دوازدهمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران به نمایندگی اردبیل، به استادی راهنمای محترم مسافر سهند، نگهبانی مسافر هادی و دبیری مسافر محمد جواد با دستور جلسه "در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی کنیم؟" پنج شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا قوت میگویم به تمام عزیزانی که در کنگره ۶۰ خالصانه خدمت میکنند تا دیگران بتوانند از تاریکی اعتیاد نجات پیدا کنند. این خدمت، عملی ارزشمند و مقدس است که مسیر رهایی را برای بسیاری هموار میسازد.
امروز، رهایی دوست عزیزمان فیروز را تبریک میگویم. هر رهایی در کنگره ۶۰ حاصل تلاشهای فراوانی است، از راهنما گرفته تا تمام اعضایی که در این مسیر قدم برمیدارند. تمام جشنها، شالها، آواها و تلاشها برای این است که یک نفر بتواند به درمان قطعی برسد و طعم آزادی را بچشد. همچنین، به علی عزیز نیز تبریک میگویم. دیدن او با شال مرزبانی، حال مرا بسیار خوب کرد. امیدوارم در این مسیر ثابتقدم باشد و خدمتگزار باقی بماند.
اما در مورد دستور جلسه امروز، میخواهم کوتاه مشارکت کنم. برای داشتن یک زندگی خوب و رسیدن به حال خوش، لازم است که برخی کدها و قوانین را بدانیم. یکی از این کدهای مهم، قدردانی است. قدردانی رازی بزرگ است که دانستن آن، مسیر پیشرفت را هموار میکند. انسانی که قدردان است، به دنبال شکرگزاری از داشتههایش میرود. ذهن ما همیشه تمایل دارد بر نداشتهها تمرکز کند، اما اگر بتوانیم روی داشتهها تمرکز کنیم، آنچه در زندگی اهمیت دارد را بهتر درک خواهیم کرد.
قدردانی باید از اعماق وجود باشد، نه صرفاً یک کلام یا عادت. باید ابتدا در عقل و فکر شکل بگیرد و سپس در دل بنشیند. مثالی که همیشه میزنم این است: فردی کنار خیابان، تکهای نان خشک را در آب جوب فرو میبرد و میخورد، در حالی که با تمام وجود میگوید: «خدایا شکرت.» فردی دیگر از کنار او رد میشود و با تعجب میپرسد: «چرا شکرگزاری میکنی؟ تو که فقط نان خشک و آب جوب داری!» فرد میگوید که خدا خودش اگر بفهمد این شکرگزاری از صد فحش بدتر است، بعضی اوقات شکرگزاری های ما اینطور است، ولی نه شکرگزاری باید از اعماق وجود باشد.
.jpg)
اگر به معنای کلمه "قدردانی" دقت کنیم، خود کلمه راز آن را آشکار میکند. «قدر» یعنی اندازه و «دانی» یعنی دانستن. قدردانی یعنی شناختن اندازه و ارزش چیزهایی که دریافت کردهایم. حتی شب قدر هم اشاره به همین مفهوم دارد، شبی که در آن میتوانیم میزان دریافتهای خود را افزایش دهیم. وقتی کسی این اندازهها را درک کند، به انسانی سپاسگزار و شکرگزار تبدیل میشود. در این صورت، مسیر زندگی او راحتتر خواهد شد و حتی پس از سفر، قدردانیاش او را به جلو هدایت میکند.
ما در کنگره ۶۰ یاد گرفتهایم که بهترین زبان تشکر، خدمت کردن است. مهندس دژاکام، پس از رهایی خود، اهمیت خدمت را درک کردند و تلاش کردند این مسیر را برای دیگران هموار کنند. ما نیز باید این چرخه را ادامه دهیم. البته خدمت تنها مختص کنگره ۶۰ نیست، اما اینجا بهترین بستری است که برای آن فراهم شده است.
در کنگره ۶۰، مثلثی وجود دارد: پول، علم و دانش، و نیروی انسانی. ما باید در هر سه ضلع این مثلث خدمت کنیم، بهاندازه توانایی خود، تا بتوانیم در این مسیر رشد کنیم. شاید گمان کنیم که دیگران در حال خدمت هستند و نیازی به ما نیست، اما این تفکر اشتباه است. همانطور که مولانا میگوید:
"تو مگو همه بجنگند و صلح من چه آید؟
تو یکی نهای، هزاری، تو چراغ خود برافروز."
پس هر کس باید چراغ خود را روشن کند و هرآنچه در توان دارد، به نمایش بگذارد تا هستی نیز مسیرهای جدید را برای او بگشاید. کنگره ۶۰ نهتنها راه درمان را نشان میدهد، بلکه حداقل چیزی که به انسان میدهد، سلامتی و حال خوش است.
در پایان، از همه عزیزانی که به مشارکت من گوش دادند سپاسگزارم. کسانی که به درمان رسیدهاند، وظیفه دارند این پیام را به افراد نیازمند برسانند. شاید روزی، گوشهای از ذهنشان این حقیقت ثبت شود که کنگره ۶۰ وجود دارد، جایی که میتوانند درمان شوند و زندگی جدیدی را آغاز کنند.
سپاسگزارم.
تهیه و ارسال گزارش: مسافر اشکان(لژیون ۶)
- تعداد بازدید از این مطلب :
96