English Version
This Site Is Available In English

برای انجام هر عملی، ابتدا پارامتر زمان اهمیت دارد

برای انجام هر عملی، ابتدا پارامتر زمان اهمیت دارد

جلسه یازدهم از دوره سی و نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی گیلان با استادی ایجنت محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر پیمان و دبیری مسافر مسعود با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» و در ادامه تولد یک سال رهایی مرزبان مسافر احمد، روز پنجشنبه چهارم بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز‌‌ به ‌کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:



سلام دوستان مجتبی هستم مسافر. در ابتدا از خداوند منان سپاسگزارم که در کنار شما عزیزان حضور دارم. همچنین از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان کمال تشکر رادارم. از راهنمای خوبم آقای محمد بسیار ویژه سپاسگزارم که در این سال‌ها همواره کنار بنده بودند و مسیر را برایم نمایان نمودند. در خصوص دستور جلسه این هفته همان‌طوری که می‌دانید وادی دوازدهم که سر تیتر چنین می‌باشد: در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود.

اگر روی این جمله تفکر شود، مفهوم آن کاملاً مشخص است. درواقع اگر بخواهم هر کاری و عملی را انجام دهم فرقی ندارد که مدت‌زمان آن چقدر است، یک ساعت، یا یک روز و یا یک سال. در انتهای مسیر، به خواسته‌ای که در ذهن خود داشته‌ای می‌رسید. طبق آموزش‌هایی که در کنگره 60 دریافت نموده‌ایم، مثالی از طبیعت زده می‌شود. چنانچه بخواهیم دانه گندمی در زمین بکاریم و محصول خوبی را برداشت کنیم بایستی 9 ماه زمان صرف کنیم تا محصول خوب رشد کرده و قابل‌برداشت شود.

با همین مثال ساده می‌توان آن را به کنگره 60 نسبت دهیم. وقتی مسافری وارد کنگره 60 می‌شود بایستی صبور باشد تا با متد DST با گذراندن ده الی یازده ماه به درمان قطعی مواد مخدر برسد. نکته مهم و برداشتی که می‌توانیم از وادی دوازدهم داشته باشیم پارامتر زمان می‌باشد. یک جنین در طول 9 ماه کامل و سپس از مادر متولد می‌شود، ولی یک فرد مصرف‌کننده مواد مخدر نیاز به زمان بیش از سیصد روز دارد تا بیولوژی بدن بتواند سیستم ایکس را به‌خودی‌خود ترشح کند تا به درمان قطعی برسد.



بخش دوم سخنانم مربوط به تولد یک سال رهایی مرزبان محترم آقای احمد می‌باشد. به خاطر دارم زمانی که ایشان بعد از سپری نمودن سه جلسه تازه واردین وارد لژیون بنده شدند چالش بزرگی به دلیل محافظه‌کار بودن بیش‌ازحد با ایشان داشتم، به همین علت در ابتدای سفر خودشان با دروغی مصلحتی از نام مستعار و همچنین شغل بی‌ربط استفاده نمودند. در ماه‌های نخست سفر به دلیل حساسیت در مسیر کنگره 60 قرار نگرفته بودند.

تا اینکه بعد از گذشت زمان متوجه اشتباه خود قرار گرفت و با ورد همسفرشان به کنگره 60 شکوفا شدند. امروز ایشان در جایگاه مرزبانی حضور دارند و با قبولی در آزمون راهنمایی به‌عنوان راهنما، قدمی بزرگ در ساختار زندگی شخصی همراه با همسفرشان به وجود آورده‌اند.


اعلام سفر مرزبان مسافر احمد:



سلام دوستان احمد هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی اپیوم، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت سفر اول ۱۱ ماه، باراهنمایی ایجنت آقای مجتبی، مدت رهایی از بند مواد یک سال و پنج ماه، در ضمن سفر جونز انجام می‌دهم باراهنمایی آقای رضا، کاهش وزن هفده کیلو، ورزش در پارک والیبال.

خلاصه سخنان مسافر احمد:

سلام دوستان احمد هستم مسافر. ابتدا از همه شما عزیزان که با حضور خودتان جشن ما را پررونق کردید، کمال سپاسگزاری رادارم. از آقای مهندس دژاکام، خانواده محترمشان، سرکار خانم آنی بزرگ، استاد امین تشکر و قدردانی می‌کنم که باعث شدند با درمان اعتیاد، بنده بتوانم در این بعد از حیات، حداقل یکی از مشکلات خود را حل نمایم. از آقای حمید محبی، ایجنت دوره قبل بابت چند مدتی در کنارشان قرار داشتم و آموزش گرفتم، تشکر می‌کنم.

از آقای مجتبی راهنمای سفر اول و ایجنت نمایندگی گیلان که امروز نیز راهنمای بنده هستند، کمال تقدیر و تشکر رادارم. از گروه مرزبانی بابت اینکه کنار من حضور دارند متشکرم. از راهنماهای عزیز که در مسیر آموزش راهنمایی به ما کمک نمودند بخصوص آقای ارسلان، آقای پیمان، آقای محمد ایمان پرو پدر پروتکل گیلان، از راهنمای تازه واردین آقای ساسان، راهنمای جونز آقای رضا علیپور، آقای فرید مرزبان دوره قبل و همگی عزیزان تشکر می‌کنم.

از راهنمای همسفرم و به‌خصوص همسفرم که از ابتدای زندگی مشترک، پابه‌پا و شانه‌به‌شانه، در کنار من بودند، سپاسگزارم. روی سخن من امروز با تازه واردین و بچه‌های سفر اول است چون در ذهن شما شاید سؤال ایجاد شود که چگونه این اتفاقات افتاد؟ باید بگویم: آن‌قدر این معجزه بزرگ و عظیم است که زبانم قاصر از بیان کردن می‌باشد. شاید بگویید چه اتفاقی رخ داد که من مرزبان شدم و در آزمون راهنمایی قبول شدم؟ همه این اتفاقات، به‌ندرت اتفاق افتاد.

به نظر من، کسی در کنگره حضور پیدا می‌کند و حقیقت کنگره را درک می‌کند که واقعاً خسته باشد و تسلیم محض شده باشد و وارد کنگره 60 شود. من از خستگی خودآگاه بودم، خیلی از راه‌ها را برای رهایی از اعتیاد رفته بودم ولی موفق نشده بودم. من سال 1400 وارد کنگره 60 شدم ولی از سال 95 از وجود کنگره خبر داشتم و پیگیر بودم که ورود نمایم ولی هر دفعه به یک دلیلی این اتفاق رخ نمی‌داد.

من باایمان و توکل قلبی ورود نمودم و جدا شدن از پوسته قبلی، در ابتدا برایم خیلی دشوار بود. آقا مجتبی راهنمای بنده به‌واسطه علمی که از روانشناسی داشتند، طریقه برخورد با بنده را به‌خوبی می‌دانستند. این دستور جلسه وادی دوازدهم به‌صورت اتفاقی به تولد یک سال رهایی بنده گره خورد، امروز پنج ماه از رهایی بنده می‌گذرد. دوستان در گروه مرزبانی چندین بار اقدام نمودند تا برای من تولد بگیرند ولی هر بار به دلایل مختلفی این اتفاق رخ نداد.

بنده نیز اهمیتی برای این موضوع قائل نبودم، انگار خداوند در حال چیدن پازلی بود که بهترین اتفاق برای من رقم بخورد. بعد از گذشت زمان متوجه شدم برای امروز خودم تصویرسازی کرده بودم که بعد از رها شدن، در دوره جدید، بنده و همسفرم مرزبان شده‌ایم، آقای مجتبی راهنمای بنده هم ایجنت نمایندگی گیلان شده است. به نظر من، باید در کنگره 60 بچه باشیم، به همین راحتی که بیان می‌کنم درمان اعتیاد رخ می‌دهد و به قول آقای مهندس دژاکام، هیچ نسخه‌ای خاصی وجود ندارد.

بنده در ذهن خود برای زمان دوره جدید مرزبانی محاسبه نمودم و برای این کار یک دفتر جدید به رنگ زرد تهیه نمودم، دفتری که به رنگ شال نارنجی راهنمایی باشد. در جهت این امر، قدم برداشتم و دوستان به بنده لطف داشتند و مرا انتخاب نمودند. بنده افتخار می‌کنم که در خدمت شما عزیزان هستم و به تک‌تک شما خدمت می‌کنم، درواقع ابتدا به خودم خدمت می‌کنم. در ضمن بنده برای آزمون راهنمایی نیز تخته شاسی به رنگ نارنجی تهیه کردم.

قبل از اعلام نتیجه آزمون، بنده آخرین سی دی خود را در دفتر نارنجی نوشتم. ما در این مکان، تمرین می‌کنیم چگونه به خواسته‌های خود برسیم. در کنگره 60 هیچ خواسته‌ای نیست که غیرقابل دسترسی باشد. در زندگی بیرون هم به این شکل است. اصرار کردن برای کسب یک جایگاه یا هر جای دیگری اشتباه است، باید تلاش کرد. هر شخصی به‌واسطه داشتن ویژگی‌های خوب، باید در جهت اهداف، مسیر حرمت‌ها و قوانین کنگره 60 صرف نماید و حرکت کند. هدف همه ما در این مکان صرفاً برای درمان یک نفر می‌باشد.

خلاصه سخنان راهنما همسفر سپیده:

 

خلاصه سخنان مرزبان همسفر هانیه:

 

رهایی از بند مواد: مسافر علی با راهنمایی مسافر ارسلان

تایپ: مسافر حجت لژیون سوم و مسافر  میلاد لژیون دوم
ویرایش: مسافر اسماعیل لژیون هشتم و مسافر مهدی لبژیون پنجم
عکس و ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر رضا لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .