یکی از دلایل پیشرفت من در کنگره شکر گذاری و قدردانی بود

جلسه ششم دور چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوند به استادی مسافر سامان نگهبانی مسافر یوسف و دبیری مسافر بهمن با دستور جلسه «چگونه در کنگره ۶۰ قدر دانی می کنیم؟» چهارشنبه ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

در هستی یک سری قوانین وجود دارد که ما با بالا رفتن اطلاعات و آگاهیمان بر آن واقف می شویم د رهستی یک قوانین وجود دارد که با انجام دادن آنها حالمان خوب می شود و باید آن را اجرا کنیم تا به نتیجه مورد نظر برسیم یکی از آنها می شود قدر دانی کردن و شکر گذاری،من در سفر اول که وارد کنگره شدم چیزی به اسم قدر دانی عملی بلد نبودم و در حد لغت بود برای من قدر دانی و فکر می کردم هر کسی هر کاری برای من انجام می دهد وظیفه اش است یا کار من را دارد جبران می کند ولی وارد کنگره شدم و به من گفتن باید سپاس گذاری کنی و این سپاس گذاری هم پله پله شروع می شود در مسیر درمان وقتی حای خودم را خوب می بینم و به در جه ای می رسم که تغییر را احساس می کنم  کم کم این موضوع به من یاد می دهد که باید عمل کنی و قدر دانی کنید من اگر قدر دانی و شکر گذاری می کنم باز اول حال خود من خوب می شود در سفر اول من با درست سفر کردن فرمانبردار بودن سر وقت آمدن و حرف راهنما را گوش کردن یک حس خوب به راهنما می دهد و با انجام این کارها آن حس را به راهنما می دهیم که تلاشی که برای ما کرده ثمر داده در کنگره بگویند فلانی رهجوی خوبی شده این موضوع حال راهنما را خوب می کند جناب مهندس فرمودند من اختراع زیاد داشتم ولی یکی از اختراعاتم قدردانی پاکتی می باشد و مهم نیست در پاکت چقدر می گذاریم بلکه تمرین می کنیم برویم در جاهای دیگر و آنجا استفاده کنیم دادن پاکت ظرفیت من را بالا می برد و اگر این ظرفیت را کسب کنم پله پله می آیم بالا و به لژیون سردار می رسم و این هم باز هم خدمت به خودم است سپاس گذاری هم مثل روش  DSTمی باشد یعنی باید به آن جایگاه برسم و آن اجازه به من داده بشود و ظرفیتم به آن حد رسیده باشد که بتوانم در لژیون سردار شرکت کنم در سفر دوم همانطور که جناب مهندس می فرمایند هم سهل است و هم سخت در آنجا دیگر OT می رود کنار با خود واقعیم و ضعف هایم روبرو می شوم خشم نفرت کینه قضاوت دارم حال اینها را چگونه کنترل کنم؟در سفر دوم بهترین چیزی که به من کمک کرد خدمت کردن بود و بعد از خدمت حداقل هفت ساعت انرژی دارم حال خدمت های مختلف داریم و نسبت به شرایط خودمان می توانیم عملی یا مالی خدمت کنیم می شود گفت یکی از دلایل پیشرفت کنگره هم در همه زمینه ها همان قدر دانی و شکر گذاری است و تا قدر دانی و سپاس گذاری انجام ندهم ظرفم بزرگ نمی شود که به من داده بشود من نباید فراموش کنم که چه حالی داشتم و کجا بودم و کنگره چه چیزهایی به من داد و فراموش کار نباشم که سیستم و مسیر کنگره به من این حال خوب را داد من هر چقدر تلاش کنم خدمتی که کنگره به من کرد را نمی توانم جبران کنم باید در کنگره چه چیزی بدست آِوردم و چه چیزی از دست دادم و آن چیزهایی که بدست آوردم را چگونه می توانم جبران کنم که با خدمت مالی و خدمت به دیگران که یکی از بزرگترین کارهایی است که در کنگره می شود کرد من اوایل سفر می گفتم مگر می شود مرزبان یا راهنما از کار و زندگی خودش بزند بیاید که من رها بشوم چون اوایل آن محبت را متوجه نمی شدم و نمی دانستم هر کسی که خدمت می کند اول به خودش خدمت می کند من تا جایی که توانستم سعی کردم خدمت کنم و بازیگر کوچکی در این بازی بزرگ بشوم و اگر د راین بازی شرکت نکنم خواسته و ناخواسته جدا می شوم و باید تمام تلاشم را بکنم تا به آن خدمت برسم وقتی در این چرخه باشم بدون شک نیروی های مثبت از من حمایت می کنند هم در سفر اول و هم سفر دوم و آنجاهایی که کم می آورم نیروهای مثبت من را به جلو حل می دهند من در سفر اول باید با درست طی کردن مسیر کوله بار خودم را پر کنم تا در سفر دوم با قدرت به مسیرم ادامه دهم.

لژیون ویلیام وایت،

تایپ:مسافر یاسر 
تنظیم و ارسال:مسافر مجتبی