در این سردی روزگاران به ما ثابت شد که هنوز انسانهایی هستند که میتوان به آنها دل خوش کرد، گرمای وجودشان را حس کرد و با نگاه روشنشان از سنگلاخهای صعبالعبور گذر کرد و به بارور شدن اندیشه رسید. آری! شما بیشک از جنس همان انسانهای خوشقلبی هستید که بیادعا از عصاره جان خویش میبخشند، همان انسانهایی که بیمنت رشدت میدهند و بذر عشق را در دلت میکارند. خدمت به خلق، افتخار بزرگی است که پروردگار متعال آن را بر عهده کسانی قرار میدهد که با عمل خالصانه خویش در مسیر خشنودی دیگران گام برمیدارند.
به مناسبت فرارسیدن هفته راهنما؛ گفتوگویی آمیخته با دنیایی از علم و تجربه با راهنمای محترم همسفر مریم ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه زیبای شما عزیزان میکنیم که هر جملهاش میتواند چراغی باشد بسیار پرنور برای روشن نمودن مسیر تاریکی که پیشرو داریم.
در ابتدا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان مریم هستم همسفر، ما با تخریب بیش از ۱۵ سال انواع مخدر وارد کنگره شدیم به روش DST با داروی اوتی به مدت 10 ماه و ۲۰ روز سفر کردیم؛ بهراهنمایی آقای علیرضایی و خانم سهیلا، ورزش در کنگره والیبال و در حال حاضر هم ۱۲ سال و ۱ ماه است که در کنگره حضور دارم.
چه مدت از تشکیل لژیون شما میگذرد و احساستان را در جایگاه راهنمایی بیان کنید.
من مدت حدوداً ۳ سال است که در شعبه وحید خدمتگزار هستم؛ البته در شعبه کرج هم به مدت ۵ سال راهنما بودم و جایگاه راهنمایی سرشار از حسها و پیامهای فراوانی است. در سفر اول وقتی قدم به قدم با رهجو حرکت میکنید؛ دقیقاً راهنما هر لحظه رهجو را، با او زندگی میکند و به عقیده من، به راهنما یادآوری میکند که کجا بوده و الان کجا است. هر روز خدمت کردن در کنگره و در لژیون، پر از بار آموزش و حرکت در جهت تزکیه و پالایش است.
چه توصیهای برای افرادی که بهتازگی موفق به قبولی در آزمون شدهاند دارید؟
در ابتدا به تمام عزیزان تبریک میگویم. اکنون که حال خوش و فرصت خدمت به خلق خدا، برای شما رقم خورده؛ بایستی مراقب باشید در این جایگاه، همانقدر که آموزش هست بهمراتب میتواند تاریکی هم باشد. حد و اندازه و ظرفیت هرچیزی را رعایت کنید و رهجویی که تربیت میکنید برای کنگره و هدفهای کنگره باشد و همیشه عدالت، معرفت و عملسالم را در نظر داشته باشید.
چه جایگاههای خدمتی را در کنگره۶۰ تجربه نمودهاید؟
در طول مدتی که در کنگره حضور داشتهام؛ دبیر و نگهبان جلسه بودهام، دوره ورزشبانی را نیز پشت سر گذاشتهام و در لژیون سردار هم خدمتگزار هستم.
بهنظر شما کدام سفر از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ (سفر اول یا دوم)
به نظر من سفر اول پایه و بنیان یک همسفر را رقم میزند و در سفر دوم با خودشناسی و جهانبینی که آموزش گرفته میتواند تغییرات بهتر و قویتری در خودش بهوجود بیاورد؛ پس میتوان گفت هر دو سفر مکمل هم هستند.
توصیه شما برای ترغیب رهجویان برای خدمت کردن چیست؟
برای کسانی که خواهان باشند و تمنای دل داشته باشند همیشه خدمت هست و در جهان هستی هیچ چیزی رایگان نیست و بهایی دارد. در کنگره رایگان به درمان رسیدهایم، حال خوب را تجربه کرده و زندگی ما دچار تغییر و تبدیل شده است. حال ماندن و خدمت کردن و کمک به افرادی که وارد کنگره میشوند؛ بایستی زکات و بهایی برای آنچه به ما عطا شده را با جان و مال خود پرداخت کنیم.

یک راهنما چگونه میتواند بین زندگی خود و حضور در کنگره تعادل ایجاد کند؟
در کنگره بزرگترین آموزش، برقراری تعادل است. راهنما باید آنچه که آموزش دیده را کاملاً به اجرا دربیاورد؛ در کنگره راهنما باشد و طبق قوانین و حرمتهای آن حرکت کند و در خانه همسر باشد و نقش خودش را به بهترین شکل ایفا کند. ما نباید جایگاههایمان را درهم بیامزیم؛ چراکه ابتدا باید خانواده خود را حفظ کنیم و پرقدرت و قوی در نقش مادر و همسر باشیم و در کنار این نقش، هنگامیکه در کنگره هستیم راهنمای خوبی باشیم و مسائل و مشکلات خود را به کنگره نبریم.
بزرگترین موهبت راهنما شدن برای شما چه بوده است؟
بزرگترین موهبت راهنمایی به نظر من این است که آنچه به رهجو میگویید را باید ابتدا خودت انجام داده باشی تا کلامت بر دل رهجو و بر جانش بنشیند. رهجو آینه راهنما است و هر لحظه به من یادآوری و به جای خود می دهد.
بهنظر شما یک راهنمای خوب دارای چه ویژگیهایی است؟
به نظر من یک راهنما باید برای رهجو الگو باشد و بتواند به رهجو با عملکرد درست، رفتار بامحبت، گذشت و همراهی یاری برساند و با ایمان قلبی و حس و انرژی خوب؛ قلب یخزده رهجو را گرم کند و همواره او را همراهی کند؛ هم مهر مادر داشته باشد و هم تندخویی پدر که رهجو بتواند حرکت سالم و درست را از پایه بیاموزد.
از اولین روزهای حضورتان در کنگره، تاکنون چقدر در جهانبینی شما تغییر حاصل شده است؟
جهانبینی بزگترین نعمت بود که در کنگره برایم جاری شد و آموختم و تا الان که سیزده سال از ورودم به کنگره میگذرد؛ وقتی به گذشته نگاه میکنم و ماسبق خودم را میبینم؛ از کودکی نوپا، تبدیل به انسانی پخته شدهام و در این سالها از من، همسفری پرقدرت ساخته است. در این سالها از گذرگاههای خیلی سختی عبور کردهام؛ اما وقتی گذشتم حس من، حس انسان پخته و آموزشدیده بود و مثل برگی که با جریان آب رودخانه در حرکت است؛ گاهی بالا و گاهی پایین؛ اما دیگر نه میشکنم و نه به اعماق آب میروم و خداوند را شکر، شکر، شکر.
بهعنوان مخلص کلام اگر مطلبی هست بفرمایید.
سپاسگزار جناب مهندس و خانواده محترمشان هستم و خداراشاکرم که من را لایق دانست تا بتوانم خدمت کنم و این فرصت، بهترین فرصت خودسازی است به شرط اینکه هیچوقت خودم را بالاتر از دیگری ندانم و عشق، محبت و دوستی را سرلوحه کارم قرار دهم. تشکر و خداقوت خدمت عزیزانی که در قسمت سایت مشغول خدمت هستند.
عکس: همسفر شهزاد رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
مصاحبه: همسفر عفت رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم) دبیر سایت
تنظیم و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
276