English Version
This Site Is Available In English

با تزکیه و پالایش می‌شود به فرمان عقل رسید

با تزکیه و پالایش می‌شود به فرمان عقل رسید

دهمین جلسه از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز، به استادی مسافر اصغر، نگهبانی مسافر داوود و دبیری مسافر رستم با دستور جلسه «وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من»  در روز سه‌شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خداوند بزرگ را شکرگزارم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم، از راهنمای خوبم که این بستر را برای من فراهم کردند تشکر می‌کنم. دستور جلسه "وادی سیزدهم؛ پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست" خدا را شکر می‌کنم برای وجود آقای مهندس و کنگره ۶۰ که من هم توانستم و خداوند این اذن را به من داد تا عضو کوچکی از کنگره ۶۰ باشم و آموزش بگیرم و راه و روش درست زندگی کردن را بیاموزم. من مانند دوستانم که روش‌های متعددی را تجربه کرده بودند و نتیجه‌ای نگرفته بودند نبودم و تجربه NGO دیگری را نداشتم، وقتی دوستانم را می‌دیدم که با روش‌های دیگر، مواد مخدر را کنار می‌گذاشتند؛ اما بعد از مدتی دوباره شروع به مصرف مواد مخدر می‌کردند من هم به خودم می‌گفتم که این راه‌ها مشکل من را حل نمی‌کنند تا اینکه اذن ورود در کنگره برای من صادر شد و خطی برای من در کنگره آغاز شد. وقتی در کنگره شروع به سفر کردم ذره‌ذره متوجه شدم که کنگره همان جایی است که می‌توانم درمان شوم. ناامیدی‌، ترس‌ و خشم ذره‌ذره کمرنگ می‌شدند و از بین می‌رفتند و امیدها زنده می‌شدند. خوشحال بودم که در کنگره هستم.

من همیشه در کنگره به تابلو وادی‌ها که بر روی دیوار بودند توجه می‌کردم و یکی از آن وادی‌ها که من خیلی دوست داشتم وادی اول و وادی تفکر بود و از خودم می‌پرسیدم که چرا در سال‌های گذشته نمی‌توانستم درست زندگی کنم و در کنگره متوجه شدم که من تفکر درستی نداشتم من به خاطر اینکه در زندگی خودم تفکر نداشتم قبل از اینکه مواد مخدر مرا از پای درآورد خودم با بی‌فکری، خودم را از پا درآورده بودم و تمام فکر کردن من منتهی می‌شد به زمان مصرف مواد مخدر و فردای آن روز هیچ حرکتی اتفاق نمی‌افتاد. من در کنگره یاد گرفتم که در اول امر باید تفکر کنم تفکری که مرا به سوی روشنایی و در راه صراط مستقیم هدایت کند. دستور جلسه امروز وادی سیزدهم؛ پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست. من با خواندن این وادی به خاطرات زمان کودکی خود برگشتم که معلم به ما دیکته می‌گفت و بعد از پایان جمله می‌گفت: نقطه سر خط و مطلب دیگری را آغاز می‌کرد، یعنی اینکه یک حکایت یا موضوع یا یک داستان جدید و سفر اول من با تمام سختی‌ها و خوبی‌هایی که داشت به پایان رسید و در سفر دوم متوجه شدم که پایان سفر اول شروع سفر دوم است و زندگی در جریان است و باید ادامه پیدا کند.

موضوع دیگری که در این وادی گنجانده شده است موضوع عقل، عشق و ایمان است و با تزکیه و پالایش می‌شود به فرمان عقل رسید و فرمان عقل یعنی، عشق و ایمان. من ایمان را در عزیزانی که در کنگره خدمت می‌کنند می‌بینم و نور خداوند در آن‌ها تجلی پیدا کرده است. وقتی خوب به طبیعت نگاه می‌کنم می‌بینم که هر موجودی یک صفت خاص در خودش دارد مثلاً  وفای سگ یا نجابت اسب هر کدام یک صفتی دارند؛ اما انسان، تمام این صفات را در خودش دارد و صفاتی که خداوند در من گذاشته به واسطه مصرف مواد مخدر در تاریکی‌ها و در ضد‌ارزش‌ها قرار گرفته و کمرنگ شده بودند؛ اما با سفر کردن در کنگره تمام آن صفات کم‌کم شکوفا شدند و با پدیدار شدن آن صفات خودم و اطرافیانم لذت می‌بریم. در زندگی گذشته من، آن‌جایی که پایان هر نقطه خط دیگری آغاز می‌شد همه رو به تاریکی و ضد‌ارزش‌ها بودند، یعنی تمام مسائلی که برای من پیش می‌آمد هیچ‌کدام رو به روشنایی نبود و همه به طرف تاریکی‌ها بودند؛ زیرا تفکری وجود نداشت و در کنگره می‌بینم که چه‌قدر تغییر کرده‌ام و حس می‌کنم که اطرافیانم از این تغییرات من لذت می‌برند.

من به کنگره آمده‌ام تا آموزش بگیرم و به تکامل برسم و تکامل یک شبه و یک روزه اتفاق نمی‌افتد باید ذره‌ذره با تزکیه و پالایش به تکامل رسید تا به تعادل و آرامشی دست پیدا کنیم. در گذشته وقتی من به طرف تاریکی‌ها حرکت می‌کردم به دلیل عدم آگاهی و نبودن تفکر درست بود و من در کنگره آموزش گرفتم که هر مطلبی را که آموزش می‌گیرم روی کاغذ بنویسم و یادداشت کنم تا برای خودم یادآوری شود و بماند برای انسان‌های بعد از خودم، وقتی مطالب مکتوب نباشند ماندگار نیستند. به عنوان مثال من می‌خواهم از ساختمانی چند طبقه بالا بروم آیا با رفتن به طبقه اول کار تمام می‌شود؟ نه باید شروع به حرکت کنم تا به طبقه دوم برسم و همین‌طور ادامه بدهم تا به طبقه آخر که هدف من است برسم و هرچه به طبقات  بالاتر می‌روم چشم انداز بهتری را تماشا می‌کنم و این طبقات ساختمان مانند وادی‌ها می‌مانند که هر وادی را که می‌گذرانم و به وادی بعد می‌رسم می‌بینم که چه زیبا هستند و چه مسائلی و مشکلاتی در زندگی من برطرف می‌شوند و راه روبرو شدن  با مشکلات را آموزش می‌گیرم. من در کنگره آموزش گرفتم که نقطه مقابل موفقیت تلاش نکردن من است نه شکست و در کنگره چیزی به نام شکست وجود ندارد.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید متشکرم.

تایپ: مسافر بهمن
ویرایش: مسافر احمد
عکس: مسافر مصطفی
تنظیم و ارائه: مسافر احمد

مسافران نمایندگی الیگودرز

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .