چهاردهمین جلسه از دور اول کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر محمدعلی، با دستور جلسه: «وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من» پنجشنبه ۴ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر
خیلی خوشحال هستم که امروز در این شعبه و در جمع شما حاضر هستم
یک مطلبی در کتاب شصت درجه خوانده بودم که میگفت "فرمانروایان زمین آنانی نیستند که ویران میکنند بلکه آنانی هستند که با اندک آباد میکنند" واقعا افراد زیادی در این شعبه خدمت کردند و اینجا را به زیبایی ساختند. امیدوار هستم که این شعبه با حس خوبی که دارد رهاییهای خوب و خدمتگزارهای زیادی بدهد.
در موردِ وادی دوازدهم ؛ این وادی را حقیقت بنده خودم بعد از ۴ سال مقداری از آن را فهمیدم و باید زمان آن فرا برسد تا آن را درک کنیم. وادی دوازدهم میگوید در آخر امر ، امر اول اجرا میشود.
با خود فکر میکردم که به عنوان مثال تکنولوژی چقدر عجیب و سریع است. یک موبایلی که الان در دست ما است شاید ۵ سال دیگر اصلا به کار نیاید و دیگر کار نکند ولی در انسان باید مراحل تغییر،تبدیل و ترخیص انجام شود.شاید خود ما این تجربه را داشته باشیم که یک مصرف کننده زمانی که به کنگره میآید بخواهد عجله کند و ۱۰ماه صبر نکند اما کنگره میگوید هیچ عجله ای در کار نیست و آرام آرام صبر کنید تا به آن خواستهای که میخواهید برسید. من خودم زمانی که به کنگره آمدم مشاور تازهواردین به من گفتند که ۱۰ماه طول میکشد من میخواستم کنار بکشم اما به لطف خداوند با خود گفتم ۲ماه بروم ببینم چگونه است که بعد از گوش دادن سیدی ها و نوشتن آنها متوجه شدم که لازم است ۱۰ماه بیایم و بروم ؛ وادی دوازدهم هم همین را میگوید که اگر خواسته داریم باید صبر کنیم. ما جزئی از طبیعت هستیم ؛ یک نهال باید چندسال طول بکشد تا میوه دهد پس باید صبر کنیم و زمان را در نظر بگیریم. ما خیلی از ورزشکاران معروف را فقط در همان لحظه میبینیم اما او در بدو شروعش در آن رشته کلی زحمت کشیده است، زمان را در نظر گرفته است و الان یک ورزشکار معروف شده است. در همین کنگره میتوانم راهنمایان را مثال بزنم که آمدند رفتند و خدمت کردهاند تا الان به این حالِ خوب رسیدهاند.
در یکی از پیام ها میگوید "و در جای خود بنشین و عجله نکن" این فهمِ من از وادی دوازدهم بود امیدوارم که توانسته باشم حق مطلب را به خوبی ادا کنم.
بخش دوم دستور جلسه در مورد مرزبان محترم آقا ناصر میباشد.
اگر بخواهم در مورد ناصر بگویم خواسته بسیار قوی داشت و خدمتگزار بسیار خوبی است. رو به جلو آمد و وادیها را نوشت ؛ یک روز به او گفتم چقدر سواد داری گفت فلانقدر که به او گفتم ادامه بده که خداراشکر دنبالش است. وقتی این شعبه در حال ساخت بود به بچهها گفتم که یک بیل و کلنگی هم ما بزنیم تا شاید بتوانیم در این خدمت شریک باشیم که ناصر خودش هم آمد و گازش را گرفت و قسمت شد که در این شعبه مرزبان شود. ما باید بدانیم که برای چه به اینجا میاییم ؛ اینجا فقط درمان مواد نیست اینجا درمان زندگی است. اینکه به حال خوب ، به زندگی خوب فکر کنی.به ناصر و همسفرانش تبریک میگویم و امیدوارم که جایگاههای بالاتری را تجربه کنند.
از اینکه به صحبت های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
در ادامه شما را دعوت میکنیم به تولد اولین سال رهایی مرزبان محترم مسافر ناصر
خلاصه سخنان مرزبان محترم مسافر ناصر :
سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر
قبل از هرچیز خداراشکر میکنم که پایم به کنگره باز شد. قبل از ورودم به کنگره شاید کمتر کسی خنده روی لب های من میدید ؛ در تمام روز دنبال این بودم که مواد خود را تهیه کنم تا بتوانم کمی حتی حرف بزنم و اگر مصرف نمیکردم به انزوا میرفتم. وقتی روز اول به کنگره آمدم همه مرا طوری بغل کردند که انگار چند سال من را میشناختند و جا دارد یادی کنم از راهنمای اولم آقای مهدی حکیمی که خیلی زیاد دوستش دارم زیرا به من یاد داد که چگونه عشق داشته باشم و الان از تازه واردینی که به شعبه میآیند واقعا انرژی زیادی دریافت میکنم چون که ادامه مسیرش را مشاهده میکنم وقتی به حال خوش میرسد و خدمتگزار میشود. آقای مهندس در یکی از سیدی های اخیرش فرمودند که انسان موجودی نازنین است ؛ انسان اگر بداند در مسیری که میرود درست باشد از جان و مال خود مایه میگذارد و به انسان های دیگر خدمت میکند که من این را در کنگره دیدم. در ادامه از آقا مصطفی تشکر میکنم که خیلی برای من زحمت کشیدند و همیشه خیلی قاطع مسیر درست را به من نشان داد و او بود که مرا به سمت خدمت کردن کشاند و در ادامه از احمدآقا ایجنت شعبه ارم تشکر میکنم که الان در خدمتش هستم و چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند ؛ واقعا زبان قاصر است برای این کمکی که آقای مهندس به ما کردند.
یکی از پیام های زیبای مهندس را همیشه به یاد دارم که میگوید "سلام بر مردی که از قلب ها وارد میشود و با محبت نسخه میپیچد"
ممنونم از اینکه به حرفهایم توجه کردید.
عکس:مرزبان خبری مسافر پیمان
ویرایش و بارگزاری:مسافر احسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
51