راهنما همسفر سحر از نمایندگی رودکی در باب دستور جلسه «وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من» چنین نوشت:
پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. هر نقطه که تمام میشود نقطه دیگری آغاز میگردد و این موضوع در کل هستی در جریان است و هیچ انتهایی ندارد. وادی از قلم یاد میکند که در کتاب آسمانی هم سورهای به نام قلم داریم، با قلم هر محتوایی را میتوانیم از تصور به تصویر بکشانیم. وادی سیزدهم به ما میآموزد که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ اگر دورهای تمام میشود دورهای دیگر آغاز میشود، اگر روزی به پایان میرسد روز دیگری آغاز میشود، اگر زندگی به پایان میرسد زندگی به شکل دیگری آغاز میشود، هر پایانی آغاز دیگری است و اگر پایانی در کار نباشد آغازی نخواهد بود، پس از پایان نباید دلتنگ و یا ناامید باشم؛ بلکه باید آماده آغاز دیگری باشم. نکته بسیار مهم که در این آغاز و پایانها هست، این است که چطور مراحل، دورهها و زندگیمان را به پایان میرسانیم، چون این چگونگی و یا کیفیت پایان در کیفیت آغاز دیگر نقش مهم دارد. من خط به خط داستان زندگیام را خودم مینویسم؛ اگر خطی را خوب بنویسم و به پایان برسانم، خط بعدی را خوب شروع خواهم کرد. وادی سیزدهم به من یاد داد که همیشه برای طوفانهای زندگیام آماده باشم و بدانم که بعد از هر پایان، آغازی دیگر است که شروع میشود. داستان زندگی من هیچ وقت تمام نمیشود، همیشه جاری است و من هستم و ادامه میدهم؛ اما چگونه بودن و چگونه ادامه دادن و چگونه به پایان رساندن و چگونه آغاز کردن است که بسیار مهم است؛ اگر در صراط مستقیم باشم و قوانین زندگی را بدانم و به مسئولیتهای خود آشنا باشم و کارم را درست انجام دهم، حتما پایان و آغازها برایم خوب و شیرین خواهد بود، در دنیا این سه رکن اصلی تغییر، تبدیل و ترخیص بایستی برای انسانها اتفاق بیفتند تا از قافله عقب نماند؛ اما اینها بدون داشتن آگاهی و دانش غیرممکن است. وادی سیزدهم حرف از یومالفصل میزند، یعنی هر آغازی، آخری هم دارد؛ اما نکته مهم این است که در هستی چیزی از بین نمیرود؛ بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود؛ چون هستی به همه اطلاعات نیاز دارد و نکته دیگر اینکه در مورد انسانهای تک بعدی و چند بعدی بیان کردند که انسانهای تک بعدی، فقط یک کار را انجام میدهند و فرصت یادگیری چیزهای دیگر و انرژی خود را از دست میدهند و شکار نیروهای تخریبی میشوند و در تاریکی فرو میروند و تبدیل به یک انسان ناراحت و افسرده و پر از درد و رنج میشوند؛ ولی انسان چند بعدی این مشکلات را ندارد و مانند پایههای یک صندلی است که اگر یک پایه هم نداشته باشد میتواند با سه پایه دیگر مقاومت داشته باشد. انسان چند بعدی در همهی مراحل زندگی پایههای مختلفی برای خودش میسازد تا کمتر دچار آسیب شود. ما در این وادی یاد گرفتیم که آسیب دیدن جزو زندگی است، انسانهای تک بعدی آسیبپذیرتر هستند؛ ولی انسانهای چند بعدی، نه تنها آسیب نمیبینند؛ بلکه با آسیب دیدنها رشد میکنند و با کمترین آسیب به آگاهی و تکامل میرسند. در پایان میتوانم بگویم این وادی یکی از بهترین درسهایی است که بهترین و درستترین راه را برایم نمایان کرد.
ویرایش و تنظیم مطلب: نگهبان سایت همسفر نگین
ارسال مطلب: دبیر سایت همسفر اعظم
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
156