" تجربهای در قالب دلنوشته"
به نام قدرت مطلق الله
ازخداوند سپاسگزارم که توفیق حاصل شد تا دل نوشتهای را برای شما عزیزان بنویسم و حس درونی خودم را با شما نیز به اشتراک بگذارم...
دستور جلسه این هفته من را به یاد اولین روزی انداخت، که وارد کنگره۶۰ شدم؛ زمانی که به اذن پروردگار، وارد این مکان مقدس شدم، مشاهده کردم که عدهای با لباس سفید و با آرامش و حس زیبا، بنده را جذب خودشان کردند، شرایط دیگر دست من نبود و در مسیر برگشت به خانه یک دل سیر، گریه کردم و اصلا نمیدانستم که به کجا پا گذاشتهام، در روزهای نخست وقتی دعای آخر جلسه را میخواندیم و دست به دست یکدیگر میدادیم، بغض عجیبی داشتم و به خدای خودم میگفتم که اینجا کجاست، در آن روزها حس زیبا ولی عجیبی داشتم؛ تا اینکه روزها گذشت و با گذشت زمان حالم روز به روز بهتر می شد، زیرا خواسته رهایی از اعتیاد داشتم و آن روزها باوری در ناباوری بود و با خدای خود عهد بسته بودم که اگر به حال خوبی که تمام اعضای کنگره آن را تجربه کرده بودند، دست پیدا کنم، من نیز بمانم و خدمتی صادقانه را در مسیر اهداف کنگره تجربه کنم.
اکنون به خودم میگویم که من چه کمکی میتوانم به کنگره داشته باشم، اگر در کارگاههای آموزشی به موقع حضور پیدا کنم و جهان بینی را به درستی فرا بگیرم و مطیع راهنما باشم، قطعا به حس خوبی میرسم تا بتوانم الگوی خوبی در کنگره۶۰ برای تازه واردین باشم، زیرا در زمان ورودم به کنگره با وجود همین الگوها، من جذب آموزشها شدم و امیدوارم با خدمت درست و حرکت به سمت ارزش ها، خدمت گذار خوبی برای کنگره۶۰ باشم.
امیدوارم که خداوند این مسیر را برای من هموار بسازد و ممنون از شما که با نگاه قشنگتان این دل نوشته را مطالعه کردید...

نویسنده: مسافر فرهاد لژیون چهارم
ویرایش متن:مسافر روح الله لژیون چهارم
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
258