جلسه هفتم از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی مسافر صادق، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر امیر، با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» در روز چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.JPG)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صادق هستم مسافر. خدا را شکر میکنم که بار دیگر این فرصت را در اختیار من قرار داد. از نگهبان، دبیر و استاد عزیزم آقای زهرایی تشکر میکنم که بنده را قابل دانستند تا امروز در این جایگاه خدمت کنم.
تقریباً همه ما میدانیم که در کنگره ۶۰ باید قدردانی خودمان را به چه صورت نشان بدهیم و چه راه کارهایی برای آن تعبیه شده است؛ اما من میخواهم دررابطهبا خود قدردانی و نقش آن در فرایند درمان صحبت کنم. به قول راهنمای خودم آقای زهرایی یکی از بزرگترین گناهانی که انسان میتواند مرتکب شود، ناسپاسی و قدرناشناسی است. اینکه نعمتی که به من داده میشود را نبینم و خدمتی که در حق من میکنند برایم عادی شود یا آن را کوچک بهحساب بیاورم.
من هم مانند خیلی دیگر از افراد قبل از اینکه وارد کنگره شوم به هر دری میزدم تا از بند ابلیسِ مخدر نجات پیدا کنم. من بشخصه کمپی نبود که نرفته باشم و انواع روشهای ترک و رواندرمانی و غیره را امتحان کرده بودم؛ ولی در مقابل هزینههای هنگفتی که پرداخت میکردم من را ویرانه تر از قبل رها میکردند. البته ایرادی به آنها وارد نیست چراکه تنها به دنبال پول بودند و تخصص این کار را نداشتند که درمان اعتیاد را بر عهده بگیرند!
حالا دستان مهربان خداوند من را به اینجا هدایت کرده است؛ جایی که همه چیز مربوط به درمان را بهصورت رایگان ارائه میشود و راهنمایی درمان من را به عهده میگیرد که متخصص این کار است، همدرد من بوده و با ظریفترین نکات و بهترین روش و کمترین آسیب من را به مقصود میرساند. من روی کلمۀ رایگان تأکید میکنم چراکه به اعتقاد من هیچچیز در دنیا رایگان نیست! اینکه من در اینجا هزینهای پرداخت نمیکنم به این معنی نیست که چیزی که گرفتهام را پس ندهم.
من باید بدانم خدمت و محبتی که به من شده است را باید روزی بازپرداخت کنم. تصور کنید به جایی میروید و کیف پول خود را فراموش میکنید و فروشنده بهخاطر اینکه پول همراه شما نیست، از شما مبلغی دریافت نکند. احتمالاً تا آخر عمر معرفت آن شخص را فراموش نخواهید کرد پس من چگونه میتوانم از جایی مثل کنگره که زندگی و جان و مال من را به من برگردانده است، بدون قدردانی بگذرم؟
به نظر من زمانی که آقای مهندس میفرمایند ما همۀ روند درمان را بهصورت رایگان قرار دادهایم، قصد دارند قدرشناسی را به من یاد بدهند. هیچچیز در کنگره اجباری نیست حتی قدرشناسی ولی به این معنا نیست که من میتوانم قدردانی نکنم. اتفاقاً معنای آن این است که من تا زمانی که یاد نگیرم قدرشناس باشم، روند درمان من تکمیل نمیشود! به هر نحوی که میتوانم این کار را میکنم، یکی با خدمت و دیگری با مال خودش قدردانی میکند و به نظر من این بزرگترین آموزش است.
ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
115