English Version
This Site Is Available In English

معرف اصلی من به کنگره؛ تغییرات مسافرم بود

معرف اصلی من به کنگره؛ تغییرات مسافرم بود

* سلام و عرض ادب خدمت راهنمای محترمِ لژیون پانزدهم لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
آخرین آنتی‌ایکس مصرفی؛ شیره.
روش درمان؛ D.S.T داروی درمان؛ شربت OT
مدت سفر؛ ۱۰ ماه و ۶ روز
مدت رهایی؛ ۴ سال و ۶ ماه
در ادامه وارد لژیون وایت شدم.
مدت سفر؛ ۱۰ ماه و ۲۰ روز
مدت رهایی؛ ۳ سال و ۸ ماه
راهنمای هر دو سفر؛ سعید طائبی
ورزش در کنگره؛ والیبال و بدمینتون.

* لطفاً جایگاه‌های خدمتی خودتان را بیان کنید؟
نشریات، OT، مبصر کلینیک و اکنون در جایگاه‌ِ راهنمای درمان اعتیاد مشغول به خدمت هستم.

* مهم‌ترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بود؟
حقیقتاً ابتدا هدف خاصی نداشتم و بیشتر دوست داشتم شرکت کنم تا خودم را محک زده باشم ولی در ادامه احساس مسئولیت و وظیفه کردم. همان‌طور که می‌دانیم بعد از درمان در کنگره باید تا آن‌جا که می‌توانیم دِین خود را ادا کنیم، قبلاً عده‌ای خدمت کردند و اکنون نوبتِ خدمت ما می‌باشد تا این چراغ روشن بماند.

* احساس خود را بعد از قبولی در آزمون برای ما بیان کنید؟
احساس بسیار شیرینی بود که وصفش ناگفتنی است و هرکس خودش باید این احساس را تجربه کند، واقعاً باورم نمی‌شد که قبول شده باشم و این احساس را برای همه آن‌هایی که خواستار راهنما شدن هستند، آرزو می‌کنم.

* چه مدت از تشکیل لژیون شما می‌گذرد و چه‌قدر زمان بُرد، لژیون تحویل بگیرید؟
بنده معجزه را در کنگره به چشم مشاهده کردم و برایم اتفاق افتاد و شاید قبول شدنم و تحویل لژیونم زیر ۱ سال شد. مدت ۳ سال است لژیون دارم و این مدت خیلی سریع گذشت.

* بزرگ‌ترین موهبتی که راهنمایی برای شما به‌همراه داشته چیست؟
بزرگ‌ترین موهبت برای من صبر بود، اوایل خیلی کم صبر و حوصله بودم و همیشه از خدا خواهان این بودم که ظرفم را بزرگ‌تر و ظرفیتم را افزایش دهد. خداراشکر این مهم اتفاق افتاد و این را مدیون کنگره هستم.

* چه انتظاری از رهجویان خود دارید؟
نه‌تنها توقع من، بلکه توقع هر راهنمایی از رهجوی خود در ابتدا فرمانبرداری است. بعد با نظم و انضباط، سفرش به مراتب درست می‌شود و در ادامه می‌تواند طعم شیرین رهایی و حال خوش را تجربه کند.

* لطفاً کمی از سختی‌های راهنمای درمان بودن برای ما بگویید؟
اوایل وقتی می‌دیدم چه‌قدر بزرگان و آقای مهندس از جایگاه راهنما یاد می‌کنند، با خود می‌گفتم مگر یک راهنما چه‌کار مهم و خاصی به غیر از درس دادن، برنامه و پروتکل درمانی انجام می‌دهد، در حقیقت کار بسیار مشکلی می‌باشد.
تازه‌وارد به قوانین کنگره آگاهی ندارد و مهم‌تر از آن سال‌های سال تخریب مواد داشته، حال می‌خواهیم به این رهجو نظم، انضباط، برنامه مصرف دارو بدهیم و او را سر کلاسی بنشانیم که از درس و مدرسه گریزان بوده‌ است، این کار واقعاً سخت است. هرکس اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد، یکی شاد و دیگری غمگین، یکی صبور و دیگری عصبانی و ..... باید با هرکدام به‌شکلی برخورد کنیم تا بتوانند سفر کنند و آرام آرام از تاریکی‌ها فاصله گرفته و به رهایی برسند.

* آیا قبل از کنگره سابقه ترک اعتیاد داشتید و چه پیامدهایی برای شما به‌همراه داشت؟
از ترس خماری هیچ‌گاه راهی را امتحان نکردم و چند‌باری که مجبور به قطع مصرف بودم، توسط قرص B2 این‌ کار را انجام دادم و به‌محض این‌که مشکلم حل می‌شد شروع به مصرف می‌کردم. توسط یکی از دوستانم به کنگره وصل شدم، ابتدا اعتقادی به درمان نداشتم، خداوند بزرگ را به دلیل ورودم به این مکان امن و مقدس شاکر و سپاسگزارم.

* در پایان لطفاً اگر سخنی دارید بفرمایید؟
کنگره راهی را باز کرد که واقعا معجزه می‌کند. آمدنم، ماندنم و درمان شدنم واقعاً معجزه بود، گاهاً با خود می‌گفتم من خاص هستم ولی این‌گونه نبود من خواستم و مهم‌ترین چیز خواستن است. بدون هیچ انگیزه‌ایی وارد کنگره شدم، اما موقعی که آمدم هدفم را که درمان بود انتخاب کردم و به درمان رسیدم، در ادامه هدفم بزرگتر شد و تصمیم گرفتم بمانم و خدمتگزار شوم تا شاید گوشه‌ایی از لطف کنگره را جبران کنم. در آخر از تمام کسانی که در کنگره به درمان می‌رسند می‌خواهم، بمانند و به خودشان خدمت کنند چون ناسپاسی بزرگ‌ترین گناه است.

سلام و عرض ادب خدمت دنور محترم و نگهبان سایتِ همسفران خواجو، لطفاً خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان منصوره هستم یک همسفر.
نام راهنما؛ خانم زهرا
ورزش در کنگره؛ شنا

* لطفاً جایگاه‌های خدمتی خود را بیان کنید؟
به‌ لطف خداوند، دبیری، نگهبانی، مرزبانی و اکنون هم در بخش نگهبان سایت مشغول به خدمت هستم.

* نقش مسافرتان در حمایت از شما برای ماندگاری در کنگره چه بوده؟
در درجه اول همین‌که مسافرم بعد از درمان و رهایی ایستاد و شروع به خدمت کرد، باعث شد من هم محکم‌تر از قبل ادامه بدهم و این جرقه در ذهنم زده شد که من هم می‌توانم جایگاه‌های خدمتی را تجربه کنم.
درواقع؛ ماندگاری و حضور ایشان بزرگترین حمایتی بود که نصیب من کردند.
بعضی خدمت‌ها مانند؛ مرزبانی و نگهبانی سایت مشکلات و سختی‌های خودش را دارد ولی هر میزان زمان برای این خدمت‌ها صرف می‌کنم چندین برابرش از نظر انرژی و برکت در زندگی‌مان برمی‌گردد و این مستلزم صبوری مسافر عزیزم در خیلی از موقعیت‌ها بود.
درک ایشان در این راه مشوّق من بود، در دوران خدمتم پا‌به‌پای بنده پیش آمدند، مانع و سدی برای خدمت من نشدند، همین امر انگیزه‌ام را  بهتر و شرایطم را مساعدتر می‌کرد.
اگر هم در مسیرم به مشکلی برخورد می‌کردم یا خستگی برایم ایجاد می‌شد درک ایشان مرا مصمم‌تر می‌کرد برای قدم برداشتن در این راه و همین‌جا از مسافر عزیزم تشکر می‌کنم.

* حس و حال خودتان از خدمت را برای ما بگویید؟
ابتدا در آزمون شرکت کردم و موفق به دریافت شال راهنمایی نشدم. انتظارِ رسیدن دوباره به آزمون مسلماً یک حس بیهودگی و راکد بودن را در من ایجاد کرد. خدمت مرا از حالت رکود درمی‌آورد و مهم‌ترین مسئله‌ای که به‌همراه دارد؛ بند من را نسبت به شعبه و کنگره محکم‌تر می‌کند. قبلاً در نداشتن خدمت گاهاً پیش می‌آمد که خیلی راکد بمانم و در قبال چیزهایی که در کنگره دریافت می‌کردم بازپرداختی نداشتم و این امر باعث می‌شد؛ ذره ذره از کنگره دور شوم، اما با خدمت‌کردن حالم خوب می‌شود و در این مسیر ثابت قدم‌تر می‌شوم. خدمت‌های کوچک مانند؛ چیدن و جمع کردن صندلی‌ها، نظافت سالن، مهمان‌داری یا هر خدمت دیگری و منظور از خدمت کردن حتما داشتن شال نیست، تک‌تک این خدمت‌ها باعث دریافت انرژی و حال خوب برای‌مان می‌شود. خیلی وقت‌ها درگیر با مشکلات زندگی وارد شعبه می‌شوم و به‌محض انجام دادن کوچک‌ترین خدمت که در واقع خدمت به خودمان است، چنان انرژی در من ایجاد و حالم خوب می‌شود که یادم می‌رود با چه حال خرابی وارد شده‌ام.
همین امر باعث می‌شود؛ هنگام برگشت به روال عادی زندگی، خیلی راحت‌تر با مسائل و مشکلات روبرو شوم و تفکر و عکس‌العمل درستی نسبت به آن‌ها داشته باشم و بهترین راه حل را اتخاذ کنم.

* از تغییر دیدگاه‌ خود قبل و بعد کنگره برای ما بگویید؟
تفکر، ذهنیت و زندگی‌ِ گذشته‌ام با بعد از ورود به کنگره قابل قیاس نیست. مثل این‌ است که بخواهم شب و روز را باهم مقایسه کنم که دو جنس متفاوت و ضد‌ّ هم هستند.
قبلاً نا‌امیدی، استرس، ترس، عدمِ‌ اعتماد‌به‌نفس، مقصر دانستن دیگران، نفرت از انجام کارها، گریزان بودم از جمع را در وجودم داشتم و زندگی‌ام حالت یکنواختی پیدا کرده بود. با ورودم به کنگره، گذشت زمان و دریافت آموزش‌ها درک کردم که اوضاع خودم چه‌قدر خراب‌تر از مسافرم هست، شروع به تلاش کردم تا خودم را از این شرایط نجات دهم، الحمدالله تمام آن حال خرابی‌ها جایش را با حال خوش و زندگی خوب عوض کرد و در کنار عزیزانم از زندگی لذت می‌برم، البته اکنون هم مشکلات هست چون زندگی بدون مشکل نمی‌شود، اما دیدگاهم نسبت به آن‌ها تغییر کرده به صورتی که قبلاً اگر مشکلی سر راهم قرار می‌گرفت کلاً از همه چیز ناامید می‌شدم ولی الان خیلی راحت می‌توانم از پس مسائل بربیایم و درک کنم، وجود مشکلات برای قوی‌تر شدن، محک زدن و شناخت خودم می‌باشد. از خداوند واقعاً ممنونم که اذن ورودم به کنگره را صادر کرد.

* سایت چه آموزشی برای شما به‌همراه داشته؟
خدمت سایت همانند این است که؛ یک کلاس یا آموزشگاهی ثبت نام کرده باشی یا این‌که وارد دانشگاه شده‌ایم تا درس بگیریم.
سایت منابع آموزشی دارد که در اختیار رهجوها قرار می‌دهد و دقیقاً همان منبع عظیم است که شخص با ورود به سایت در مرکز آن منبع قرار می‌گیرد و می‌تواند به اکثر آموزش‌ها دسترسی داشته باشد و در ادامه من بسته به ظرفیت خودم و گنجایش ظرفم از این آموزش‌ها دریافت و استفاده می‌کنم. خدمت سایت، سراسر آموزش می‌باشد و تفاوت بزرگی با سایر خدمت‌های کنگره دارد زیرا اکثر خدمت‌ها در شعبه انجام می‌شود ولی سایت خدمتی‌است که علاوه بر شعبه در منزل هم درگیر آن هستی و آموزشی ادامه‌دار است.

* بفرمایید چه تغییراتی قبل و بعد کنگره در مسافرتان مشاهده کرده‌اید؟
می‌شود گفت؛ بیش از زمین تا آسمان مسافرم تغییر کرده.
حدوداً ۵ ماه بعد از مسافرم به کنگره وارد شدم، اوایل خوشم نمی‌آمد از زبان خودش یا اطرافیان بشنوم که، مسافرم در حال درمان اعتیادش می‌باشد. آن‌موقع اطلاعاتی از کنگره نداشتم، ۳ ماه که از شروع سفرش گذشت واقعاً تغییر را در او مشاهده کردم، برایم قابل باور نبود، به‌غیر از ظاهر مرتب و آراسته از نظر اخلاقی نیز مهربان‌تر شده بود. فوق‌العاده آرام، بسیار منظم و دیگر تندخویی قبل را نداشت و این‌ها برایم تعجب‌انگیز بود. به‌حدی تغییر کرده بود که فکر می‌کردم من را بازی می‌دهد و زمانی را که در منزل می‌گذراند برای فریب من است. هرچه پیش‌تر می‌رفت دیدگاهم نسبت به‌ او تغییر کرد تاجایی که، کنجکاو شدم ببینم مسافرم کجا می‌رود زیرا خوب سفر کرد، به‌موقع OT خورد، کج خلقی نکرد، همان ابتدا اصل کنگره و جهان‌بینی را درک و مسیر را برای خودش مشخص کرده بود پس معرف اصلی من به کنگره همان تغییراتی بود که از ابتدا در ایشان مشاهده کردم.

* چه موقع متوجه اعتیاد همسرتان شدید؟
چند ماهی از زندگی مشترک‌مان می‌گذشت که متوجه شدم همسرم مصرف‌کننده مواد مخدر است. از آن‌جایی که؛ پذیرش و هضم این موضوع برایم بسیار سخت بود، همیشه برای خودم دلایلی می‌آوردم که قبول نکنم. با مرور زمان و گذشت چندین سال فرو رفتن در تاریکی‌ها و لبریز شدن صبرم قبول کردم که همسرم مصرف‌کننده است و سختی کار از همان‌جا شروع شد که پذیرفتم با یک مصرف‌کننده زندگی می‌کنم. همسرم هیچ موقع قبول نمی‌کرد مصرف‌کننده است تا حرمت‌ها و خط قرمزها حفظ شود و هیچ‌گاه در منزل مصرف نداشت، من هم هرگز آشکارا به زبان نمی‌آوردم، مانند همه او را بی اراده و شاید علاقه‌مند به مصرف یا لذت‌جو برداشت می‌کردم، فکر می‌کردم اگر اراده کند این‌کار را کنار می‌گذارد و اطلاع چندانی در مورد اعتیاد نداشتم به همین‌دلیل پیگیر روش‌های ترک یا درمان نبودم و از طرفی در بین دوستان و آشنایان می‌دیدم کسانی که به کمپ یا ان.جی.او‌های دیگر رفته و خیلی بدتر از قبل شده بودند و مشکلات دیگری هم به‌ اعتیادشان اضافه شده بود. به همین‌دلایل هیچ‌گاه از جانب خودم به‌دنبال روشی برای حل این مسئله نبودم. یادم هست چند باری که مصرف مواد را کنار گذاشته بودند بی‌خوابی شبانه، کلافگی و حال خرابی‌ها را داشتند و بعد از مدت کوتاهی بنا به نیاز جسم، مجبور به مصرف مواد می‌شد. تنها جایی که برای درمان پا گذاشتیم کنگره بود و خوشبختانه راه‌های دیگر را امتحان نکردیم.

* در پایان اگر سخنی دارید بفرمائید؟
اگر مسافری برای درمان وارد کنگره می‌شود برای این‌ است که؛ از آن حال خراب جسمی و روحی خارج شود پس داشتنِ همسفر جزء واجبات می‌باشد. همان‌گونه که دوران تاریکی‌ها را باهم سپری کردند اینک زمان آن است که دوران درمان و رسیدن به رهایی و حال‌خوش را باهم سپری کنند. این آموزش‌ها مستلزم مسافر و همسفر است که هردو در یک‌سطح بمانند و با هم رو به صعود حرکت کنند. مطمئناً درمان واقعی و قطعی و روش صحیح زندگی را در کنگره یاد می‌گیریم و تنها صحبتی که دارم بابتِ داشتن حال‌خوش و زندگی امروزم از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان تشکر می‌کنم که چنین بستری را برای ما فراهم کردند و همان‌گونه که خودشان به حال خوش رسیدند و طعم شیرین رهایی را چشیدند این موهبت را در اختیار ما هم قرار دادند تا از استفاده کنیم.

تهیه و تایپ: مسافر وحید لژیون دهم
تنظیم و ارسال: مسافر حسن لژیون دوم

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .