وادی سیزدهم به ما میگوید پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ یعنی با مرگ هم آغاز دیگری خواهیم داشت و این موضوع ترس و ناامیدی ناشی از مرگ را که یکی از بزرگترین ترسهای انسان میتواند باشد را از بین میبرد و انسان را برای این جهان و جهان بعدی هدفمندتر میکند.
وادیهای کنگره مانند چراغی هستند که راه را برای ما نمایان میسازند تا با قدرت اختیاری که داریم و تفکر و اندیشه راه درست را انتخاب کنیم، انسان در هر کجا قرار دارد اختیار کامل به او داده شده و یا اختیار دارد که در هر لحظه خط و یا مسیر زندگی خود را اگر بر وفق مراد نیست تغییر دهد.
وادی سیزدهم نکته بسیار مهمی را مطرح می کند که دقیقا احساسات و تفکرات از این دست را کاملا از بین می برد و به ما می آموزد که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است ، اگر دوره ای تمام می شود ، دوره ای دیگر آغاز می شود ، اگر روزی به پایان می رسد روز دیگری آغاز می شود ، اگر زندگی به پایان می رسد ، به شکل دیگری آغاز می شود ، هر پایانی به منزله آغاز دیگری است و اگر پایانی در کار نباشد آغازی نیز نخواهد بود ، بنابراین از پایان نباید دلتنگ و یا نا امید باشیم، بلکه بایستی خود را آماده و مهیای آغازی دیگر بکنیم.اگر زندگی و روزگار بر وفق مرادمان نبود باید بپذیریم که باید خود را تغییر داد،
وقتی بخواهیم تغییر کنیم و وارد مرحله تبدیل و ترخیص بشویم بدون دانش و یا تجربه امکانپذیر نیست و برای رسیدن به اینها باید در ما یوم الفصل اتفاق بیفتد. یوم الفصلها ذره ذره هست بعضیها هم در یک مقطع انجام میگیرد، مانند لحظهای که کیسه آب درون شکم مادر میترکد و نوزاد به دنیا میآید و یا لحظه مرگ که وارد مرحلهی دیگری میشویم که پایان نقطه سرآغاز خط دیگری هست
طبق وادی سیزدهم، در طول حیات و زندگی، مراحل و دوره های مختلفی وجود دارد که با پایان یافتن هر مرحله، مرحله بعدی شروع می شود. مراحل رشد انسان در هر مرحله گویای این مطلب است.
فردی که شروع به مصرف مواد می کند، نقطه ای بر پایان سلامتی می گذارد و خط بیماری را شروع می کند. اگر لطف خدا شامل حالش شود و در مسیر درمان قرار بگیرد و سفر درمانی خود را شروع کند، نقطه ای است بر پایان بیماری و همانجا نقطه شروع خط سلامتی است. خود این سفر هم ابتدا و انتها دارد، نقطه ابتدا این سفر، میزان تخریب و نقطه انتهایی آن، بی نیازی از مصرف مواد و قطع مصرف آن است. پایان سفر سلامتی، شروع سفر زندگی سالم تا رسیدن به خودشناسی است و الی آخر. پس هیچ کجا نقطه پایان وجود ندارد.نکته حائز اهمیت در کیفیت شروع هر نقطه، کیفیت نقطه پایانی است. اگر نقطه آغازین را با تفکر سالم، حس سالم و عمل سالم انتخاب و شروع کنیم، نهایتاً نقطه پایانی خوبی خواهیم داشت و نقطه بعدی را هم به خوبی می توانیم شروع کنیم.
شروع نقطه یا از سر نادانی و جهالت است، یا کامجویی و لذتجویی، و یا از سر آگاهی است. اگر نقطه شروع جهالت و لذت های زودگذر باشد، دچار ذلت و خواری و بدبختی و خفت و بیماری خانمانسوزی مثل اعتیاد می شویم، ولی اگر با آگاهی و دانایی باشد، خطوط به هم پیوسته در کنار هم تشکیل شده و مسیر درست را به ما نشان خواهد داد. پس نهایت تلاش در نقطه آغازین باید باشد تا نقطه پایانی سالم و خوبی را به همراه داشته باشد.
بنابراین در هر مرحله چگونه آغاز کردن، چگونه پایان دادن و چگونه ادامه دادن مسیر خیلی مهم است
انسان در هر کجا قرار دارد، اختیار کامل به او داده شده و یا اختیار دارد که در هر لحظه، خط و یا مسیر زندگی خود را اگر بر وفق مراد نیست، تغییر دهد و خط جدیدی را ترسیم کند.
این تغییر بستگی به خودمان دارد که در پایان هر خط، نقطه را کجا بگذاریم، چرا که نقطه شروع و پایان یک دوره است و نشانه دارد، این نشانه ها مسیر زندگی را به ما نشان می دهند، حال می تواند نشانه ها یا خط زشت و یا زیبا باشند، انسان با اختیار می تواند خطوط زشت را تبدیل به خطوط زیبا نماید البته با تفکر و اندیشه و تلاش و کوشش.
در وادی سیزدهم نوشته شده مشکلات به گونه ای مختلف، همیشه وجود دارد، ولی مشکل یا مسئله اصلی آن است که ما چگونه و از چه راهی، برای حل این مشکلات اقدام نمائیم و تا زمانی که حل کردن مشکلات را فراگیریم و به گونه ای عمل کنیم که در مسیر راهمان، مشکل جدید را خلق نکنیم، آنگاه خواهیم فهمید که تمام آوارگی های انسان ها به علت نبودن تفکر و اندیشه، در آنهاست.
نویسنده: مسافر علی(خدمتگزار سایت)
ارسال: مسافر امیر(خدمتگزار سایت)
مسافران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
121