جلسه دوم از دور نهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران شعبه صالحی۲ با استادی راهنمای محترم مسافرسعیدنگهبانی مسافر هاشم و دبیری مسافر جعفر با دستور 《وادی سیزدهم و تاثیر آن بر روی من 》 در تاریخ۲۴بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
چکیده سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر ،خدا را شاکرم که این جایگاه را مجدد تجربه می کنم ،درباره وادی سیزدهم اگر بخواهم صحبت کنم یک مقدار با دقت به تمام وادی ها نگاه می کنیم مشخص می شود مطلبی نیست که باید این کار را انجام بدهید یا برعکس نباید انجام دهیم و در وادی سیزدهم همین است چیزی به نام باید و نباید ندارد و این یک قانونی که در تمام وادی ها حاکم است فقط راه را نشان می دهد. هر مسیری که من باید طی کنم می گوید و آن مسیری است که تمام خواسته های انسان را شکل می دهد. اما آن چیزی که در وادی سیزدهم من تجربه کردم و باعث شد تغییرات در من شکل بگیرد و باور غلط در تفکر من اصلاح شود که بدون مواد نمی شود زندگی کرد و تا آخر باید مصرف کننده باشم . تفکر خیلی از مصرف کننده ها این است ولی این وادی در خصوص تغییر صحبت می کند که به انسان امید می دهد که می شود .
در این وادی در خصوص تغییر این گونه صحبت می کند سطل آب وارد چاه می شود و به آب که می رسد تبدیل و در زمان خروج از چاه به ترخیص می رسد . یک نکته در این وادی وجود دارد که آن تغییرات باعث می شود یک بهشتی در انسان شکل بگیرد و اصولا وقتی انسان به خواسته های خود نمی رسد زندگی برای او جهنم می شود و برای این که تغییرات در او شکل بگیرد و به آن خواسته برسد یک تشبیه ای از بهشت درون انسان مثال می زند و تشبیه این است که عقل مثل آب و ایمان را مثل شیر و عشق را مثل عسل می داند و خمر خود انسان را به شراب تشبیه می کند و این باور الهی است که تشبیه ای از بهشت است.

اول وادی در مورد تغییر صحبت می کند که اگر می خواهید تغییر پیدا کنید باید به یک شناختی برسید مثلا در مورد بیماری اعتیاد من خواستم این است از که مواد مصرف نکنم و برای همیشه مشکلم حل شود باید به یک شناختی برسم که با آموزش هایی که در کنگره می گیرم به این شناخت می رسم .مطلب دیگر این که من اگر شناخت نداشتم و نمی دانستم که مبدا من کجا است نمی توانستم به مقصد برسم و این گونه است که متوجه شدم پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است . من اگر بخواهم تغییرات را شروع کنم باید تزکیه و پالایش را شروع کنم و این کلیدی بود که برای تغییر لازم بود و حرکت به طرف ارزش ها فقط با تزکیه و پالایش انجام می شود . تزکیه و پالایش باعث شد در اوایل سفرم که از حال خوبی هم برخوردار نبودم بتوانم با بهترین احوالات زندگی کنم . گاهی وقت ها من می خواهم تغییر کنم و از یک مبدا به یک مقصدی برسم نمی توانم آن تغییر را شکل بدهم و به قول خودمان بی خیال می شوم ولی زمانی که تزکیه و پالایش نه به حرف بلکه به عمل در من شکل گرفت باعث شد آن وضعیتی که دارم بتوانم با مشکلاتم سازگار شوم و خیلی از بچه ها مثل من در آن زمان هستند و تنها راه تغییر تزکیه و پالایش است . در پایان از همه شما تشکر می کنم که با سکوت خودتان به حرف های من توجه کردید.
تایپ:مسافر ناصر
عکاس:مسافر وحید
تنظیم:مسافر محمدحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
103