English Version
This Site Is Available In English

مزرعه سبز فلک

مزرعه سبز فلک

چهارمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی دکتر علیرضا(مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافر هوشنگ، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر ابراهیم  با دستور جلسه اول « وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من و دستور جلسه دوم جشن یکمین سال رهایی مسافر محسن » روز پنج‌شنبه 4 بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از خداوند متعال سپاسگذارم که به من توفیق حضور در کنگره را داد از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر و قدردانی می‌کنم.از آقای صدیقی دیده بان محترم و کلیه خدمتگزاران شعبه که در تاسیس آن زحمت زیاد متحمل شدند تشکر می‌کنم می‌بینیم که راه را به خوبی ادامه می‌دهیم.امروز دو تا دستور جلسه داریم: دستور جلسه اول وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من و دستور جلسه دوم جشن تولد یک سال رهایی مسافر آقا محسن است. وادی‌ها راه را برای ما هموار می‌کنند تا بتوانیم از زندگی بهترین بهره را ببریم.  همانطور که شخصی وارد سفر اول می‌شود و کم کم با وادی‌ها آشنا می‌شود و یاد می‌گیرد که این وادی‌ها را عملی و کاربردی نماید و سفر برای او لذت‌بخش می‌شود. سختی‌ها برای او زیاد نیست و اوایل کار که می‌گویند ده ماه باید سفر کنید تصور می‌کنند که امکان پذیر نیست اما به آرامی متوجه می‌شوند که این طور نیست. با آموزش‌هایی که می‌بینند متوجه می‌شوند که خیلی هم لذت‌بخش است و یادگیری جهانبینی در کنگره باعث می‌شود که در زندگی بیرون هم باعث آرامش و آسایش خاطر آنان می‌شود. باعث تغییر رفتار و کردار شخص می‌شود و این باعث لذت از زندگی خواهد شد. من در زمان مصرف هیچ لذتی از زندگی نمی‌بردم و از خدا مرگ خود را می‌خواستم اما با آموزش‌های کنگره در هر سن و سالی که باشم از زندگی‌ام لذت می‌برم. این شامل تمامی افرادی می‌شود که در کنگره هستند مسافران و همسفران را شامل می‌شود.

وادی دوازدهم به من یاد می‌دهد که هر کاری می‌خواهم انجام بدهم باید یک پارامترهایی را در نظر بگیریم. مثلا یک کشاورز برای کاشت محصول باید زمین را شخم بزند و آماده کشت نمایید بذرش را آماده کرده و آبیاری کند به آن رسیدگی کند تا جوانه بزند و سر از خاک در آورد، و از بند آفات نجات دهد تا بعد از هشت ماه به آن خوشه‌های طلایی گندم برسد. این کمتر از نه ماه امکان پذیر نیست و یک کودک در رحم مادر باید نه ماه زمان طی شود. به دنیا آمدن کودک در سه ماهه امکان پذیر نیست، گندم هم در سه ماهه به جز علف‌های هرز چیزی عاید کشاورز نمی‌کند. اگر به جای گندم جو بکاریم آیا باید انتظار داشته باشم گندم برداشت کنیم.


از مکافات عمل غافل نشو گندم ز گندم بروید جو ز جو. هر کاری را من در هستی انجام بدهم همان به خودم بر می‌گردد. سفر اعتیاد هم همینطور است چنانچه کسی بخواهد با عجله، و زمان را از آن بگیرد و پارامترهایی که نیاز است را از آن بگیرد و استفاده نکند قطعا به آن رهایی درست نمی‌رسد. تلاش‌های یک سفر اولی با پارامتر زمان همراه با داروی مناسب و با آموزش‌های کنگره طی مدت ۱۰ ماه می‌تواند به رهایی برسد. آقای مهندس می‌فرماید: کمتر از ۱۰ ماه امکان ندارد یک شخص بتواند درمان اعتیاد را انجام بدهد مثل اینکه گندم باید طی مدت ۸ ماه به بار بنشیند و زودتر امکان پذیر نیست.

انسان‌ها اگر می‌خواهند به هدف خودشان برسند باید زمان ، تلاش و کوشش را در نظر بگیرند و خواسته قوی داشته باشند .مزرعه سبز فلک دیدم و داس و مه نو یادم از کِشته خویش آمد هنگام درو من باید بدانم چه بذری می‌پاشم و زمانی که درو می‌کنم بستگی دارد به تلاش و کوشش‌هایی که من داشته‌ام و قطعا همان را برداشت می‌کنم. در مورد دستور جلسه دوم یک سال رهایی مسافر محسن را به خودش و همسفرش وراهنمای همسفرش تبریک می‌گویم. انشاالله از مانده گاران کنگره باشند. محسن با یک حال بدی و با تخریب زیادی وارد کنگره شد، اما دقیقا وادی دوازدهم را اجرا کرد خواسته قوی داشت تلاش کرد و با حال خوب به یک رهایی رسید. تمام سی‌دی‌های خود را سر موقع نوشت و سر موقع در جلسات حاضر می‌شد. بعد از رهایی کنگره را ترک نکرد و خدمت‌های صادقانه انجام می‌دهد.

اعلام سفر مسافر محسن: تخریب 30 سال و آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، مدت سفر 10 ماه و 19 روز، روش درمان DST داروی درمان OT ورزش در کنگره :دارت، رهایی 15 ماه.
آرزوی مسافر محسن:آرزو می‌کنم آقای مهندس همیشه سالم باشند و کنگره روزی جهانی گردد.

آرزوی همسفر سمیه: خودم و مسافرم یک روزی راهنما شویم.

صحبت‌های مسافر محسن: سلام دوستان محسن هستم یک مسافر، من با تخریب بسیار بالایی با منیت بسیار  بالایی وارد کنگره شدم و همیشه درحال مصرف موادمخدر بودم. اما به لطف کنگره وآموزش‌های راهنمای خوبم آقا هوشنگ توانستم سفر خوبی را تجربه کنم. من همیشه فرمانبردار راهنما بودم و سرموقع می‌‍‌آمدم و سی‌دی‌هایم را به روز می‌نوشتم. تشکر می‌کنم از آقای مهندس و همه افرادی که در رسیدن من به رهایی مرا یاری نمودند. تشکر می‌کنم از همسفرم که در مدت زمان سفر اولم  به من خیلی کمک کردند و سنگ صبورمن شدند. هر کسی در کنگره خواسته داشته باشد به راحتی و در طول زمان به آن خواهد رسید.

صحبت‌های همسفر سمیه: سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر. خدا را شکر می‌کنم که اذن ورودم به کنگره صادر شد. زندگی من به دو دنیا تبدیل می‌شود قبل از کنگره و بعد از کنگره، قبل از کنگره اصلاً زندگی نمی‌کردیم و مسافر من قبول نداشت که مصرف کننده است. هیچ وقت فکر نمی‌کردم از معتاد بودن مسافرم راضی باشم اما الان از او تشکرمی‌کنم و می‌دانم در کنگره هر کس خواسته داشته باشد به درمان می‌رسد.

صحبت‌های راهنمای محترم همسفر مژگان: از خالق خودم تشکر می کنم که در هوای کنگره تنفس می‌کنم. به مسافر محسن و همسفرشان بابت جشن یک سال رهایی تبریک می‌گویم. ساعتی دقیقتر از ساعت خداوند نیست و همه چیز در وقت خودش اتفاق می‌افتد. خانم سمیه در سفر اول همیشه به موقع در جلسات و لژیون حضور داشتند. حال که به رهایی رسیده به یک تفکر سالم و جسم سالم رسیده است.

تایپ: مسافر محمد و مسافر حسین
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .