English Version
This Site Is Available In English

زندگی یک هنر است

زندگی یک هنر است

دومین جلسه از دوره شانزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان با استادی همسفر عفت، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه «ازدواج» روز دوشنبه  ۸ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در جمع پر از عشق و محبت شما دوستان در کنگره هستم و به رسم ادب تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند که من و مسافرم این‌جا بیاییم، آموزش بگیریم و درمان شویم. از مسافر علیرضا و همسفر سحر بنیان‌گذاران کنگره در کرمان تشکر می‌کنم؛ از راهنمای خوبم همسفر نرگس تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند که این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم؛ همچنین از راهنمای تازه‌واردین همسفر مریم تشکر می‌کنم و از ایجنت همسفر سلیمه، مرزبانان همسفر حکیمه و همسفر نجمه تشکر می‌کنم. دستور جلسه در مورد ازدواج است و ازدواج یعنی تشکیل خانواده. خداوند همه‌چیز را به صورت جفت آفریده و انسان هم جدا از این نیست. همه موجودات جنس مخالف دارند و مکمل یکدیگر هستند، همدیگر را کامل می‌کنند، بدون هم معنایی ندارند و برای ادامه زندگی به هم نیاز دارند. یکی از مهم‌ترین نیاز‌ها برای زندگی بشر، نیازهای جنسی و جسمی است و برای ادامه زندگی ما نیاز داریم. انسان برای این‌که بتواند مسیر خودش را به‌سوی کمال طی کند به یک همراه نیاز دارد. هدف از خلقت انسان همان آموزش گرفتن، خدمت کردن و به تکامل رسیدن است و یکی از راه‌های رسیدن به تکامل ازدواج است.

ازدواج فقط زندگی کردن زیر یک سقف نیست. روزهای اول مسیر زندگی برای همه هموار بود؛ ولی در ادامه با پیچ‌و‌خم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی روبه‌رو شدیم که با آموزش گرفتن می‌توانیم آن موانع را برداریم و از آن پیچ‌و‌خم‌ها عبور کنیم. ازدواج را اگر مثل یک مثلث در نظر بگیریم؛ یک ضلع آن مرد، یک ضلع زن و قاعده آن نقاط مشترک زن و مرد است. ما باید سعی کنیم نقاط مشترکمان را زیاد کنیم و تمرکز روی نقاط غیر مشترک نداشته باشیم؛ اگر بخواهیم روی نقاط غیر مشترک تمرکز کنیم فاصله بین زن و مرد زیاد می‌شود. همه ما قبل از ازدواج فکر می‌کردیم قرار است یک شاهزاده‌ای با اسب سفید بیاید و من را خوشبخت کند یا مثلا در افسانه‌ها قصه لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد را می‌خواندیم، این‌ها همه قصه است واقعیت ندارد. ازدواج مثل یک هندوانه در بسته می‌ماند. آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌ها گفتند من وقتی می‌روم بازار یک هندوانه می‌خرم نمی‌دانم شیرین، قرمز یا خوشمزه است. ازدواج هم همین شکلی است؛ باید ریسک کنیم. به نظر من ازدواج یعنی باید با ترسمان روبه‌رو شویم.

زندگی یک هنر است و هنرمند کسی است که بتواند زندگی کند. این را باید بدانیم هیچ‌وقت ما فرد ایده‌ال خودمان را پیدا نمی‌کنیم. یک‌سری نکات که خیلی مهم هستند آقای مهندس در «سی‌دی ازدواج» گفتند؛ احترام گذاشتن به همدیگر یعنی حرمت‌ها را باید رعایت کنیم و من که فرزند دارم باید پیش فرزندانم احترام همسرم را نگه‌دارم؛ چون فرزندان از من یاد می‌گیرند؛ باید یک خانه امنی برای آن‌ها فراهم کنم تا بچه‌های من رشد کنند. یک نکته مهم که آقای مهندس گفتند رعایت نظافت و بهداشت است. ایشان گفتند ما نباید با همان لباسی که آشپزی می‌کنیم با همان لباسی که کارِ خانه می‌کنیم با همان لباس جلوی همسرمان حاضر شویم؛ مثلاً من وقتی می‌خواهم بیرون بروم عطر می‌زنم و استحمام می‌کنم، در شبانه‌روز 24 ساعت وقت است نیم ساعت یا یک ربع وقت برای خودم بگذارم، استحمام کنم و لباس تمیز بپوشم. به نظر من یکی از چیز‌هایی که برای یک زن لازم است عطر زدن است و بایستی در کل تمیز باشیم. چرا ما یک‌سری خیانت‌ها را می‌بینیم؟ به خاطر این است که منِ همسر در خانه به‌خودم رسیدگی نمی‌کنم و باعث می‌شود همسرم از خانه جدا شود. این‌ها نکات ریز و مهمی هستند که باید در زندگی رعایت کنیم. من زمانی که مهمانی می‌روم بهترین لباسم را می‌پوشم و باید در خانه هم همین‌‌طور باشم.

یک نکته خیلی مهمی که هست؛ تجسس کردن است که اصلاً کار خوبی نیست. خانم‌ها یا آقایان اجازه ندارند گوشی موبایل همدیگر را چک کنند این باعث می‌شود در کار همدیگر دخالت کنیم و فاصله من و همسرم روز‌به‌روز بیشتر شود. این نکته شاید ریز باشد؛ ولی مهم است. من در مورد تجربه شخصی خودم از ازدواج بگویم؛ این‌که من سنتی ازدواج کردم و همسر من، مسافر من هستند و به‌واسطه شغلی که دارم خیلی وقت‌ها با خانم‌هایی که مطلقه هستند سروکار دارم و می‌بینم خانم‌هایی که طلاق گرفته‌اند اکثر آن‌ها به خاطر اعتیاد یا خیانت بوده که اعتیاد به موادمخدر خیلی زیاد بوده که باعث شده از همسرشان جدا شوند و فرزندان‌شان را تنها بگذارند. ما باید خدا را شکر کنیم که آقای مهندس این بستر را برای ما فراهم کردند تا مسافران ما بیایند و درمان شوند. همسر من که یک مصرف‌کننده بوده بیاید درمان شود و به حال خوب برسد. امیدوارم در پناه خداوند و آموزش‌هایی که از آقای مهندس می‌گیریم زندگی‌مان پر از آرامش و عشق باشد که عشق، پاداش عشق است.

مرزبانان کشیک: همسفر نجمه و مسافر حمیدرضا
تایپ: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .