به نام قدرت مطلق الله
نمیدانم از کجا شروع کنم، نوشتن و نگارش را خیلی دوست دارم. از روشنایی بگویم؛ ولی استاد و راهنمای بزرگ، آقای مهندس همیشه میگویند؛ اگر تاریکی نبود قدر و منزلت روشنایی را نمیدانستیم و قادر به درک آن نبودیم. واقعاً همینطور است، به قول همه بچههای کنگره ۶۰، خدا را شکر که مصرفکننده مواد مخدر شدم و اذن ورود به کنگره ۶۰ به من داده شد. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که عضو کوچکی از کنگره ۶۰ هستم.
دوست دارم از اولین روز ورودم به کنگره ۶۰ بگویم. وقتی که برای اولینبار وارد کنگره ۶۰ شعبه گیلان شدم، یک نوری از یک دریچه باریک را مشاهده کردم که بر قلبم تابید. احساس میکردم انسانهایی که در آنجا حضور دارند چهرهای نورانی دارند و همه آنها از نگاهشان اینگونه نشان میداد که میخواهیم کمکت کنیم. من را بهسوی راهنمای تازهواردین راهنمایی کردند هر چهقدر سعی میکردم سؤال کنم، میگفتند همه جواب سؤالهایت، نزد راهنمای تازهواردین است.
اولین جلسه حضورم در لژیون تازهواردین هیچوقت از ذهنم بیرون نمیرود. تمام کلمات و جملات آقا امیر بعد از گذشت ۴ سال هنوز در ذهنم حک شده است و آن لبخند زیبایش، عشق و محبتی که به من داد مرا ماندگار کرد. بعد از آن وارد لژیون شدم راهنما انتخاب کردم که گره اعتیادم دست راهنمایی بود که هر چقدر از بزرگی، مهر و از محبتش بگویم کم گفتهام. تمام زندگیام را مدیون راهنمای پر عشق و محبتم آقا ارسلان هستم.
نمیدانم چگونه قدردان این موجود آسمانی باشم، نمیدانم با چه واژهای با چه کلمهای و با چه جملهای از آقا ارسلان تشکر کنم. هر سال که هفته راهنما میشود فقط این دلنوشته به ذهنم میآید چون شایسته این جملات هستند و برایشان اینگونه مینویسم: هر کس به زندگی دیگران نور هدیه دهد، خودش روزیخورشید خواهد شد.
با احترام: مسافر رسول
ارسال مطلب: مرزبان خبری مسافر رضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
703