سرنوشت انسان در گرو اختیار

یازدهمین جلسه از دور سیزدهم کارگاه‌های عمومی  کنگره ۶۰ نمایندگی گرگان ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنما مسافر ناصر و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه " وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من " در روز پنجشنبه 4بهمن ماه ۱۴۰۳ ساغت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر. از نگهبان و دبیر جلسه متشکرم. از آقا یاسر که این وقت را در اختیار من قرار دادند هم سپاسگزارم. از آقا اسماعیل راهنما درمانم و ایجنت، مرزبانان و کلیه خدمتگزاران کنگره60 نمایندگی گرگان تشکر می‌کنم که زحمات زیادی را متحمل شدند.

در مورد دستور جلسه: در روزهای یک‌شنبه و سه‌شنبه مشارکت دوستان را گوش دادم و واقعا لذت بردم اما چیزی که در این وادی وجود دارد روی سه الی چهار نکته تاکید دارد. اگر هدف یا خواسته‌ایی داریم، این موضوع در گرو زمان است و باید زمان را در نظر داشت و  زمان سه مولفه دارد و جزو مثلث کنگره است، تغییر، تبدیل و ترخیص. در تغییرات مثال‌های زیادی بیان شده است مانند رویش گندم یا نهال یک درخت یا بچه‌ایی که می‌خواهد دنیا بیاید که در تمام این موارد دارای یک فرآیند می‌باشد یک نمونه بارزآن سفرDST می‌باشد. کسی که خیلی خوب سفر می‌کند، اگر توجه کنیم متوجه می‌شویم بعد از مدتی تغییرات در چهره‌اش کاملا روشن می‌باشد که همان تغییر و تبدیل است و ترخیص هم روزی است که به همراه راهنما خود به تهران می‌رود و رها می‌شود. یک زمانی هست شما یک خواسته دارید که آخر جلسه در دعاها بیان می‌شود فقط یک خواسته و یک دعا دلیل این امر این است که متمرکز باشیم روی یک خواسته اما یک زمانی هست خواسته داشتیم و تلاش هم کردیم اما آن خواسته اتفاق نیافتاده، دلیل این است که خواسته داریم اما تلاش به اندازه کافی نبوده یک دلیل دیگر هم دارد که مثلث خواست، تقدیر و فرمان الهی است.

مهندس همیشه تاکید بر خواسته دارد چون تقدیر یک تعریف دارد در کنگره که می‌گوید نامه پیشین اتقاقاتی از گذشته که ما هم زیاد متوجه آن نیستیم مانند تیری که از چله کمان رها شده، اما می‌شود در تقدیر تغییرات ایجاد کرد مثال کسی که زندانی شود می‌تواند تقدیر خود را رقم بزند در زندان اختیار دارد عضو مافیا شود و دنبال سرقت باشد یا با تفکر درست در مسیر درست کتاب بنویسد یا قاری قرآن شود و کلا می‌تواند کارهای مفیدی انجام دهد که تمام اینها سرنوشت ما را رقم می‌زند و بحث دیگر فرمان الهی است که ورود نمی‌کنم.
چیزی که وادی بیان می‌کند در مورد اختیار است که برای سرنوشت انسان مهم می‌باشد. ما در این دنیایی که زندگی می‌کنیم برای ما مانند مهد است و برای یادگیری آمده‌ایم. من باید اول بدی  را بشناسم اگر ندانم بدی چه می‌باشد خوبی من مثل یک ربات می‌شود چرا که نفس واحده انسان از سه تا عنصر تشکیل شده: نفس، جن و روح این چیزی است که وادی دوازده بیان کرده که در خصوص جن می‌گوید از آتش است و روح انسان از نور است ما هر چقدر این نار وجودی خودمان را به نور تبدیل کنیم انسان از درجه تکامل بیشتری برخوردار می‌شود و القاء منفی می‌تواند انسان را به پایین‌ترین درجه و یا به بالاترین درجه ببرد که درجه رفیع انسانی است.
در آخر این وادی در مورد القاء صحبت می‌کند من در لژیون به رهجویان بیان می‌کنم که در مورد مشکلات و بدبختی‌های زندگی سخن نگویید چون بار منفی دارد و ممکن است روی کسی تاثیر بگذارد و اصلا مهم نیست در چه جایگاهی باشیم وبه نظرمن باید همیشه از القاء مثبت سخن گفته شود این تجربه من در لژیون است که چند بار از مشکلات بیان گردید و بر من القاء منفی وارد گردید. القاء مثبت را می‌شود از راهنما از مرزبان،ایجنت و اعضاء لژیون دریافت کرد. از اینکه با سکوت خود به صحبت‌های من کوش دادید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ وارسال: مسافر جواد لژیون اول

عکس:مسافر حسن لژیون هفتم

نمایندگی گرگان

4بهمن ماه 1403