English Version
This Site Is Available In English

آن چیزی‌ که در زندگی‌ ما زیباست کلام و بیان ماست

آن چیزی‌ که در زندگی‌ ما زیباست کلام و بیان ماست

ششمین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران کنگره60 نمایندگی جهان‌بین با استادی همسفر غزل با دستور جلسه «ازدواج» روز شنبه ۶ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

سخنان استاد:

به‌طورکلی سن ازدواج در همه‌ جای دنیا بالا رفته است و به 30 تا 40 سالگی هم می‌رسد. انسان‌ها در مقابل ازدواج به 3 دسته تقسیم می‌شوند: اول گروهی که ازدواج‌کرده‌اند؛ دوم گروهی که ازدواج‌کرده‌اند؛ ولی جداشده‌اند یا همسرشان فوت کرده و سوم آن‌هایی که در شرف ازدواج هستند. در مورد ازدواج رعایت چند نکته ضروری است. اصولاً زندگی کردن یک هنر است و حفظ و نگهداری از آن‌هم یک هنر است؛ پس ما باید هنرمند باشیم تا بتوانیم آن‌ را حفظ کنیم. هیچ انسانی را نمی‌توانید پیدا کنید که شبیه انسان دیگری باشد؛ پس چه آن‌ها که ازدواج‌کرده‌اند و چه آن‌هایی که در شرف ازدواج هستند نباید دنبال کسی باشند که شبیه خودشان باشد؛ باید دنبال نقاط مشترک یکدیگر باشند.

یکی‌ دیگر از چیزهایی که در ازدواج مهم است مسئله احترام است. انسان باید مؤدب باشد و بی‌ادبی افتخار نیست؛ بلکه باعث رنج و عذاب می‌شود. مسئله دیگر مسئله بهداشت است که خیلی مهم است. رعایت‌ نکردن بهداشت می‌تواند باعث جدایی شود؛ چه زن، چه مرد باید بهداشت را رعایت کنند، مرتب باشند، لباس تمیز بپوشند، به‌موقع حمام بروند و مسواک بزنند تا دهانشان بوی بد ندهد و همیشه خوشبو و بانزاکت باشند. درواقع هنگامی‌که بهداشت رعایت نشود وقتی به‌ هم نزدیک می‌شوند از بوی بد حس و حال انسان بد می‌شود و ممکن است علاقه‌شان نسبت به یکدیگر کم شود و از هم فاصله بگیرند؛ وقتی می‌خواهند به مهمانی یا بیرون از منزل بروند تمیز‌ترین لباس را می‌پوشند؛ ولی وقتی خانه هستند نامرتب و کهنه‌ترین لباسشان را تن می‌کنند. بهداشت با ظاهر‌سازی فرق می‌کند؛ این نیست که دماغ عمل کنید یا لب‌ها را بزرگ کنید یا هفت‌قلم آرایش کنید؛ بلکه آن چیزی‌ که در زندگی زیباست کلام و بیان ماست.

مسئله دیگر مشارکت در زندگی است. زندگی شراکتی است و وظایف متفاوت است؛ یکسری کارها را مرد و یکسری کارها را زن انجام می‌دهد و زن و مرد مکمل هم هستند. از قدیم کار سنگین وظیفه مرد و کار سبک وظیفه زن بوده و هست. مسئله دیگر پیدا کردن نقاط مشترک است. گفتیم هیچ انسانی مثل انسان دیگری نیست، یکی رنگ زرد را دوست دارد و یکی رنگ قرمز را دوست دارد حالا وقتی دو نفر می‌خواهند باهم زندگی کنند؛ باید روی نقاط مشترک خودکار کنند نه روی نقاط غیرمشترک؛ چون هر چه به نقاط غیرمشترک توجه کنند از هم دورتر و دورتر می‌شوند و روابط عاطفی بین آن‌ها از بین می‌رود؛ مثلاً این شخص دوست ندارد راجع به مادرش صحبت کنند؛ پس شما نباید در مورد مادرشان صحبت کنید. هر چه انسان‌ها ابله‌تر باشند روی نقاط غیرمشترک کار می‌کنند و هرروز باهم دعوا دارند. درواقع تخریب یکدیگر کار نادرستی است چه جلوی بچه‌ها و چه مقابل دیگران؛ وقتی به شخصی سیلی می‌زنید او هم در مقابل از خود دفاع می‌کند و زدوخورد ایجاد می‌شود. هیچ زمانی در زندگی نباید کلمه طلاق را به زبان بیاورید. این کلمه قبح دارد بعضی‌ها با کوچک‌ترین مشکلی که پیش می‌آید فوراً می‌گویند طلاق؛ ولی طلاق آخرین راه است، وقتی‌که هیچ راهی برای ادامه دادن نبود اگر به زبان بیاورید آخر به سرتان می‌آید.

مسئله دیگر مسئله عشق است که یک ضلع مثلث عشق حس است؛ یک ضلع سایه و یک ضلع جاذبه است. سایه یک قسمت است که فلان کار را انجام دهد و نکته بعدی حس شماست که آیا این حس را دارید یا ندارید؟ یک موقع می‌گویید من ازدواج نمی‌کنم؛ چون حسش را ندارم. دائماً از کسی که ازدواج‌نکرده نپرسید که چرا ازدواج نمی‌کنید؟ یا این‌که بگویید ازدواج کن. اگر زیبایی نقش دارد کلام است. چیزی که در ازدواج همه‌چیز را می‌سازد و جذب می‌کند حس است؛ پس وقتی حس درست بود، امواج جاذبه را ساطع می‌کند و فردی که این امواج را می‌گیرد، جلو می‌آید و یکی را انتخاب می‌کند. گاهی اوقات بعضی انسان‌ها در شرایطی قرار دارند که به دلایلی آن حس مهیا نشده و آن حس را درون خود پیدا نکرده‌ است اگر آن حس باشد این کار صورت می‌گیرد و ما نباید سرزنش کنیم و مسئله حس در این قضیه بسیار مهم است؛ البته سایه‌ نیز اهمیت دارد؛ ولی همه‌چیز نیست اگر حس باشد جاذبه هم به وجود می‌آید.

رابط‌ خبری: همسفر عصمت رهجوی راهنما همسفر شکیبا (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر سودابه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی جهان‌بین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .