سلام دوستان بهشته هستم همسفر
بی شکر خدا مباش هرگز نفسی
تا بر تو شود ابر کرمها باران
واژه قدردانی و سپاسگزاری تداعی کننده خواسته قلبی، زبانی و عملی هر انسانی در مقابل عمل یا عکس العمل انجام شده دیگران توام با عشق، محبت و نهایت احترام را به نمایش میگذارد.آری انسان اشرف مخلوقات گردید، تا با بهرهگیری از قوه تفکر و تعقل و با داشتن اختیار تام در مقابل نعمتهای بیشماری که خالق جهان هستی به او ارزانی داشته است، دو راه را انتخاب نماید و این بستگی به فرق نگاه، دید و نگرش انسانها دارد
انسانی که بتواند در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرد؛ با دوری از ضدارزشها و پرداختن به کارهای ارزشی ذره ذره آلودگیهای وجودی را تصفیه و پالایش میدهد و آن حس سپاسگزاری را روز به روز در خود تقویت کرده و با دیدی مثبت به تمام قشنگیهای جهان هستی میپردازد؛ حتی به خاطر هر نفسی که میکشد و تمامی فراز و فرودهای زندگی خود شکرگزار میشود و این میسر نمیشود؛ مگر با آموزش دیدن، آموزش پذیری، بالا بردن آگاهی و دانش در مسیر زندگی خود؛ بنابراین هر چه انسان آگاهتر شود قدردانتر، داناتر و در نتیجه سپاسگزارتر میشود. گاهی؛ حتی یک لبخند، نگاه محبت آمیز، بیان کلامی و زبانی در قبال پدر، مادر، همسر، و فرزند میتواند نهایت حس قدردانی را به نمایش بگذارد.
اما سپاسگزاری در کنگره ۶۰، از نظر من کوچکترین کاری است، که من بهشته میتوانم در قبال تمامی خدمات و محبتهای بیدریغ انسانهای والا مقامی که خدمت کردن به خلق خدا را بیهیچ دیده منتی، بدون هیچ چشمداشتی و به صورت رایگان انجام میدهند، انجام دهم. اینجاست که من بایستی قرار گرفتن در مسیر کنگره را موهبتی الهی بدانم که خداوند برای من مقدر نموده و همواره قدردان وسپاسگزار جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان باشم به خاطر این همه از خودگذشتگی و نشان دادن مسیر درست زندگی کردن به انسانهای رنج دیدهایی که نهایت تاریکیهای اعتیاد را با گوشت و پوست خود تجربه نمودند.
اگر من فرمانبردار خوبی در مقابل راهنمایم باشم، تک تک قوانین و حرمتهای کنگره را رعایت کنم، خدمت کردن در وظایف مهمانداری، میکروفنگردانی حتی نظافت تا وظایفی مانند کمک مالی در لژیون سردار و... شاید بتوانم قطرهای از اقیانوس بیکران محبتهای راهنمایم همسفر مریم را جبران نمایم. در آخر از ایجنت شعبه، مرزبان ها، تک تک راهنماها و اعضای کنگره نهایت تشکر را دارم و دست بوس تک تک این عزیزان میباشم.امیدوارم با قرار گرفتن در مسیر خدمت صادقانه در مکتب آقای مهندس شاگرد کوچکی باشم و بتوانم نار وجودی خود را تبدیل به نور کنم.
نویسنده: همسفر بهشته رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ویراستاری: همسفر ملیکا نگهبان سایت
ویرایش و ارسال: همسفر کلثوم دبیر سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
102