نهمین جلسه از دوره نوزدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد با استادی راهنما مسافر علیرضا و نگهبانی موقت مسافر اسماعیل و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» و جشن پنج سال رهایی مسافر حامد روز پنجشنبه چهارم بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که یک بار دیگر توفیق پیدا کردم که در خانه قبلی خود و فضایی که در گذشته به کمک دوستان عشق، محبت، انسانیت و آموزش فرا گرفتم حاضر شوم. از نگهبان و دبیر نیز تشکر میکنم.
دستور جلسه وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من میباشد و در این مورد باید عرض کنم که خدا را شاکرم که من را در مسیر کنگره قرار داد تا بتوانم از آموزشهای کنگره استفاده کنم و با وادیها آشنا شده و آنها را یک به یک کاربردی کنم. من ۳۰ سال مصرف کننده مواد بودم و به همه راهی رفته بودم و نتوانستم درمان بشوم بسیار شاکرم که حدود ۱۳ سال است که درمان شدم و به رهایی رسیدم و به بهترین آرامش در زندگی رسیدم و این همان وادی دوازدهم است که در آخر امر، امر اول اجرا میشود.
من با نیت رهایی به کنگره آمدم این نبود که به اینجا بیایم و بلافاصله بخواهم درمان بشوم و این امر اتفاق بیفتد، زمان لازم دارد؛ که زمان در کنگره به مفهوم تلاش است و ارزشش خیلی بالاتر از اینها است که ما فکر میکنیم، این که ما بخواهیم به درمان برسیم امر اول در آخر اتفاق بیفتد؛ باید بین ۱۰ تا ۱۱ ماه تحمل کنم و صبر داشته باشم و بعد از ۱۱ ماه نتیجه کارم را ببینم که رهایی اتفاق بیفتد.
من روزی که وارد کنگره شدم راهنمایم گفت که گل رهایی را از الان برای خودتان تصویرسازی کنید که ۱۰ تا ۱۱ ماه دیگر به خدمت آقای مهندس میروی و گل رهایی را میگیری، وادی دوازدهم بود که این را به من آموخت که نیت کنم و به این جا بیایم ۱۱ ماه دیگر رها میشوم و تنها با گفتن این اتفاق نمیافتد، باید حرکت کنم.
مهمترین مسئله که در این وادی میگوید این است که باید تغییر کنید، تبدیل بشوید و ترخیص بشوید، اگر تغییر نکنید این امکان ندارد و باید در این سفر سیستم ایکس من بازسازی شود تا من راه بیفتم. تفاوت که کنگره با جاهای دیگر دارد این است که ما باید به درمان برسیم؛ باید جسم، روان و جهانبینی درمان شود تا به تعادل برسیم. خدمت کردن در کنگره در کنار بقیه آموزشهای کنگره یکی از مهمترین راههای رسیدن به تعادل است. آن هم خدمت به هم نوع بدون هیچ چشم داشتی؛ چرا؟ چون وقتی خدمتی را انجام میدهید به آرامش و تعادل دست مییابید و آن دستمزد، خدمت میباشد.
وقتی من به این باور رسیدم که همه جور به من خدمت میشود و من فرمانبردار بودم تا به آرامش و فرماندهی رسیدم، هر کار یا خدمتی که در این مدت ۱۰ تا ۱۱ ماه انجام میدهید مطمئناً نتیجهاش را میگیرید. خدمتگزاران در کنگره با عشق کار میکنند، رهجویی که سر موقع بیاید و برود و سیدی بنویسد، دارویش را سر ساعت بخورد، بهترین نتیجه را میگیرد.
در کنگره هرچه بکاری برداشت میکنی، اگر محبت بکاری عشق برداشت میکنی، اگر باد بکاری طوفان برداشت میکنی، القا، احیا و تحرک وجود دارد و نعمتهای الهی است که به ما میرسد. احیا؛ یعنی زنده شدن و تحرک هم باید خودم انجام بدهم، تا حرکت نکنم ممکن نیست به جایی برسم، اگر خواستم و عقیده داشتم که این کار را انجام بدهم کنگره هم مهیا است آموزشها وخدمت هم آماده است؛ اما مهمتر از آن این است که باید به آن باور برسیم، رهجو بعد از یک یا دو ماه که به کنگره میآید در شک است و عقیده دارد که کنگره هم مانند بقیه جاها است و یواش یواش میفهمد با جاهای دیگر فرق دارد، کم کم به آن باور میرسد و وقتی به باور رسید آن وقت به مرحله ایمان میرسد و بعد از ایمان مانند کوهی میشود که هیچ چیز نمیتواند جابه جایش کند؛ چون با ایمان به امنیت و اعتماد به نفس میرسد و آن وقت است که به رهایی و درمان میرسد؛ پس برای رسیدن به ایمان و باور در کنگره بهترین راه خدمت است، در کنگره خدمت کنید تا نتیجهاش را ببینید.
دستور جلسه دوم: پنج سال رهایی مسافر حامد
دستور جلسه دوم؛ تولد ۵ سال رهایی حامد عزیز است، حامد زمانی که وارد کنگره و لژیون من شد خیلی حالش بد و ناراحت بود با همه دعوا داشت و درگیر بود، چند جلسه با دوستانش سر لژیون آمد؛ اما همه آنها رفتند؛ ولی حامد ماند. دیدم که علاقه دارد و میخواهد به درمان برسد. تمام وظایفش را انجام میداد و دوست داشت خدمت کند. از کسانی بود که همیشه سر لژیون و جلسات عمومی مشارکت میکرد، فرمانبردار خوبی بود و حتماً به فرماندهی هم خواهد رسید. مهمترین ویژگی حامد این بود که بعد از درمان و رهایی پیام کنگره را به بچههایی که مصرف کننده بودند نشر میداد و خیلی از بچهها که میآمدند از حامد نام میبردند، امیدوارم در ادامه این مسیر، حامد بتواند به خدمت کردن در کنگره ادامه بدهد و روزی بتواند رهجوهای زیادی را به درمان برساند.
اعلام سفر مسافر حامد
آخرین آنتیایکس مصرفی؛ تریاک و حشیش مدت تخریب بیش از ۱۰ سال، مدت ۱۰ ماه و ۴ روز به کمک راهنمایی مسافر علیرضا جاویدان سفر کردم، مدت رهایی ۵ سال و یک ماه، رشته ورزشی فوتسال، بدون دخانیات.
آرزوی مسافر حامد
انشاالله هر کس در کنگره و در این جمع نشسته است به رهایی برسد و به حالی که من و عزیزانی که در سفر دوم دارند برسد.
سخنان مسافر حامد
شاکر خداوند هستم که امروز توانستم ۵ سال را بگذرانم؛ واقعاً رها بودن از مواد مخدر در این جامعهای که هر روز یک مشکلی جلوی راهت سبز میشود کار سخت است. در شرایط عادی همه میتوانند پاک بمانند و رهایی را حفظ کنند؛ اما کسی که در شرایط سخت خودش را نشان بدهد و رهاییاش را حفظ کند و جلوی مشکلات بایستد، آن رهایی ماندگار است. چندین هفته است که من میخواستم تولد بگیرم؛ اما هر دفعه به دلایلی عقب افتاد که به فال نیک میگیرم، خدا را شاکرم که توانستم در این جایگاه قرار بگیرم.
تغییر کردن سخت است، سادهترین چیزی که کنگره به من داد طرز بیان و صحبت کردن بود با تلاش، بودنم را تبدیل کردم به خوب بودن و هر کاری در کنگره کردم به خودم برگشت و حال خودم را خوب کرد، بهتر زندگی کردن را تجربه میکنم؛ شاید قبل از آمدن به کنگره خیلی چیزها و انجام دادن خیلی کارها بد نبود؛ بلکه به آن افتخار میکردم و فکر میکردم اگر سر کسی کلاه بگذارم زرنگ هستم و این هنرم میباشد.
در زمان مصرف خیلی کارها کردم که عیب نمیدانستم و تنها مواد کشیدن را عیب میدانستم، وقتی برای درمان وارد کنگره شدم فهمیدم که اصلاً اعتیاد ۱ تا ۵ درصد به زندگی من آسیب میزند و ۹۵ درصد ربطی به مواد نداشت؛ چون من اصلاً زندگی کردن را بلد نبودم، به کنگره آمدم و آن ۹۵ درصد هم خوب شد تا به درمان رسیدم و با خدمت کردن به تعادل رسیدم؛ وقتی به تعادل میرسی آن وقت نحوه گفتار، رفتار، حتی لباس پوشیدن و حتی اصلاح مو و سرت هم برایت مهم است؛ چون تو یک بچه کنگرهای هستی؛ ما باید بدانیم الگو هستیم و خیلیها نگاهشان به ما است چه در کنگره و چه در بیرون از کنگره. من تجربه این را داشتم و فهمیدم بهترین تبلیغ کنگره به جای گفتار، رفتار من میباشد، بعد از ۵ سال فهمیدم که راه رسیدن به خدا خدمت به مخلوقش میباشد و این است که حال آدم را عوض میکند. من به کنگره آمدم خدمت کردم؛ چون تنها جایی که حال خوش را فهمیدم و با تمام وجود احساس کردم کنگره ۶۰ بود.
عکس و تایپ: مسافر جواد و مسافر سعید لژیون دوم
ویرایش: مسافر محمد لژیون هفتم
ارسال: مسافر سعید لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
20