قدردانی سه حالت است زبانی، قلبی و عملی

جلسه سیزدهم از دور سی و ششم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای چهارشنبه به استادی راهنمای محترم مسافر کیوان ، نگهبانی مسافر هوشنگ و دبیری مسافر احسان با دستورجلسه در کنگره60 چگونه قدردانی می‌کنیم؟  در تاریخ 17 بهمن ۱۴۰۳  رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
خدارا شاکرم که در این دستور جلسه که شکرگذاری هست برای استادی انتخاب شدم و از راهنمای خودم آقا علیرضا تشکر می‌کنم که اگر راهنمایی‌های ایشان نبود من در این جایگاه نبودم، امروز روز بسیار خوبی هست و من همیشه چهارشنبه‌ها حس و حال بهتری دارم و به کسانی که در امتحانات قبول شده‌اند تبریک می‌گویم که امسال هم نسبت به سال‌های قبل تعداد قبولی‌های ما بیشتر بوده است.
من یاد گرفته‌ام که در کنگره قدردانی به سه حالت است زبانی، قلبی و عملی که همه می‌توانند بر زبان بیاورند، اما در عمل قضیه متفاوت رقم می‌خورد و بر می‌گردد به پله قبل که نسبت به تفکر و آگاهی که من دارم، یعنی نسبت مستقیم دارد با برداشت من با عمل من، من تجربه خودم را می‌گویم که همه ما در یک خانواده‌‌ای بزرگ شده‌ایم اینکه من قدر خانواده و پدر و مادرم را بدانم خیلی سخت است مگر آنکه ضد آن را تجربه کنیم که وقتی پدرم را از دست دادم تازه توانستم که جایگاه پدرم را درک کنم و جای خالی‌اش را حس کردم، آنموقع بود که من می‌توانم بگویم تازه اندازه و قدرش را دانستم، من که خودم در کنگره حضور دارم شاید بعضی وقت‌ها خیلی چیزها باعث شده تا من قدر و ارزش چیزهایی که دارم را درک نکنم.
امروز داشتم نامه ویلیام و حسین را در سایت کنگره60 می‌خواندم، برایم خیلی جالب بود که آقای ویلیام وایت که خودشان یکی از رهبران ریکاوری و حوضه تصمیم گیری در سطح کلان دنیا هستند و با اکثر رهبران ریکاوری بزرگ دنیا ارتباط دارند که در نامه به آقای مهندس گفتند من ارزو دارم که بیایم در یک لژیون ویلیام وایت با تک تک اعضا و راهنماهایش صحبت کنم و  آنان را تحسین کنم که اینکار را انجام می‌دهند و یک فصل جدیدی را شروع می‌کنند و اگر اینرا در کل کنگره بررسی کنیم می‌بینیم که واقعاً از همان سفر اول با روش DST در مان اعتیاد در کل دنیا نداریم اصلاً و منی که در آن قرار گرفتم پله اول قدردانی این است که من از آن استفاده کنم و قدرش رو بدانم، یعنی در سفر اولم قدردانیم از آقای مهندس و راهنمایم این است که سفرم را به درستی انجام دهم، سفر اول دارو خوردن سر وقت و به اندازه، استفاده کردن از همه چیزهایی که در کنگره هست مانند CD نوشتن، ورزش کردن، احترام گذاشتن به جسم که اینها همه آبمیوه‌هایی است که در کنگره وجود دارد و لژیون‌های ویلیام وایت و جونز و D.SAP از دیگر خدمات کنگره هست که می‌توانم استفاده کنم و مهمترین آنها لژیون سردار که در ادامه که درمان شدم باید در آن خدمت ئکنم چون فصل جدیدی از زندگی است که بخشش را یادمان می‌دهد.
با این آگاهی که آقای ویلیام وایت از آن سر دنیا می‌خواهد بیاید و از نزدیک مارا تحسین کند این عین ناسپاسی است که من روی برنامه نباشم و بخواهم در ظاهر یکجور باشم ولی در باطن و خلوت خودم جور دیگری رفتار کنم.
ما باید تلاشمان را بکنیم که در هر جایگاهی قرار گرفتیم نمره‌ی کارمان بیست باشد و سربلند از آن بیرون بیاییم و تلاشکان برای نمره بیست باشد و روز به روز تلاش بیشتری بکنیم براین بیست گرفتن که همه‌ی این دستور جلسات این یادآوری را به من می‌کند که حواسم جمع باشد تا دست از تلاش بر ندارم.