مثلث تغییر، تبدیل و ترخیص در تمام نقاط زندگی قابل اجرا است

جلسه پنجم از دور سی هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی فردوسی؛ با استادی راهنمای محترم مسافر وحید ، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر جواد در روز پنجشنبه 25 بهمن ماه 1403 در ساعت 16:30  با دستور جلسه «وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من» شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر خوشحالم که امروز دوباره این جایگاه را تجربه می‌کنم
همان‌طور که میدانید دستور جلسه امروز دو قسمت هست یکی دستور جلسه هفتگی وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من و قسمت دوم تولد یکسال رهایی مسافر محمدمهدی است
برای من وادی سیزده همیشه به معنی مثلث آخر وادی دوازده هست که تغییر، تبدیل، ترخیص است
و در اول وادی سیزده مثال جالب چرخ و دلو و چاه را میزند که می‌گوید در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود یعنی اینکه باید یک درخت را آبیاری کنید، این امری هست که باید انجام شود، وظیفه آن سطل آب یا دلو این هست که آب را از چاه بیرون بیاورد و برای بالا آوردن آب از چاهی با عمق 50 متر، این سطل باید شروع به تغییر ارتفاع بکند یعنی دائم ارتفاع را تغییر بدهد و به سمت پایین حرکت کند یعنی این پایین رفتن سطل تغییر کردن است و باید این‌قدر این تغییر را ادامه دهد تا به آب برسد و تبدیل به سطل پر از آب بشود اما سطل پر از آب شد انتهای کار نیست بلکه امر، آبیاری درخت است و می‌بایست این سطل خالی که با تغییر به آب‌رسیده و تبدیل به سطل پر از آب‌شده را از چاه بیرون کشیده و درخت را آبیاری کنیم.

مثال مسافر تازه‌واردی که شرایط تغییر در کنگره را پذیرفته و با انجام تک‌تک کارها تغییرش انجام داده و شروع به تغییر می‌کند تا زمانی که رهایی‌اش را دریافت کند و وارد سفر دوم بشود که به این مرحله تبدیل میگوییم و از یک شخص مصرف‌کننده به یک مسافر پاک و سالم تبدیل می‌شود و زمانی که سطل پر از آب‌شده را بالا کشیده و آن آب را طبق امر پای درخت ریختیم و امر را کامل انجام دادیم عملیات ترخیص انجام می‌گیرد
یعنی امر اول در آخر انجام می‌شود اما بازهم اینجا پایان کار نیست بلکه دوباره هم باید امر آبیاری درخت را همچنان ادامه دهیم، اما این بار برای تبدیل‌شدن از مسافر رهاشده به مسافر خدمت‌گزار و در چرخه بعد خدمت‌های بالاتر و راهنمایی در همهٔ این مراحل بایستی این مثلث تغییر، تبدیل و ترخیص انجام بگیرد و حتی این مثلث برای تمامی نقاط زندگی شخصی هم قابل‌اجرا است و این چرخه، چرخهٔ مهمی از زندگی ما هست.
من از همین‌جا از تمامی راهنمایان کنگره 60 در استان خراسان و کل کشور تشکر و قدردانی می‌کنم و به همگی اعضا این هفته را تبریک میگویم و خیلی خوشحالم که در جمع بامحبت شما عزیزان هستم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.

در ادامه شاهد جشن یکسال رهایی مسافر محمدمهدی بودیم

سخنان راهنمای مسافر:
سلام دوستان وحید هستم مسافر
در درمان اعتیاد فرمان نقش بسیار مهمی دارد و باید حتماً صادر بشود و میزان تخریب اصلاً ملاک نیست و بعضی‌ها اصلاً فرمان درمان برای آن‌ها صادرشده است و خواسته‌شان قوی بوده که به کنگره آمده‌اند.
محمدمهدی هم با اوضاع‌واحوال خوبی نیامد به کنگره حتی زمانی که وارد لژیون شد خودش امیدی به درمان شدن نداشت اما اگر بخواهم یک خصلت از مهدی بگویم فرمان‌برداری او است و هر کاری که برای رها شدن او می‌گفتم بی‌چون‌وچرا انجام می‌داد و سفر اول را ازنظر من کامل انجام داد و من همیشه به بچه‌ها میگویم که سفر اول را باید از 20 نمره 20 گرفت و حتی نباید یک‌صدم هم کمتر به نمره 20 دست پیدا کنید نمی‌کنیم و باید سفر دی اس تی را کامل انجام داد بدون حتی یک جلسه غیبت حضور پیدا کنیم و پارک را از روزی که اجازه ورود داده می‌شود باید هر هفته برویم چه برف و باران و گرم باشد درهرصورت باید حضورداشته باشیم باید در مدت سفر تمام تمرکزمان روی سفر باشد برای معتاد شدن من انرژی خیلی زیادی گذاشتم از همه‌چیز گذشتم و نتیجه‌اش را هم دیدم که تبدیل به بهترین معتاد شدم الآن هم برای رها شدن از این بند باید به همان میزان انرژی بگذارم الآن هم در سفر اول چیزی که واجب است و باید تمام تمرکزم را روی آن بگذارم فقط تمام کردن سفر باید باشد و محمدمهدی همین کار را کرد باوجود تمام مشکلات سفرش را کامل انجام داد و موفق هم شد اگر به گذشته برگردد شاید فکرش راهم نکند که این عمل عظیم را به پایان برساند اما مردانه آمد و در این مسیر همسفرش هم حتماً کمکش کرد، پشت هر مسافر موفق حتماً یک خانواده‌ای موفق و پشتیبان هست.

سخنان مسافر:
سلام دوستان محمدمهدی هستم یک مسافر، قبل از ورود من به کنگره همان‌طور که راهنمای محترمم گفتند با تخریب بالایی وارد کنگره شدم از هیچ‌چیزی دریغ نمی‌کردم صنعتی، سنتی، قرص و جالب این است که تولد یکسال رهایی من مصادف شده است با وادی سیزدهم که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است و این وادی و وادی چهاردهم وادی‌های عشق و محبت است.
کنگره 60 برای من واقعاً سرآغاز خط دیگری بود تغییر، تبدیل و ترخیص تغییرات واقعاً در من شکل گرفت و خدا را شاکر هستم کوچک‌ترین ضربه‌ای که اعتیاد برای من به ارمغان آورد 12 سال حبس بود به عبارتی با خاک کوچه یکسان شده بودم.
در تولدها به‌فرمان جناب مهندس باید دو پیام را انتقال بدهیم و من هم امیدوارم لایق این انتقال تجربه باشم، اول اینکه هر بار من ترک کردم و برگشت کردم با تخریبی چندین برابری به مواد برگشتم اگر تریاک را ترک کردم بعداز برگشت با متادون و ترامادول آشنا شدم به عبارتی علاوه بر مصارف قبلی موارد دیگری هم به قبلی‌ها اضافه می‌شد در کنگره هم به همین شکل است و باور دارم اگر سفر را درست انجام ندهم و برگشت کنم دوباره سفر کردن خیلی مشکل خواهد شد، دوستانی در اطراف من بود که این اتفاق برایشان افتاد و یا نتوانستند دوباره به کنگره بیایند و یا اگر برگشتند دوباره سفر کردن برایشان خیلی سخت‌تر از بار اول شد خدا را شاکر هستم که با کنگره آشنا شدم روزهایی را در سفرم به یاد می‌آورم که حتی پول خرید یک عدد نان را هم نداشتم و من پدر 3 فرزند بودم و این برای من خیلی سخت بود و با یک موتور در استپ کار می‌کردم و امروز من هم موتور و هم ماشین دارم و این فقط در دو سال بودن در کنگره برایم اتفاق افتاده است.

تایپ: مسافر محمد لژیون دهم و مسافر مهران لژیون چهارم

ویرایش : مسافر کاظم لژیون سوم

تصویر بردار: مسافر علی لژیون یکم

ارسال خبر: مسافر علی لژیون هجدهم