English Version
This Site Is Available In English

عشق، ایمان و خمر زاییده قدرت عقل هستند

عشق، ایمان و خمر زاییده قدرت عقل هستند

وادی سیزدهم مانند ۱۲ وادی که از آن‌ها گذر کرده‌ایم و صد البته که نباید سطحی و موقت باشد تفاوت راه را از چاه، خوب را از بد، ارزش را از ضد ارزش، تفکر را از تخیل، نگرش عمیق را از نگرش سطحی، حرکت را از سکون و در نهایت روش زیستن را به ما می‌آموزد.

کتاب «عشق، ۱۴ وادی برای رسیدن به خود» مانند چراغدانی روشن است که در تاریکی و ظلمت راه را نشان می‌دهد و این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم. وادی‌ها ابزار لازم را در اختیار ما قرار می‌دهند که اگر کاملاً توجه کنیم به صلح و آرامش می‌رسیم و نتیجه صلح و آرامش می‌شود آنچه ما دریافت می‌کنیم.

وادی سیزدهم می‌گوید: از قلم است که گام‌های بلندش در سراسر گیتی روان و جاری می‌شود؛ یعنی قلم ابزاری بسیار باارزش است؛ زیرا هر چیزی که به نگارش درآمد و مکتوب شد، ماندگار و حفظ می‌شود. در کتاب آسمانی به قلم قسم‌خورده شده است؛ پس قلم بی‌نهایت تأثیرگذار است.

این وادی بیان می‌کند که حتماً تغییر باید اندک‌اندک انجام شود تا به تبدیل و در نهایت ترخیص برسد؛ شرط لازم برای انجام تغییرات داشتن آگاهی و دانش است. بدون آن امکان ندارد بتوانیم تغییرات را ایجاد کنیم. وقتی به ترخیص، نتیجه یا مقصد رسیدیم نباید فکر کنیم که کار ما پایان‌یافته، نه این‌گونه نیست؛ چرا که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ به عبارتی هر کتابی بسته شود کتاب دیگری گشوده می‌شود و این موضوع تا ابد ادامه دارد؛ زیرا هیچ‌چیز در سکون نیست و همه‌چیز در حرکت و چرخش است و تنها چیزی که تغییر نمی‌کند حقیقت است؛ مانند قوانین و فرمان‌های قدرت مطلق که ثابت و تغییرناپذیر هستند.

بعد از ترخیص مراحل دیگری نیز وجود دارد. هر زمان که به پایان نقطه‌ای می‌رسیم لحظه‌ای به نام یوم‌الفصل وجود دارد که سرآغاز خط دیگری است. یوم‌الفصل به معنی لحظه یا روز جدایی، لحظه‌ای است که از یک مرحله وارد مرحله دیگری می‌شویم، مانند روزی که پایان می‌یابد و روزی دیگر آغاز می‌شود. هر موجودی که بمیرد در جای دیگری بیدار می‌شود و به حیات خود ادامه می‌دهد.

وادی سیزدهم به ما می‌آموزد برای این‌که از رنج انسان کاسته شود باید با شروع به انجام، راه‌ها را پیدا کرده و شروع به حرکت کنیم تا سیاهی‌ها را از خود دور کنیم. علم را بیابیم و بدانیم که زیباترین عمل جستجو در دنیای علم است. در عنوان وادی سیزدهم منظور از نقطه، شروع و پایان یک دوره است. حرکت از یک نقطه ‌به ‌نقطه دیگر و این مطلب را یادآوری می‌کند که ما انسان‌ها در هر جایگاهی که هستیم اختیار کامل داریم تا در هر لحظه‌ای که خط یا مسیر زندگی‌مان دچار مشکل شد و درست نبود راه خود را تغییر دهیم و خط یا مسیر جدیدی پیدا کنیم. برای این‌کار باید اندیشه و تفکر کنیم و از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکنیم و از سختی‌ها هراس نداشته باشیم.

مطلب مهم دیگر این است که پیدا کردن راه‌حل، مهم‌تر از خود مشکل است و این مسئله تا زمانی وجود دارد که حل ‌کردن مشکلات را بیاموزیم و کاری کنیم که در مسیرمان مشکل جدیدی را به وجود نیاوریم؛ باید بدانیم، بفهمیم و درک کنیم که هیچ‌وقت نمی‌توانیم از راه و مسیر کج و غلط به صراط مستقیم برسیم. این وادی می‌گوید که ما انسان‌ها باید خودمان را پیدا کنیم و بشناسیم. اگر این مهم را یاد بگیریم قدم بزرگی برداشته‌ایم؛ زیرا اگر فردی در راه و مسیر زندگی در یک قسمت پیشرفت داشته باشد و به سایر سطوح زندگی و حیات توجه نکند شبیه انسان تک‌بعدی است. انسان تک‌بعدی وقتی دچار مشکل یا مسئله‌ای می‌شود توانایی حل مشکل و خروج از بحران را ندارد. مثل افراد گرفتارِ الکل یا افرادی که فقط به دنبال جمع‌ کردن پول هستند؛ زیرا زندگی به‌گونه‌ای است که باید با دوری از افراط ‌و تفریط، تعادل را برقرار کرد؛ چون در تعادل است که همه چیز ساخته می‌شود. انسان تک‌بعدی مانند یک خط است. اگر بخواهیم از مرحله انسان تک ‌بعدی به مرحله انسان دو بعدی وارد شویم حداقل به سه خط نیاز داریم که یکی از شاخص‌ترین آن‌ها سه خط اصلی عقل، عشق و ایمان است.

انسان دوبعدی در صلح و آرامش زندگی می‌کند؛ برای جامعه خود مفید است و اگر دچار مشکلی شود قادر است با پیدا کردن راه‌حل مشکل را برطرف کند. برای رشد و فعالیت سه خط اصلی عقل، عشق و ایمان نیاز به یک بستر داریم؛ خط چهارمی که نامرئی است، خط خمر نام دارد. عدم تعادل و عملکرد نامناسب این خط باعث می‌شود خطوط عقل، عشق و ایمان درست کار نکنند.

حال به توضیح مختصری از خطوط عقل، عشق، ایمان و خمر می‌پردازیم. خطوط عقل به کارهایی گفته می‌شود که معقول باشند؛ یعنی برای اجرای آن‌ها از فرمان عقل پیروی می‌کنیم و زمانی این امر قابل انجام است که معرفت، عمل سالم و عدالت را آموخته باشیم. خط عشق مانند انفجار باروت در دل کوه برای ایجاد تونل است تا بتوانیم از موانع سخت عبور کنیم. خط ایمان، ایمان یعنی تجلی نور خداوند در انسان به مفهوم اعتقاد داشتن به خود، به انسانیت، به قانون، به‌ ۴ نظام کل هستی است. زندگی ارزشمند است و باید در زندگی خطوط قرمز را شناخت و از آن‌ها عبور نکرد. وقتی که ایمان وجود نداشته باشد گویی چیزی برای حفظ انسان روی این کره خاکی وجود ندارد. خط خمر، در جسم انسان خصوصاً دستگاه عصبی مرکزی که شامل مغز و نخاع است و همچنین در سایر قسمت‌های جسم، چشمه‌ها و نهرهایی وجود دارند. اگر این چشمه‌ها و نهرهای درون انسان فعالیت خوبی داشته باشند جسم انسان سالم و شاداب است. روح و روانی پر از انرژی برای حرکت مهیاست. مثل نهرهای اندورفین، انکفالین، دوپامین، سروتونین و بسیاری دیگر که هر کدام عملکرد خاص خود را دارند.

در واقع انسانی که دارای عقل سالم، عشق سالم و ایمان سالم باشد، زندگی خود را طوری آماده می‌کند که باعث سالم نگه‌داشتن و فعال‌بودن خط خمر خود ‌شود. مواد مصنوعی بیرونی مثل الکل، مواد مخدر و ... در روزهای اول مصرف، ظاهراً باعث تقویت و نشاط می‌شوند؛ اما به‌ مرور زمان جسم زحمت تولید خمرهای درونی را به خود نمی‌دهد و این چشمه‌ها یا نهرها به‌آرامی خشک و متوقف می‌شوند و ترمیم و بازسازی آن‌ها کاری است هم سخت هم سهل. انجام اعمال ارزشی و پیروی از خرد جهانی، سیستم خمر انسان را تقویت می‌کند و گویی فرد در بهشت است و بالعکس؛ انجام اعمال ضد ارزشی سیستم خمر را ضعیف یا نابود می‌کند و مانند آن است که شخص در دوزخ قرار گرفته است.

مطلب قابل‌ تأمل دیگر این است که امکان ندارد فردی خط عقلش به‌ خوبی کار کند؛ ولی سایر خطوط او در سکون باشند؛ زیرا عشق، ایمان و خمر زاییده قدرت عقل هستند و عقل زاییده آن‌ها. برای درک این مطلب می‌توانیم عقل را مثل مغز، عشق را مثل قلب، ایمان را مثل ریه و خمر را مثل جریان خون در نظر بگیریم؛ آن وقت است که متوجه می‌شویم که هر کدام جایگاه و اهمیت خاص خودشان را دارند و مکمل، نگهدارنده و یا حمایت‌کننده یکدیگر هستند.

حال به انسان سه‌بعدی می‌پردازیم. عقل، عشق، ایمان و خمر انسان سه ‌بعدی به مرحله لازم رسیده است. انسان به‌طور کلی شامل دو بخش است: صور آشکار و صور پنهان. صور آشکار: حواس پنج‌گانه یا حواس ظاهری است که شامل: بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه است و همه اطلاعات توسط آن‌ها دریافت و به سیستم عقل منتقل می‌شود. اگر اطلاعات دریافتی کامل باشد عقل می‌تواند تصمیم درست بگیرد.

در مورد انسان سه‌بعدی نیز کلیه اطلاعات توسط عقل بررسی و پردازش می‌شود؛ اما نکته‌ای که وجود دارد این است که انسان سه‌بعدی می‌داند در صور پنهان خودش 5 حس پنهان دارد که کاملاً شبیه حواس ظاهری هستند و در شرایط خاص می‌تواند رؤیت کند؛ اما نه با چشم ظاهری.

یک حس دیگر به نام حس یازدهم در انسان سه‌ بعدی وجود دارد که مترجم یا واسطه بین پنج حس ظاهری و پنج حس باطنی است که عموم آن را با نام حس ششم می‌شناسند. انسان سه ‌بعدی غیر از جسم خاکی، دارای ۶ پیکره یا جسم دیگر است که به کمک پیکره‌ها و حواس پنهانی می‌تواند در شرایط خاص، از مرزهای زمان و مکان عبور کند و با سایر جهان‌های آفرینش ارتباط برقرار کند و اطلاعات و آگاهی‌های لازم را به‌دست آورد؛ زیرا از ابزار بیشتری نسبت به انسان دو بعدی برخوردار است. در آخر جهان آرامگاهی است که اگر در پی دغدغه‌های دیگر نباشیم؛ به کهکشان‌های اطراف نیز سفر می‌کنیم.

منابع: سایت کنگره۶۰، کتاب عشق ۱۴ وادی برای رسیدن به خود
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون اول)
ارسال: همسفر زرین رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .