✍️ همسفر مهدیه:
وادی سیزدهم میگوید: «هیچ چیز در حال سکون نیست و همیشه همه چیز در حرکت یا چرخش است و تنها چیزی که هرگز تغییر نمیکند، حقیقت است.»
وادی سیزدهم نکته بسیار مهمی را مطرح میکند: اگر دورهای تمام میشود، دورهای دیگر آغاز میشود؛ اگر روزی به پایان میرسد، روز دیگری آغاز میگردد. این ما هستیم که تعیین میکنیم یک موضوع چگونه شروع شود، با شادی و موفقیت یا اندوه و شکست! همه چیز دست خودمان است و نباید منتظر باشیم که دیگران مشکل ما را حل کنند. باید توانایی و مسئولیت خودمان را بپذیریم و با نگاه کردن به طبیعت، از آن درس بگیریم و الگوبرداری کنیم.
از شروع کردنها در زندگی خود نترسیم و با تفکر، آنها را به سرانجام برسانیم. برخی از شروعها با شور و شوق انجام میشوند؛ اما در ادامه، باید این شور را به شعور تبدیل کنیم تا پایانی زیبا برای ما رقم زدهشود. ما باید تلاش کنیم به دنیای راکد و تاریک بازنگردیم و با آموزش و آگاهی، وارد مرحلهای دیگر شویم. در نهایت، از هیچ پایانی دلتنگ نباش؛ زیرا بعد از غروب هر خورشید، طلوعی زیبا در انتظار تو است و روز تازهای آغاز خواهد شد.
✍️ همسفر زهرا:
وادی سیزدهم اینگونه میگوید: «پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است». من از این وادی دریافتم که هیچ پایانی برای من وجود ندارد و در هر نقطهای که باشم، باز هم آغازی خواهم داشت. شروع دوباره، به منزله زندگی دوباره من است. این وادی، ناامیدی را از من دور کرد و به من آموخت که خطهای تلخ زندگی، به نقطهای میرسند و دوباره آغاز میشوند. زندگی روی خوش خود را نیز به من نشان خواهد داد.
سختیهای زندگی را پشت سر گذاشتم و گمان میکردم قبضهایی که خداوند به خانه ما میآورد، نشانهای از لعنت است. اما امروز فهمیدم که تمام مشکلاتم، آغاز رشدی بینظیر و نشان از رحمت خداوند بوده است. با عشق، عقل و ایمانم ادامه دادم تا به آغازی شگفتانگیز برسم؛ آغازی که خداوند برایم مهیا کرده بود.
وقتی در تاریکی بودم، ناامید و عبوس فکر میکردم همهچیز برای من تمام شده است، گمان میکردم مسافرم هرگز درمان نمیشود و من همیشه در افسردگی و خاموشی باقی خواهم ماند؛ اما خداوند مرا به شروعی پرنور هدایت کرد؛ به بهشت کنگره ۶۰ و راهی که سرشار از عشق و حس خوب بود. از خداوند مهربان، از آقای مهندس و راهنمای عزیزم بینهایت سپاسگزارم.
✍️ همسفر نرگس:
«پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است». از این وادی چنین استنباط میشود که حیات همیشه جاری بوده و هست و با پایان یک مرحله، مرحلهی دیگری آغاز میشود. نباید ناامید باشیم، چرا که به وسیلهی قدرت اختیار و با انتخاب راه و مسیر درست که همان صراط مستقیم است، میتوانیم به صلح و آرامش برسیم.
داستان زندگی ما هیچوقت تمام نمیشود و همیشه جاری است و ما همیشه خواهیم بود. اما چگونه بودن، چگونه ادامه دادن، چگونه به پایان رساندن و چگونه آغاز کردن است که بسیار مهم است.
بهطور مثال: طی کردن سفر اول در کنگره و رسیدن به رهایی، پایان یک دوره و آغاز دورهی جدیدی است که با توجه به هدف و خواستهی ما، در ادامه باعث ارتقای ما به مراتب بالاتر میشود.
مشکلات به گونههای مختلف، همیشه وجود دارند؛ اما مشکل یا مسئلهی اصلی این است که ما چگونه و از چه راهی برای حل این مشکلات اقدام کنیم. تا زمانی که حل کردن مشکلات را فراگیریم و به گونهای عمل کنیم که در مسیر راهمان، مشکل جدیدی خلق نکنیم، آنگاه خواهیم فهمید که تمام آوارگیهای انسانها به علت نبود تفکر و اندیشه در آنهاست.
و من، همسفر، از این وادی یاد گرفتم که با کسب آموزش، آگاهی و تجربه از گذشتهی خود، میتوانم از سکون و راکد ماندن جلوگیری کنم و آرامش را به زندگی خود برگردانم. اگر در گذشته حال خرابی داشتم، با پایان آن نقطه، نقطهی دیگری آغاز شده است. اگر خطوط زندگی خودم که شامل عقل، ایمان و عشق است را بهخوبی ترسیم کنم و سعی کنم وارد مسائل ضد ارزشی نشوم، میتوانم زندگی سرشار از شادی و امید داشته باشم.
در این وادی، امید در تکتک کلمات آن موج میزند. این وادی میگوید: از هیچ پایانی دلتنگ نباش، زیرا بعد از غروب هر خورشید، طلوعی زیبا در انتظار توست و روزی تازه شروع خواهد شد.
ویرایش وتایپ: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دهم)
تنظیم و ارسال: همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
118