English Version
This Site Is Available In English

کنگره نمی‌خواهد فقط از اعتیاد رهایم کند

 کنگره نمی‌خواهد فقط از اعتیاد رهایم کند

به نام قدرت مطلق "الله"

نهمین جلسه از شصت و پنجمین دوره کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار با استادی: مسافر راهنما علی اکبر، نگهبانی: مسافر جمیل و دبیری: مسافر حسین با دستور جلسه: « در کنگره 60 چگونه قدردانی می کنیم» در روز چهارشنبه  مورخ هفدهم بهمن ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علی‌اکبر هستم یک مسافر،

 

خدا را شکر می‌کنم و خوشحالم که سعادت شد امروز و در این جایگاه در خدمت شما قرار بگیرم، از راهنمای خوبم آقا محسن و همینطور از نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که فرصت را در اختیار من گذاشتند؛ نقطه‌ نظراتم را پیرامون دستورجلسه پیشکش حضورتان می‌کنم تا در امتداد از آموخته‌ها و تجربیات شما بهره‌مند شویم.

دستورجلسه سوال می‌کند که چگونه در کنگره۶۰ قدردانی می‌کنم و درواقع دارد می‌گوید که ما این قدردانی را خواهیم داشت ولی باید دنبال چرایی این قدردانی باشیم ؛

برای اینکه من بدانم چرا باید قدردان کنگره باشم باید ببینم که ار کنگره چه چیزی دریافت کرده‌ام چون همیشه قدردانی در قبال یک داده و یک دریافتی اتفاق می‌افتد، چیزی را که قدیمی‌های کنگره گفته‌اند و من از آنها شنیده‌ام و به آن فکر کرده‌ام و خودم هم در ادامه آن را به زبان آورده‌ام و قطعا کسانی که تاکنون به این نکته نرسیده‌اند در آینده حتما خواهند رسید و خواهند گفت که روزی با حالی خراب به کنگره آمده‌ام؛ زمانی که من خودم به کنگره آمدم درک درستی از حالخرابی یک مصرف‌کننده نداشتم و برایم جای سوال بود که چرا چنین حرفی می‌زنند در حالی که اگر این افراد از حال خراب اطرافیانشان می‌گفتند کاملا با آنها هم‌نظر می‌شدم، چون خودم آن‌موقع اصلا باور نداشتم که حالم خراب است و فکر می‌کردم اطرافیانم که دائما با آنها دچار اصطکاک هستم که البته شخص خاصی را هم شامل نمی‌شد بلکه خانواده و رفیق و همه اطرافیان و کسانی که تعاملی با آنها داشتم را شامل می‌شد و من آنها را مصداق افراد حالخراب می‌دانستم. وقتی به کنگره آمدم و از سفر گفتند که باید از یک مبدا و در طی یک مسیر به مقصدی معلوم برسم به این فکر کردم که مبدا من در این سفر کجاست...

نگاهی که به اعتیاد وجود دارد این است که عموما اعتیاد را یک بازدارنده می‌بینند که شخصی را از پیشرفت و از روندِ عادی در زندگی باز می‌دارد، این دیدگاه درست است ولی همه تخریب‌ها و عوارض اعتیاد را تشریح نمی‌کند اعتیاد فقط یک بازدارنده از پیشرفت در مسیر نیست بلکه ابزاری است که مصرف‌کننده را در بند تاریکی قرار می‌دهد که او در خدمت تاریکی جزئی از تاریکی می‌شود، در واقع تخریب‌هایی که من به عنوان یک مصرف‌کننده انجام می‌دهم که کاری عادی از یک آدم نرمال نیست بلکه من به عنوان یک نیرو و سرباز تاریکی دارم تخریب‌های خودم را به اطرافیان نیز تعمیم می‌دهم؛

حالا مهندس در یکی از سی‌دی‌ها می‌گویند که بالغ بر میلیارد نفر انسان مصرف‌کننده داریم که شاید ما دیده باشیم در اطراف خودمان که کسانی حتی به استامینوفن کدئین هم اعتیاد دارند و حالی خراب دارند و کسی فکرش را نمی‌کند که همین اعتیاد به این دارو چه اثری در او دارد و هرکدام از اين افراد نیاز به همین صندلی دارند که به آنها نرسیده بلکه نصیب من شده؛ همیشه برای خودم اینطور این مطلب را به تصویر می‌کشم که اگر این یک‌میلیارد نفر گرسنه بودند و من هم جزو آنها بودم و کسی از بین ما به من یک تغذیه دائمی می‌داد چه حس و چه عکس‌العملی به او داشتم؟

البته این تصویرسازی را زمانی داشتم که درک چندانی از تخریب‌های اعتیاد نداشتم؛

حالا، به من فرصتی داده شده تا بیایم و در کنگره سفر کنم و شاید الان یک تازه‌وارد نهایتا ببیند که کسی با او از اینجا به ساختمان سیمرغ می‌رود تا او بتواند یک کلینیک انتخاب کند ولی نمی‌داند که چقدر دست‌ها در پُشت پرده در کار هستند و از صدر تا ذیل کنگره آدم‌های بسیاری کار می‌کنند تا بستر این سفر برای او فراهم شود؛ استاد امین در یک جا گفتند که از مهندس خواهند پرسید که چندنفر در یک رهایی ایفای نقش دارند ولی هيچوقت پاسخی به این سوال در جایی مطرح نشد وقتی من به این سوار در مورد خودم فکر می‌کنم می‌بینم کسانی که در رهایی من نقش داشته‌اند قابل شمارش نیستند و راحت‌تر هستم حساب کنم چندنفر نقش نداشته‌اند که البته آن هم پاسخی نخواهد داشت زیرا چه پیشکسوتان و چه کسانی که بعد از من به کنگره آمده‌اند درواقع هرکدام سهمی در رهایی ام دارند تا من در آن حداقل ده ماه یا حدودا یک‌سال به درمان برسم؛ خب می‌خواهند من به درمان برسم که چه چیزی اتفاق بیفتد؟

کنگره نمی‌خواهد فقط از اعتیاد رهایم کند بلکه می‌خواهد جهت زندگی‌ام را عوض کند، می‌دانم که انسان سکون ندارد و یا در مسیر صعود است یا در مسیر سقوط، و همانطور که من در زمان مصرفم در خدمت اهریمن و تاریکی بوده‌ام حالا که تغییر جهت داده‌ام باید در جهت ترویج و در خدمت روشنایی باشم و فکر می‌کنم که کنگره قابل درک ترین نماد روشنایی باشد و برای بودن در این مسیر یک نقطه شروعی وجود دارد، مثلا الان یک تازه‌وارد حق مشارکت ندارد و باید صبر کند تا بعد از جلسه سوم به او مشارکت بدهند بعدها به همین شخص خدمت می‌دهند و نوشتار می‌خواند و میکروفن گردان می‌شود و پیشرفت می‌کند و به جایگاه راهنمایی می‌رسد که خودش بتواند رهجو پرورش بدهد؛

استاد امین در یک سی‌دی‌ می‌گویند که الان ما رودخانه‌هایی با کیلومترها عرض داریم که از ابتدا به این گستردگی نبوده‌اند و شاید در ابتدا هرکدام از این رودها تنها چند متر یا چندده متر جاری و خشک شده‌اند ولی درگذر زمان آن منبع افزایش ظرفیت داشته و آن آبراه وسعت یافته و به جایی رسیده که امروز کیلومترها وسعت دارد و یک اقلیم و اکوسیستم را در بستر و اطراف خود به وجود آورده است، این مراحل تبدیل و افزایش ظرفیت را من خودم در راهنمایان کنگره می‌بینم و فکر می‌کنم تمام خدمتهایی که در کنگره به من داده می‌شود را اگر به درستی انجام بدهم در امتدادش به جایگاه راهنمایی خواهم و فکر می‌کنم مهمترین قدردانی من از کنگره همین انتقال آموخته‌هایم می‌باشد و راهنمای من در این مسیر برای من بهترین الگو است.

امیدوارم که خودم در ادامه به خدمتگزاری واقعی در کنگره تبدیل شوم.

از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید سپاسگزارم.

 

عکاس: مسافر کوشیار لژیون نهم

تایپ و ویراست: مسافر مرتضی لژیون نهم

بارگذاری: مسافر کوشیار لژون نهم 

وبلاگ نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .