English Version
This Site Is Available In English

در جهان فیزیکی مثلاً اگر بخواهیم به پول برسیم باید آن تبدیل ترخیص ها انجام شود.

در جهان فیزیکی مثلاً اگر بخواهیم به پول برسیم باید آن تبدیل ترخیص ها انجام شود.

جلسه چهارم از دور بیست و دوم  سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی دهخدا، با استادی: راهنمای محترم مسافر حمید، نگهبانی: مسافر مرتضی و دبیری: مسافر مهرداد با دستور جلسه: "وادی دوازدهم و تاثر آن روی من" روز پنجشنبه 4 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
خداروشکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم تبریک میگویم به آقای مهندس که در این یک سال میلادی رقم ده هزار رهایئ را رد کردند یه روزی یک نفر هم آرزو بود.
به دوستانی که در آزمون شرکت کردند تبریک میگویم که در آخر امر،،امر اول اجرا شد
بنده روز اولی که وارد کنگره شدم شش ماه طول کشید تا توانستم مشارکت کنم به تدریج با دیدن الگو ها،سخنان دیگران بر دلِ من نشست و به اندازه خودم تغییر اتفاق افتاد.
طبق این وادی فرقی ندارد چه در مسیر درست باشیم و چه در مسیر غلط باید بهایش را پرداخت کنیم زمانی که مصرف میکردیم تعریفی که از لذت داشتیم این بود بهایش را پرداخت کنیم و مصرف کنیم
یکی از موضوعات مهم در این وادی زمان است،بنده خیلی در جهان ذهنی خودم بودم و زمان برایم مفهومی نداشت همانطور که آقای مهندس می‌گویند در ذهن زود به نتیجه میرسیم ولی در جهان فیزیکی مثلاً اگر بخواهیم به پول برسیم باید آن تبدیل ترخیص ها انجام شود.
یک روز در یه باغی بودم صاحب باغ با کارگرش سر چاه کندن دعوا کردند که کی بیشتر کنده است و باید متر کنند بنده گفتم من می‌روم و متر می‌کنم عین آب خوردن طناب را گرفتم رفتم پایین منظورم این هست که تاریکی ها را راحت می‌شود تجربه کرد ولی با سختی از چاه درآمدم منظور خارج از ضد ارزش ها فراز و نشیب های زیادی دارد نمی‌شود چیزای را خواست به آسانی و بدون پرداخت کردن آن را به دست آورد اگر یک چیز بد را بخواهیم تغییر دهیم و درست کنیم نیاز به صبر دارد تا تغییرات صورت گیرد و ترخیص شود.
وقتی جرقه ای اتفاق می‌افتد نوری است از یک منبع روشنایی باید حرکت کنیم تا به منبع برسیم آقای مهندس فرمودند اند که یه جاهایی خوب است که جلو بیفتیم مثلاً هواپیما ساخته می‌شود و در زمان چقدر جلو میفتیم


چیزی که در کنگره من را جلو انداخت صفت بخشندگی بود که تغییر ها،تبدیل ها و ترخیص ها اتفاق افتاد و به طرف روشنایی حرکت کردم یکی از این بخشندگی‌ها خدمت بود که من شاید توان این را نداشتم که وارد روشنایی شوم ولی خدمت‌ها باعث شد این اتفاق بی افتد.

مرزبان خبری: مسافر مجید
صدابردار: مسافر رضا( لژیون پانزدهم)
عکاس: مسافر حسن( لژیون یکم)
تنظیم: همسفر فرهاد( لژیون یکم)
ارسال: همسفر فرهاد( لژیون یکم)

منبع: نمایندگی دهخدا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .