English Version
This Site Is Available In English

یک راهنما در وهله اول برای خودش به کنگره می‌آید

یک راهنما در وهله اول برای خودش به کنگره می‌آید

جلسه یازدهم از دوره بیست و نهم کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران  کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان به استادی راهنما مسافر نوید، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر غلامعلی با دستور جلسه ((هفته راهنما)) روز یکشنبه بیست و هشتم بهمن  ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان نوید هستم یک مسافر

من هم به نوبه خود، هفته راهنما را به همه راهنمایان کنگره ۶۰ در قسمت مسافران و همسفران، به آقای مهندس و خانواده محترمشون، و به راهنمایان شعبه سهروردی تبریک می‌گویم. از آقا مهدی، نگهبان جلسه، ممنون هستم که استادی جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم.
هفته راهنما است و ما در کنگره ۴ جشن داریم: جشن دیده‌بان، جشن ایجنت و مرزبان، جشن همسفر و جشن راهنما. حالا فلسفه این جشن‌ها چیست؟ من که در سفر اول بودم به خاطر حس و حال خرابی که داشتم می‌گفتم کنگره رایگان است ولی به هر بهانه‌ای از ما پول می‌گیرند، به این فکر نمی‌کردم که مثلاً یک راهنما از وقت، خانواده و زندگی خود می‌گذرد تا در کنگره خدمت کند.
یک راهنما حداقل پنج ساعت برای کنگره وقت می‌گذارد در حالی که می‌تواند با کمترین کار در خارج از کنگره پول زیادی کسب کند. اگر هم بحث مالی نباشد، حداقل می‌تواند این ساعت را در کنار خانواده خود باشد، ولی این اوقات را در اختیار ما می‌گذارد. البته یک راهنما در وهله اول برای خودش به کنگره می‌آید. من، نوید، برای خودم به کنگره می‌آیم تا آموزش بگیرم، نه برای شخص خاصی.
یک رهجو نباید فکر کند که این وظیفه راهنما است. رهجو باید به این فکر کند که راهنما همه این مسافت را برای من طی می‌کند. یک مادر به هر حال در قبال فرزند خود وظیفه‌ای دارد ولی فرزند نباید فکر کند که این زحمات از وظایف پدر و مادر است. این تفکرِ اشتباه نشانه ناسپاسی است و قدر زحمات دیگران را ندانستن است. اگر هم به فرض محال وظیفه باشد، من هم در قبال آنها وظایفی دارم که باید انجام بدهم.
یکی از فلسفه‌های جلسات این است که ما سپاسگزاری را از رب و مربی خود یاد بگیریم و از کسانی که برای ما زحمت کشیدند، تشکر کنیم. من زمانی که مصرف کننده بودم، فکر می‌کردم که تمام کسانی که کاری برای من انجام می‌دهند، وظیفه‌شان است. مثلاً مادرم برایم غذا درست می‌کرد و یا پدرم زحمت می‌کشید و کار می‌کرد و یا معلم و استاد دانشگاه اگر کاری برای من انجام می‌دادند، می‌گفتم وظیفه‌شان است چون حقوق می‌گیرند. من هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم که باید قدردان زحمات آن‌ها باشم.
راهنما نیازی به پاکت یا پول رهجو ندارد؛ با توجه به اینکه می‌تواند این زمان را خارج از کنگره برای خود اختصاص دهد و درآمد بیشتری داشته باشد. چون من تجربه‌ای هم در مرزبانی دارم، برای جشن راهنما شما نباید از نشریات پاکت تهیه کنید و باید انقدر احترام به راهنما بگذارید که از قبل پاکتی حاوی دلنوشته و مبلغی که از قبل تهیه کرده‌اید، آماده کنید و با ظاهر مناسب در جشن شرکت کنید.
اگر کسی هنگام ورود متوجه شود که پاکت تهیه نکرده و دلنوشته‌اش را دیگران بنویسند و از قبل هیچ برنامه‌ای نداشته باشد، این نشانه ناسپاسی و فراموشکاری است. شما باید از قبل پول را تهیه کرده باشید. مبلغ اصلاً مهم نیست؛ مثلاً من توان دارم ۵۰ هزار تومان بدهم و شخص دیگری ۵ میلیون تومان. مسئله اهمیت دادن به این موضوع است و راهنما از این مسئله عبور کرده، مهم سپاسگزاری و قدردانی از راهنماست.
نکته مهم در این روز این است که جشن راهنما فقط مخصوص راهنماهای شال نارنجی نیست و حتماً باید از راهنمای تازه‌واردین هم تشکر و قدردانی کنید. من خودم هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم که راهنمای تازه‌واردین، آقای امین سواری، در سه جلسه اول مرا جذب کنگره کرد و سعی می‌کنم هر سال قدردان راهنمای تازه‌واردینم باشم.
امیدوارم روز سه‌شنبه جشن خوبی داشته باشیم و دوستان سعی کنند با ظاهر و پوشش مناسب حضور داشته باشند. در آخر از راهنمایان خودم، امیر آقا ایزدان، آقا پیام شمائی و آقا ابوالفضل فاتح‌پور، تشکر و قدردانی می‌کنم.

دیتاشو: مسافر حسام ل۱۴، مسافر غلامعلی ل۹
ضبط صدا : مسافر جواد ل14
تایپ: مسافر محمدتقی ل۱۲، مسافر مرتضی ل9
ویراستار: مسافر ایمان
تنظیم و ارسال: مسافر ابراهیم

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .