ششمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی امیر اراک ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنما مسافر علی و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه(وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من ) روز پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
.jpg)
سلام دوستان علی هستم یک مسافر: خدا را شاکر هستم که امروز این جایگاه را تجربه کردم و در خدمت شما هستم و آموزش میگیرم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و دیدبانان محترم و همه خدمتگزاران در کنگره ۶۰ ممنون هستم و از راهنمای خودم آقا رضای عزیز که حال خوب خودم را مدیون ایشان هستم، هفته راهنما را پیشاپیش تبریک میگویم به همه راهنمایان عزیز کنگره ۶۰ مخصوصاً راهنمایان در شعبه امیر چه در قسمت مسافران و چه در قسمت همسفران و راهنمایان تازه واردین و آنهایی که در امتحان قبول شدند و اما دستور جلسه وادی سیزدهم پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است یک زمانی من قبل از اینکه وارد کنگره ۶۰ بشوم همیشه فکرم این بود که ایکاش میمردم و همه چيز تمام میشد. این مشکلات و این سختیها این مصرف مواد و مصرف سیگار کاش یک اتفاقی میافتاد و این زندگی تمام میشد مشکلاتی که تمامی ندارند و هرچه میرفتم جلوتر انگار بیشتر میشدند، مشکلی را خواستی حل کنی با توجه به تفکر مصرف کنندهای که داشتم بدتر میزدیم خرابش میکردم یا میدیدم یک نفر از شدت مصرف از دنیا میرفت میگفتم راحت شد، هم خودش راحت شد هم اطرافیانش تا اینکه توی کنگره ۶۰ یاد گرفتم که نه اینطور نیست پایان هر نقطه پایانش نیست این ادامه دارد تازه سرآغاز یک خط دیگر است مگر میشود کسی مصرف کننده بمیرد و تمام بشود نه آن باید مشکل مصرف کنندگیش را حل کند مصرف کنندهای که مصرف کننده از دنیا میرود شروع یک خط دیگر است باز هم مصرف کننده به دنیا میآید تمام نمیشود. مشکلاتی که من توی زندگیم دارم هرگز تمام نمیشود چه اتفاقی میافتد مگر میشود تمام نشود مشکلات، پس چرا یک سریها بیشتر مشکلات دارند یک سریها کمتر مشکلات دارند خوب حل کرده، به موازات حل کردن مشکلات من یاد میگیرم مشکلات دیگرم را حل کنم من وقتی میآیم سفر دی اس تی انجام میدهم مشکل موادم را حل میکنم یاد میگیرم در ادامه مشکل سیگارم را حل بکنم وارد سفر دوم میشوم میآیم روی دروغم کار میکنم روی غیبت کردنهایم روی تهمت زدنهایم کار میکنم روی قضاوت کردنهایم روی ضد ارزشهایم کار میکنم سعی میکنم آنها را حل کنم بی پول میشوم سعی میکنم مشکل بیپولیم را حل بکنم همینطور مشکلات ادامه دارند ولی یک سریها قوی میشوند آنقدر حل میکنند مشکلات را که دیگر در مقابل مشکلات کم نمیآورند .این وادی خیلی امید میدهد به من، خیلی امیدوارم میکند به آینده که باید تو قوی بشوی.
یک زمانی در مدرسه میگفتند نقطه سرخط...دوباره شروع میشود و در وادی سیزدهم هم ما آموزش میگیریم، هر دفتری که بسته میشود یک نوشتار دیگری باز میشود و همچنان زندگی ادامه دارد تا جایی که من بتوانم مشکلاتم را حل کنم و به فرمان عقل نزدیک بشوم تا بتوانم ضدارزش هایی که در وجود من هست یکی یکی آنهارا حل بکنم
.jpg)
وموضوع دیگر که دراین وادی قابل توجه هست
این است که تغییر انسانها، تغییر تبدیل و ترخیص تا در من تغییر صورت نگیرد اتفاق جدیدی نخواهد افتاد تا یک مصرف کننده تغییر نکند تبدیل به یک غیر مصرف کننده نخواهد شد تا زمانی که من داروی خودم را روی ساعت مصرف نکنم و لباس من تغییر نکند و سر ساعت در کلاس حضور نداشته باشم تبدیل نخواهم شد به غیر مصرف کننده کسانی که رعایت میکنن این قوانین و مسائل را تبدیل میشوند به شخصی که دیگر مصرف کننده نیست و درنهایت ترخیص برای آن افراد اتفاق می افتد و امیدوار هستم تغییر در من اتقاق بیوافتد با تلاش خودم تبدیل بشم به چیزی که هدف من در کنگره60 هست. ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.
تایپ: مسافر صادق
عکس و تنظیم و ویراستاری: مرزبان خبری مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
181