English Version
This Site Is Available In English

زن و مرد در زندگی مکمل یکدیگرند

زن و مرد در زندگی مکمل یکدیگرند

جلسه دوازدهم از دوره سی‌و‌دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خواجو با استادی راهنمای محترم؛ مسافرامیرحسین، نگهبانی؛ مسافر میثم و دبیری؛ مسافر فرهاد با دستور جلسه: " ازدواج " روز پنج‌شنبه مورخ 11 بهمن‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به‌کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیرحسین هستم یک مسافر.
آقای مهندس می‌فرمایند: ازدواج مانند هندوانه‌ای دربسته می‎‌ماند ولی باید انجام شود حتی اگر موفقیتش کم باشد، به‌نظر من اگر کسی ازدواج کند و بعد دوباره تنها شود بهتر از این است که همیشه تنها بماند.
با ازدواج در درون انسان اتفاقاتی رخ می‌دهد که به یک رشد جدید می‌رسد انگار که یک‌مرتبه بزرگ می‌شود و گاهی افرادی که سن پایینی دارند و ازدواج می‌کنند پخته‌تر از افرادی هستند که از نظر سنی بزرگ‌تر می‌باشند.
ازدواج شروع یک تعهد است، آقای مهندس در مورد آن بسیار سخن گفته‌اند و برای پی بردن بیشتر به این مقوله باید به سی‌دی‌های ‌ایشان مراجعه کنیم. تنها بودن بسیار سخت است درواقع؛ تکامل انسان در جمع صورت می‌پذیرد.
مشخص نیست در ازدواج چه نکته‌ای نهفته است، که می‌بینیم شخص یک‌مرتبه در محبت ورزیدن به همسر، از خواهر و مادر خود سبقت می‌گیرد و پیوند عمیقی بین‌شان صورت می‌گیرد که جای شگفتی دارد.
آقای مهندس می‌فرمایند: بهتر است ازدواج به‌صورت سنتی انجام شود و در کنگره هم آزاد است ولی نباید اگر جواب منفی گرفتند مسئله را به کنگره بکشانند، همچنین در مورد مهریه تاکید می‌کنند علت قرار دادن مهریه برای زن این بوده که؛ خداوند می‌خواسته جایگاه زن را در خانواده مستحکم کند ولی امروزه می‌بینیم، مهریه زن از کل سرمایه و کارکرد تمام عمر یک مرد بیشتر است، به نظر من خوب می‌شد اگر به‌جای مهریه، تمام اموال را هنگام جدایی بین زوجین تقسیم می‌کردند.
زن و مرد نباید سعی کنند جای یکدیگر را بگیرند، به گفته آقای مهندس؛ این دو مکمل یکدیگرند و باید حالات خودشان را داشته باشند، همچنین توصیه ایشان این است که؛ منتظر شاهزاده‌ای با اسب سفید نباشیم، توقعات خود را کاهش دهیم و از خیال‌پردازی به چیزهای که اصلا به واقعیت نزدیک نیست خودداری کنیم تا بتوانیم ازدواجی موفق و زندگی شادی داشته باشیم. امیدوارم پایه‌های خانواده در کشور ما روز به روز مستحکم‌تر شود و ما می‌توانیم در این زمینه از آموزش‌های آقای مهندس نیز استفاده لازم را ببریم.

 

دستور جلسه دوم:
تولد پنجمین‌سال رهایی اسماعیل عزیز می‌باشد.
خوشحالم به‌واسطه تولد اسماعیل در جمع شما عزیزان قرار دارم، این تولد و رهایی را به خودش، همسفر عزیزش، گروه خانواده وهمه دوستان تبریک عرض می‌کنم.
سماعیل انسان بسیار خوبی است، راهنمای تازه‌واردین می‌باشد و در شعبه بسیار فعالیت می‌کند.
مضمون پیام اسماعیل این بود که؛ زمان را از دست ندهیم.
ما در کنگره مانند کشاورزی هستیم که زمین را آماده و بذر را در آن می‌کارد؛ با صبر آبیاری می‌کند تا جوانه‌ها سبز شوند سپس از آن در مقابل آفات مراقبت می‌کند تا به یک محصول مرغوب دست یابد. اسماعیل نیز باید همین‌گونه عمل کند، مراقب باشد در حین خدمت تک‌بعدی عمل نکند و سعی کند در قسمت‌های مختلف به‌صورت یکسان رشد و پیشرفت نماید، همچنین مراقب باشد چیزی که به‌دست آورده، به راحتی از دست ندهد و هر روز بتواند، بهتر از روز قبل باشد.
امیدوارم در ادامه شال راهنمایی را دریافت کند و خدمتش ادامه‌دار باشد.
اعلام سفر مسافر اسماعیل:
آنتی‌ایکس مصرفی؛ تریاک، شیره، الکل، قرص‌ متادون و ترامادول
روش درمان؛ D.S.T. داروی درمان؛ OT.
نام راهنما؛ مسافر امیرحسین. مدت‎سفر؛ 12 ماه و 20 روز
مدت رهایی؛ 5 سال و 2 ماه
ورزش در کنگره؛ شنا
آرزوی مسافر اسماعیل:
انشاالله هرچه زودتر تحقیقات آقای مهندس به نتیجه برسد و درمان همه بیماری‌های لاعلاج شناخته شود.
آرزوی همسفر پروین:
آرزو می‌کنم هرکس خواهان این جایگاه است هرچه زودتر آن را تجربه کند.
سخنان مسافر اسماعیل:
از آقای مهندس، خانواده محترم‌شان و اساتید گرامی‌شان تشکر می‌کنم که چنین جایگاهی را فراهم نمودند تا ما بتوانیم در آن آموزش بگیریم، از راهنمایان خوبم که در سفر اول، دوم و دوره مرزبانی مرا یاری نمودند و کارگشای تمام مشکلاتم بودند، بی‌نهایت متشکرم.
از راهنمایان همسفرم تشکر می‌کنم و به همسفر خودم که امروز سالگرد زمینی شدنش می‌باشد تبریک می‌گویم.
پیام من به تمام سفر اولی‌هایی که امروز در جلسه حضور دارند این است که به قول راهنمایم آقا امیرحسین؛ بایستی هرچیزی را در ذهن خود تصویرسازی کنید تا بتوانید به آن برسید.
روزی که وارد کنگره شدم به‌خاطر مصرف زیاد و ترک‌های متعدد برایم رهایی بسیار دوراز دست و مبهم بود ولی خدا را شکر امروز با تصویرسازی که در سفر اول انجام دادم هم رها شدم و هم به آزادمردی رسیدم و این امر بسیار برایم راحت بود.
در کنگره به دلیل این‌که؛ مسافر حس و حال خوبی را تجربه می‌کند زمان به آسانی می‌گذرد و تنها چیزی که مجسم می‌کند چند روز از رهایی‌شان می‌گذرد، فقط تاریخ آن است.
تشکر می‌کنم از تمام افرادی که با مشارکت‌های زیبایشان به من انرژی بخشیدند، به‌خصوص همسفران کوچکی که همیشه دوست‌شان دارم.
سخنان راهنمای همسفر لیلی:
سلام دوستان لیلی هستم یک همسفر.
خدا را شکر می‌کنم به‌واسطه‌ی مسافر عزیزم مسیر کنگره برای من هموار شد و در چرخه‌ی آموزش و خدمت قرار گرفتم.
خوشحالم به‌خاطر این تولد که به من اجازه داد تا تمام این لحظات خوش را تجربه کنم، همچنین این تولد را خدمت آقای مهندس، خانواده محترم‌شان، راهنمای بزرگوار آقا امیرحسین، آقا اسماعیل و خانم پروین عزیز تبریک می‌گویم.
این تولدها با انرژی بسیار بالایی که دارد برای سفر اولی‌ها و زوج‌هایی که زندگی ‌آن‌ها در آستانه فروپاشی است یک نشانه و علامت است که اعتیاد را می‌شود درمان کرد، البته با قدم‌های محکم فرد مصرف‌کننده و همسفرش.
خانم پروین مدت زیادی نیست که به لژیون نوزدهم پیوسته ولی خدمت‌های ایشان و مسافرشان از هیچ‌کس پنهان نیست.
مدتی از کنگره دور بود ولی دوباره وصل شد الان خوشحال‌اند و به دنبال حال خوب برای خود هستند پس تلاش می‌کنند در چهارچوب مقررات کنگره به آن دست پیدا کنند.
خانم پروین بسیار زود ازدواج کرده و قطعا بسیاری از حرمت‌ها و رفتارها را رعایت کرده که موجبات این حال خوش امروز برای‌شان فراهم شده است. باید بگویم ازدواج و زندگی مشترک پایان راه و رسیدن به آخر خط نیست، ورود به مرحله جدیدی  پراز چالش و سختی‌های بزرگ‌تر نسبت به قبل می‌باشد.
زن و مرد قرار نیست کامل باشند همیشه مشکلات وجود دارند در واقع در کنار هم و مکمل یک‌دیگر هستند. خانم پروین هم از این قاعده مستثنی نیستند و در کنار مسافرشان سختی‌های زیادی را متحمل شده‌اند و چه زیباست که در این راه ماندند و این امر باعث شد بتوانند این لحظات خوش را تجربه کنند.
سخنان همسفر پروین:
سلام پروین هستم یک همسفر.
از آقای مهندس، خانواده گرامی‌شان، راهنمایان بزرگوارم، همچنین از آقا امیرحسین راهنمای مسافرم، پسر و عروسم و تمام عزیزان تشکر می‌کنم.
امیدوارم مسافرم و آقای امیرحسین را در جایگاهای بالاتری ببینم. به پسرم سختی‌های زیادی دادم و نتوانستم جبران کنم امیدوارم مرا ببخشد. با دور شدن از کنگره بسیار ناامید شده بودم حتی به پارک هم دیگر نمی‌آمدم، خدارا شکر می‌کنم بار دیگر به کنگره60 آمدم و توانستم از آموزش‌های آن استفاده کنم، الان که در این جایگاه هستم از چهره شما عزیزان انرژی می‌گیرم.
پیامی که برای ما نوشته‌اند بسیار زیباست. مصادف شدن تولدم، آزاد مردی مسافرم و این دستور جلسه را به‌فال نیک می‌گیرم.
امیدوارم همه دوستانی که در حال سفر هستند به رهایی برسند و حس و حال خوب امروز من  را تجربه کنند.

تایپ: مسافر حجت لژیون شانزدهم
عکس: مسافر مهدی لژیون هشتم
تنظیم و ارسال: مسافر محمد لژیون پانزدهم

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .