سومین جلسه از دور پنجاه و دوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی همسفر امید، نگهبانی همسفر بهنام و دبیری همسفر محمدجواد، با دستور جلسه «ازدواج»، پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
این هفته برای من، هفتهای پر از خیروبرکت بوده است. روز دوشنبه ۸ بهمنماه، سومین سال رهایی من از بند سیگار و مصادف با رهایی برادرم از بند اعتیاد بود. بعد از سالها درگیری با اعتیاد، خدا را شکر راه کنگره برای او نمایان شد و توانست رهایی پیدا کند. این خبر را خدمت عزیزان دادم تا این حال خوب را با شما در میان بگذارم.
در ابتدا که به من پیشنهاد شد راجع به دستور جلسهٔ ازدواج صحبت کنم، مقداری استرس داشتم و پذیرش آن برای من سخت بود؛ زیرا من هنوز مجرد و در مرحله علمالیقین هستم و هنوز به حقالیقین نرسیدهام؛ اما مطالب و آموزشها در کنگره بسیار است. به نظر من ازدواج در زندگی انسان یک حقیقتی است که همیشه بوده، هست و خواهد بود.
همهچیز در هستی از سه جزء تشکیل شده است. از ازدواج دو جزء، جزء سوم شکلگرفته است. مسئلهٔ اعتیاد از ازدواج انسان با مواد مخدر تشکیل شده است. نمایانشدن راه کنگره از رابطهٔ میان من با اعتیاد اعضای خانواده است؛ یعنی یک ضلع آن خود من که همسفر هستم، ضلع دیگر مسافرم و ضلع سوم کنگره بود که ما را به هم دیگر متصل نمود.
در کنگره دستورات جلسات به نحوی طراحی شدهاند که در سفر اول و سفر دوم زمین انسان را آبیاری کنند.
دستور جلسه ازدواج جزء آن دستور جلساتی است که بیشتر برای سفر دوم من طراحی شده و طبق تعریف کنگره سفر دوم برای شناخت خود است. ازدواج ریشه در حبّ بقا و حبّ ذات دارد. هنگامیکه انسان به ازدواج فکرمی کند و برای آن برنامهریزی میکند، بدین معنی است که زندگی خود را دوست دارد و به معانی و حقایق جدیدتری میخواهد بپردازد.
ازدواج در صور پنهان معانی زیبایی دارد. نظری در این رابطه انداختم و به آن پی بردم که پیش از کنگره با خیلی از پیوندها ازدواج کرده بودم! هنگامیکه به کنگره آمدم، بعضی از این ازدواجها را طلاق دادم و یکسری پیوندهای جدیدی را به خود زدم.
موردی که برای خود من جالب بود، در لژیون سردار شنیده بودم که صفت محبت یک صفت مادرانه و یا مؤنث است و صفت بخشش یک صفت پدرانه و یا مذکر است؛ هنگامی که یک صفت محبت و یک صفت بخشش درون انسان ازدواج میکنند، راه نمایان میشود. در ادامه زندگی و حیات شکل میگیرد؛ شاید به همین علت است که در کلامالله گفته شده است: به نام خداوند بخشنده مهربان. خداوند هم مرد است و هم زن؛ نه زن است و نه مرد!
این تنها مطالبی بود که به ذهن من خطور کردند و امیدوار هستم سال دیگر هنگامی که با این دستور جلسه برخورد میکنم در مرحلهٔ حقالیقین باشم.

تایپ و ویراستاری: همسفر یوسف (لژیون چهارم)
تصویربردار: همسفر یوسف (لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
321