نهمین جلسه از دورهٔ نوزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو؛ با استادی مسافر راهنما مهدی، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر محمد با دستور جلسهٔ «وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من» سهشنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، خدا را شکر میکنم که فرصت داده شد در این جایگاه قرار بگیرم از نگهبان و دبیرشان سپاسگزارم، پیشاپیش هفته راهنما را به همه راهنمایان کنگره ۶۰ در رأس از آقای مهندس راهنمای همه ما، استاد امین عزیز، همه دیدهبانان محترم و آقا رضا راهنمای بنده و تمام راهنمایان شعبه اسبیکو تبریک میگویم، دستور جلسه وادی یا راه سیزدهم است، وادیها در واقع قوانین هستند، قوانینی که اگر آنها را بدانیم در زندگی اذیت نمیشویم، قوانین در واقع جاری هستند و مانند این است که بخواهیم در جهت موافق آب شنا کنیم و کسی که قوانین را بلد نیست در خلاف جهت مسیر آب شنا میکند و باعث میشود که انرژی بیشتری مصرف نماید و پیشروی هم ندارد و در آخر هم ممکن است حتی غرق شود، اگر ما این قوانین را بشناسیم و رعایت بکنیم میتوانیم هم آرامش داشته باشیم و هم خدمتگزار خوبی برای جامعه و انسانهای دیگر باشیم، نکتهای که در وادی سیزدهم است این است که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است که جناب مهندس میفرمایند پایان هر مشکل هم آغاز مشکل دیگری است، اگر ما متوجه بشویم که خلاصی وجود ندارد همچنان که در آوای کنگره ۶۰ داریم که میگوید نه از خلاصی بلکه دیدار معشوق است، رهایی خلاصی نیست، رهایی یعنی اینکه شما آخر یک خط را نقطه بگذاری رها میشوی اما خلاص نه و یک خط جدید را آغاز میکنی، بحث سفر و زندگی هم حتی همین است و این وادی در لحظهبهلحظه زندگی ما جاری است، یک پله تمام میشود و پله بعدی آغاز میگردد سفر اول تمام میشود و سفر دوم آغاز میگردد رها میشویم اما خلاص نه، چیزی که مهم است این است که ما با این قانون جلو بیاییم و زندگی را ادامه دهیم و پیشرفت حاصل نماییم، در وادی سیزدهم مثال آن دلو را که میزند در واقع مثالی هست برای مثلث تغییر تبدیل و ترخیص، اگر که این مثلث را راجب به اعتیاد خودمان بخواهیم تصویرسازی بنماییم؛ ما که وارد اعتیاد شدیم یعنی تغییر کردهایم که میشود آنجایی که دلو به درون چاه و سیاهی میرود، یک جایی دلو به آب که میرسد پر از آب میشود یعنی تبدیل انجام میگیرد که در مثال فرد تبدیل به مصرفکننده میشود، حال پس از اینکه وارد کنگره ۶۰ میشوی باید همین مسیر را به عقب برگردی تا از بند اعتیاد و تاریکی رها شوی، این مدت در کنگره ۶۰ حداقل ۱۰ ماه تعریف شده است، این قابلتوجه کسانی باشد که احیاناً فکر میکنند که در سفر نباید آب در دلشان تکان بخورد، یک سیدی داریم به اسم شمشیر در سنگ که استاد امین میفرماید؛ وقتی که شمشیری در قلب انسان فرو رود یا در بدن انسان فرو رود درد دارد و همینطور درآوردن آن شمشیر هم درد دارد، یعنی شمشیر آن مسیری را که رفته است چارهای جز بازگشت آن راهی که رفته بود را ندارد و این مسیر توأم با درد است، از همانطور که بهصورت آرامآرام وارد اعتیاد شدهایم باید به همان صورت هم از اعتیاد آرامآرام خارج شویم، آن موقع رها شدهایم اما خلاص نه، کسانی که سفر اول آنها تمام میشود و وارد سفر دوم میشوند و خدمتی انجام نمیدهند و همینطور سفر دوم را انجام نمیدهند در واقع خط بعدی را شروع نکردهاند و سفرشان را به اتمام نرساندهاند یعنی هنوز ترخیص نشدهاند و فقط قطع مصرف شدهاند، اگر بخواهیم به درمان واقعی برسیم باید حداقل یک سال پس از سفر اول در کنگره بمانیم سیدیهای بعدی را هم بنویسیم در کنگره بمانیم و تولد یک سال رهایی را هم بگیریم و بعد تصمیم بگیریم که در کنگره بمانیم یا برویم، از اینکه به صحبتهای من گوش کردید بسیار سپاسگزارم.
عکس و تنظیم: مسافر محمد لژیون دوم
تایپ و ارسال: مسافر حمیدرضا لژیون اول
- تعداد بازدید از این مطلب :
275