English Version
This Site Is Available In English

بیداری اعضای کنگره

بیداری اعضای کنگره

یازدهمین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر رسول، نگهبانی مسافر داود، دبیری مسافر غلام‌رضا و خزانه‌داری مسافر مهدی با دستور جلسه" وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من" چهارشنبه 24 بهمن 1403 ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رسول هستم یک مسافر، خدا را شاکرم بابت تجربه این جایگاه و از آقا داود نگهبان لژیون سردار، آقا غلام‌رضا و آقا مهدی تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه امروز وادی سیزدهم است، پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است.
قبل از صحبت در مورد وادی سیزدهم باید عرض کنم وقتی که به وادی سیزدهم می‌رسیم بایستی ۱۲ وادی را کار کرده باشیم؛ یعنی این‌که من وارد کنگره می‌شوم در وادی اول یاد می‌گیرم که با تفکر ساختارها آغاز می‌شود، بعد یاد می‌گیرم که هیچکس به اندازه خود من به خویشتنِ خویش فکر نمی‌کند.

چهار وادی اول در مورد تفکر هستند تا این‌که در وادی پنجم به من می‌گوید که از فعل به عمل بیا، یعنی عملکرد لازم است و فقط تفکر کردن نیست، بعد می‌گوید حکم عقل را به عنوان فرمانروا اجرا کن و بعد رمز و راز کشف حقیقت را می‌گوید. می‌گوید در مسیر مهم این است که من یاد بگیرم چه چیزی برداشت می‌کنم، در مسیر زندگی و مسافر بودنم.

می‌آیم جلو و باز می‌گوید با حرکت راه نمایان می‌شود و در هر وادی صحبت از امید است، با امید باش و حرکت کن. در وادی دهم می‌گوید سکون بر هیچ موجودی جایز نیست. این برای من خیلی جالب بود وقتی که وارد کنگره شدم وقتی که یاد بگیرم شروع به حرکت کنم، کم کم تبدیل می‌شوم به رودهای خروشان و چشمه‌های جوشان و جالب این‌جا است که در وادی دوازدهم من یاد می‌گیرم آخر امر ،امر اول اجرا می‌شود.

در وادی سیزدهم از تغییر، تبدیل و ترخیص صحبت می‌شود من آمده‌ام که تغییر کنم. من یک عمری پای بساط بودم حالا قرار است تغییر کنم و در اینجا مسافر بشوم شاید کمی سخت باشد ولی الان تبدیل به یک مسافر شدم، در این تبدیل شدن باید ببینم که قرار است چه کاری انجام بدهم برای تغییر باید اندک اندک و به آرامی شروع کنم.

دقیقاً می‌شود روش DST که ۲۱ روز  یک‌بار پله‌ها را کم کردم و تبدیل شدم به یک انسانی که رها شده از بند مواد.خوب حالا من رها شده‌ام و ترخیص. حال در وادی می‌گوید انسان‌ها چند بعدی هستند یعنی تک بعدی داریم، دوبعدی داریم و سه بعدی، بنده زمانی که مصرف کننده بودم و تمام زندگی‌ام شده بود مواد، به چیز دیگری به غیر از مواد فکر نمی‌کردم و انسانی تک بعدی بودم.

صبح که از خواب بیدار می‌شدم همه نگاهم به زندگی فقط مواد بود. دقیقاً مثل آن میمون که دستش را داخل می‌کرد و موز را می‌گرفت، موز را ول نمی‌کرد و شکار می‌شد، همین در اعتیاد هم می‌باشد و در تمام ضد ارزش‌ها هم  این قضیه وجود دارد. آقای مهندس خیلی زیبا می‌گویند که بچه‌های ما به بیداری رسیدند در این وادی آقای مهندس به من یاد داده هرچقدر عاشق‌تر عاقل‌تر؛ من مطمئنم این خدمت مالی که انجام می‌دهم کجا خرج می‌شود. ما این‌جا خودمان با پوست و گوشت خودمان داریم لمس می‌کنیم که دارد کجا هزینه می‌شود، شعبه اضافه می‌شود و مخارج دیگر.

ما در کنگره بخشندگی را یاد می‌گیریم زیرا بخشندگی از صفاتی است که با خود می‌بریم، وقتی نقطه‌ها در کنار هم قرار می‌گیرند تبدیل به خط می‌شوند، این خط می‌تواند مسیر ارزش‌ها یا ضد ارزش‌ها باشد. این‌جا باید شروع کنم به آرامی توی مسیر ارزش‌ها قرار بگیرم و به آرامش و حال خوب برسم زیرا بهشت جاری است. برای رسیدن به این مهم، خدمت مالی یکی از کارهایی است که به من خیلی کمک می‌کند و باید بدانم بهشت را به بها می‌دهند نه بهانه، باید بهایش را بدهی. از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ: مسافر حمید لژیون دوم، مسافر حسین لژیون ششم
عکس و تنظیم خبر: مسافر محمدحسین لژیون ششم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .