English Version
This Site Is Available In English

اگر عشق نباشد نمی‌توانیم دو بعدی بیاندیشیم

اگر عشق نباشد نمی‌توانیم دو بعدی بیاندیشیم

جلسه دوازدهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌۶۰ نمایندگی رازی با استادی راهنما همسفر فتانه، نگهبانی همسفر اعظم و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «وادی سیزدهم (پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست.) و تأثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۲۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که امروز این توفیق نصیبم شد که به لطف خداوند در جمع شما همسفران باشم. از دعوت نگهبان همسفر اعظم و اجازه این خدمت توسط ایجنت و مرزبان‌های نمایندگی رازی کمال تشکر را دارم. شعبه بسیار زیبایی دارید و این زیبایی از صورهای آشکار و پنهان نیروهای آباد این جمع نشأت می‌گیرد. امیدوارم رهایی‌ها، تولدها، آغازها و پایان‌ها و ساخت زندگی‌های بیشتری در این شعبه شکل بگیرد و افراد بیشتری به جرگه ما بپیوندند و لذت ما روز به روز افزون‌تر باشد؛ اما دستور جلسه امروز آبادی سیزدهم است که در واقع همان وادی سیزدهم است که می‌گوید: پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است.

در این وادی مباحث بسیار مهم و نکات کلیدی زیادی عنوان شده که با فهمیدن مقداری از این وادی می‌توانیم بسیاری از گره‌های خود را باز کنیم، زیرا مفاهیم بسیار عمیقی را مطرح می‌کند. در همین تیتر وادی که گفته شده پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، مثلثی شکل می‌گیرد که یک ضلع آن آغاز و ضلع دیگر آن پایان است؛ اما چیزی که بسیار مهم است قاعده مثلث است که در واقع زندگی کردن است؛ زیرا ما آغاز و پایان‌های زیادی را تجربه می‌کنیم مانند آغاز سفر اول و در پایان به سفر دوم رسیدن یا آغاز دانشگاه و پایان فارغ‌ التحصیلی یا آغاز خواستگاری و پایان آن ازدواج؛ اما چیزی که نادیده می‌گیریم توجه به زندگی و حیات است، زیرا بزرگ‌ترین معجزه حیات، خود حیات و زندگی کردن است. اگر این را نادیده بگیریم، در واقع سختی بر خود متحمل می‌شویم و باعث می‌شود که در جهنم به سر ببریم. منظور این نیست که تمام توان خود را صرف کنیم تا یک کار تمام شود، بلکه در مسیر آن کار زندگی کردن هم مهم است.

هر کاری که انجام می‌دهیم، زندگی را فراموش نکنیم و لذت سفر را هم ببریم. در واقع زندگی کردن و چه‌طور زندگی کردن، همان جهان‌بینی درست است و نیاز به آموزش داریم. زمانی که قوانین آن را یاد بگیریم گویی در بهشت در حال زندگی کردن هستیم. زندگی کردن همان آموختن است که چه دانشی در آغاز و پایان‌های خود کشف کرده‌ایم. هر وقت انسان به این دیدگاه برسد که همه چیز را می‌داند و نیاز به آموزش ندارد، این به معنی آن است که وادی سیزدهم را درک نکرده است. در وادی از انسان‌های تک‌ بعدی صحبت شده و مثالی از میمونی عنوان شده که برای برداشتن موز وارد تله می‌شود، اما نمی‌تواند دست خود را که به صورت مشت است باز کند تا از سوراخ دستش را بیرون بیاورد و به آزادی برسد.

برخی از ما انسان‌ها هم این گونه هستیم؛ این که دوست داریم همیشه ما را تحسین کنند، این که دوست نداریم روی حرفمان حرفی بزنند، این که نمی‌توانیم از پولمان بگذریم و به خانواده‌ام برسم و ... دقیقاً مانند همان کار میمون است که درگیر تله شده است؛ بنابراین انسان باید دو بعدی باشد و برای رسیدن به این نتیجه مثلث عشق، عقل و ایمان باید وجود داشته باشد؛ زیرا اگر عشق نباشد، نمی‌توانیم دو بعدی بیندیشیم و نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد. به همین دلیل است که در ابتدای هر جلسه پیام (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است) خوانده می‌شود و ما به لطف کنگره می‌توانیم به خوبی این مثلث را از آب بیرون بیاوریم. وقتی ما وارد سفر اول می‌شویم، خط خمر ما خوب کار نمی‌کند و در طول سفر، انتقال آب بیشتر می‌شود که تمثیلی از کنگره است.

در واقع سرچشمه آقای مهندس هستند که توسط خدمتگزاران و راهنمایان، این جوی‌ها به هم می‌پیوندند تا رودهای خروشان را تشکیل دهند و آن محتوا را به همه انسان‌ها برسانند و آن محتوا چیست؟ روش DST، جهان‌بینی و کتاب‌ها که به لطف قلم آقای مهندس و استاد امین، کتاب‌ها و جزوات نوشته شده را مطالعه می‌کنیم و برای بیشتر آموختن، دست به قلم می‌شویم. این دوای بهتر شدن خط خمر ما همسفرها است. بعد از این آغاز به پایانش می‌رسیم و مجدد آغاز دیگری را شروع می‌کنیم که ورود به سفر دوم است. با خدمت کردن، خط خمر ما بهتر و بهتر می‌شود و مثلث عشق، ایمان و عقل از آب بیرون می‌آید. این معجزه به خاطر تعاریف درست است؛ زیرا در گوگل، کتاب‌ها و مجلات زیادی هم راجع به ناامیدی، ترس، منیت و موضوعات دیگر تعاریف زیادی شده است که حتی خودشان هم متوجه نمی‌شوند.

در حالی که تعاریف موجود در کنگره به ساده‌ترین شکل ممکن بیان شده و این محتوا مانند آبی گوارا است که عطش انسان تشنه را برطرف می‌کند. وقتی انسان به حقیقتی پی می‌برد و خواست درونی‌اش شکل می‌گیرد، باید ادامه بدهد تا به هدفش برسد؛ اما پاسخ مهم در مقابل این سوال که هدف تو از زندگی چیست؟ اغلب جواب درست نمی‌دهیم. اگر مجرد باشد، می‌گوید ازدواج و کار و اگر متاهل باشد می‌گوید: بچه و خانواده. بیشتر انسان‌ها این موضوع را فراموش کرده‌اند که خودشان بالاترین ارزش را دارند و باید برای خودشان ارزش قائل شوند و این کاملاً با خودخواهی فرق دارد. در سفر اول اولویت اول خودت هستی تا بتوانی از جایگاه خوبی برخوردار گردی سپس حفظ و نگهداری خانواده و ضلع سوم هم جامعه پیرامون ما است. ما خطوط مختلفی را باید در زندگی رسم کنیم؛ خط رضایتی، فیزیک، شیمی و زندگی. در این خطوط درس‌های زیادی برای انسان به وجود می‌آورد. امیدوارم بتوانیم از خط کنگره۶۰ و آموزش‌های آن و از وادی‌ها درس‌های زیادی بگیریم.

نفرات برتر آزمون 

مرزبان کشیک: همسفر زهرا
تایپ: همسفر مهدیه رهجوی همسفر ماهرخ (لژیون اول)
عکاس: راهنمای تغذیه سالم همسفر مهدیه
ویرایش: راهنمای تغذیه سالم همسفر اعظم دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .