جلسه چهاردهم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی زاگرس، با استادی راهنما مسافر فرزاد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر حبیب ، با دستور جلسه « وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من » روز سهشنبه 23بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر اجازه داد تا بتوانم در این نمایندگی در کنار شما عزیزان حضور داشته باشم و در این جایگاه قرار بگیرم تا بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسهی این هفته کنگره ۶۰ «وادی سیزدهم و تأثیر آن بر روی من» است. پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است. ما دوازده وادی یا سرزمین را برای خروج از تاریکیها پشت سر گذاشتهایم و سعی میکنیم در زندگیمان آنها را کاربردی و عملی کنیم. در این وادی آقای مهندس از قلم صحبت میکند و از دانش، از قلمی که به نیکویی مینویسد و مطالب آن در تاریخ خواهد ماند. آقای مهندس میفرماید از قلم است که از گامهای بلندش تمام هستی روان و جاری است، منظور همان قلمی است که راهنما با آن برای رهجو برنامه مینویسد و او را از تاریکیها نجات میدهد و به سمت آرامش و آسایش میبرد. همین قلم گاهی اوقات میتواند حکمی بدهد برای گرفتن جان انسانها و این دوتا قلم ازلحاظ ارزش خیلی با هم متفاوت هستند در سیستم هستی. آیا قلم آقای مهندس با قلم کسان دیگری که در فضاهای دیگر حرکت میکند ارزششان یکی هست برای هستی؟ قطعاً نه.

در وادی سیزدهم صحبت از تغییر، تبدیل و ترخیص شده است. چرا باید انسان تغییر و تبدیل و ترخیص را انجام دهد و دوباره سرآغاز خط دیگری را شروع کند؟ خداوند هزاران هزار مخلوق را ازجمله انسانها حیوانات جامدات و سیارات و کهکشانهای دیگر را آفریده است که شانس انسان شدن من در میان این موجودات شاید نزدیک به صفر است، یعنی یک شانسی که من بشوم یک انسان و خداوند فرموده است من همهچیز را آفریدهام تا انسان زندگی کند به او اختیار دادهام. من اختیار دارم اما آن چیزی که مهم است اینکه من با هستی هستم آن چیزی که آقای مهندس همیشه میفرماید و من چه بخواهم چه نخواهم در این سفر هستی وجود دارم و بههیچعنوان یک وجود را نمیشود نابود کرد و ما با کشتی زندگی در حال سفر کردن هستیم. حال آن کس که با تغییر تبدیل و ترخیص به سمت تکامل حرکت میکند مراحل تکامل در زندگیاش بهتر صورت میپذیرد و لذت بیشتری میبرد؛ مانند شخصی که با کشتی در حال سفر است و در بهترین اتاق این کشتی جای دارد با شخصی که در قسمت موتورخانه نشسته است، هر دو به یک مقصد میرسند اما یکی با آرامش و لذت و دیگری با سختی و مشقت.
تغییر تبدیل و ترخیص به ابزارهایی هم نیاز دارد که آقای مهندس از آنها بهعنوان نهر خمر یاد میکند. نهر عقل که آب زلال است، نهر عشق که عسل است نهر ایمان که شیر است و نهر خمر که شراب الهی است. در ادامه از انسان تکبعدی و دوبعدی و سهبعدی صحبت میکند. انسان تکبعدی دوبعدی و... چیز خاصی نیست. هستند انسانهایی که از ابزارهای بیشتری برای تغییر تبدیل و ترخیص استفاده میکنند. انسان تکبعدی را به یک میمون مثال میزند که بهراحتی شکار میشود و داستان آن را میدانیم. انسان دوبعدی کسی است که سه نهر عقل عشق و ایمانش کار میکند، یعنی بهواسطه اینها تصمیم میگیرد و این مثلث همه با هم انسان دوبعدی را تشکیل میدهد بهتنهایی هیچکدام کافی نیست؛ و در انتها از انسان سهبعدی سؤال میشود که کیست؟ آقای مهندس از نهر خمر صحبت میکند. نهر خمر چیست؟ میگوید بی می مست و بی شراب شوریده... انسان وقتی خط خمرش راه میافتد میشود یک انسان سهبعدی و از پنج حس برونیاش میتواند استفاده کند برای دریافت اطلاعات و حرکت به سمت تکامل. درنهایت آقای مهندس میفرماید. اگر وسایل آسایش و آرامش برای انسان فراهم بشود میتواند به کهکشانهای دیگر هم سر بزند. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همهی شما ممنونم.
ضبط وتایپ گزارش: مسافر محمد لژیون 6
ویرایش: مسافر مظاهر لژیون 7
بارگزاری: مسافر محمد لژیون 8
مسافران کنگره 60 نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
118