و با حس درونی خودم شما را سر لوحه خودم قرار دادم و با دستان گرم عشق وبا محبتی که گرمای خود را دارد من را به سمت روشنایی هدایت کردید .
شما راهنمای عزیز همانند بارانی میمانید که بی منت همه را سیراب میکند و جانی دوباره میبخشد
تقدیم به کسی که عشق را در وجودم دمید
سپاسگزارم بابت تمام زحماتی که برای من و کسانی که از درد بیماری اعتیاد رنج میکشن ،،،
تو از جنس نوری تو را می شناسم
شمیم حضوری تو را می شناسم
تو از جنس باران،تو از جنس دریا
تو عشقی،تو شوری تو را می شناسم
راهنمای خوبم حسین آقا گر چه واژه سپاس در برابر بزرگی شما کوچک است ولی دست بوس شما هستم .خداوند عمری با عزت و سربلندی به شما عطا فرماید .
- تعداد بازدید از این مطلب :
128