وسوسه با زمان حل می‌شود

مشارکت همسفر فاطمه از سی‌دی مثلث تاریکی
در این سی‌دی استاد امین می‌فرمایند: ما برای رسیدن به حال خوش باید مراحلی را طی کنیم و این مراحل قوانینی دارد که اگر ما اکنون شروع کنیم شاید سال‌ها طول بکشد بستگی به وضعیت جایگاه و میزان تلاش ما دارد.
اکثر انسان‌ها از حال خوش محروم هستند چون تلاش می‌کنند و از قوانین آگاهی ندارند بالعکس عمل می‌کنند و حالشان بدتر می‌شود.
این نقص قوانین از یکسری مطالب کنار همدیگر به وجود می‌آید، یعنی ارتباط یکسری مطالب که باعث می‌شود ما در این حال بد و تاریکی قرار بگیریم. در داستان ابلیس که در قرآن آمده است چون ابلیس خود را برتر و بهتر دانست رانده شد و خداوند او را بیرون کرد. این مطلب به ما یک نکته‌ای را می‌فهماند که انسان چه‌طور می‌شود سقوط کند؟ در این‌جا باید یک اندیشه در او به وجود بیاید و در آیه قرآن به آن اشاره می‌کند که اندیشه‌ هر انسان می‌تواند او را به گمراهی بکشاند.
ما در کنگره صور آشکار و صور پنهان داریم یعنی که در هر انسانی یک شیطان درونی و یک شیطان بیرونی وجود دارد. در آیه بعدی شیطان از خداوند این فرصت را می‌خواهد تا اندیشه و اعتقاد خود را ثابت کند و در انسان‌ها هم این نیز به وجود می‌آید. همان‌طور که شیطان برای اثبات اندیشه‌اش می‌خواست انسان را به نافرمانی بکشاند در انسان هم نیز سقوط ایجاد می‌شود و این اندیشه که جنس من برتر است آغاز یک نافرمانی می‌شود.
یکسری کلیدهایی هستند که در ذهن ما به وجود می‌آیند و منشا آن‌ها در مقایسه کردن است؛ این‌که من مقایسه می‌کنم از همه مخلوقات برتر هستم می‌خواهم این عقیده‌ خودم را به اثبات برسانم. این برای من اهمیت دارد و به خاطر این‌که این عقیده در من قدرتمند شود باید این اتفاق رخ دهد و در واقع این آغاز مطرود شدن خودمان است.
هرکس می‌تواند ماهیت این افکار را در ذهن خود بررسی کند و ببیند کدام قضیه می‌خواهد این را اثبات کند و او را به سقوط بکشاند. این قضیه آن‌قدر مهم می‌شود که ما حاضر هستیم بهای سنگینی را برای آن پرداخت نماییم ولی سر اعتقاد و برتر بودنمان بمانیم. در این‌جا یک سوالی پیش می‌آید که اگر این‌طور باشد انسان هیچ تلاشی در زندگی نمی‌کند. تفاوت تلاش در نگاه ما می‌باشد، این‌که من برتر هستم تفاوت در نگاه انسان است که باعث سقوط و رفتن در تاریکی می‌شود. هر اتفاقی که می‌افتد برمی‌گردد به همین نفس، که دارای خواسته است و از این جهت ما می‌فهمیم که در چه وضعیت هستیم.
همان‌طور که نفس دارای خواسته‌های معقول و نامعقول می‌باشد گفته می‌شود که انسان در مسئله نامعقول اگر بخواهد حرکت کند و وارد تاریکی شود چند راه دارد: راه اول که مشخص است آن خواسته نامعقول را اجرا کند و دومین مرحله این است که خواسته معقول را اجرا نکند و سومین مرحله این است که خواسته معقول را نبیند و از یاد ببرد.
اولین ضلع مثلث تاریکی وسوسه می‌باشد و ما در کنگره بارها گفته‌ایم وسوسه با نیاز تفاوت دارد، وسوسه چیزی است که با زمان حل می‌شود ولی نیاز با زمان برطرف نمی‌شود مانند تشنگی که قطعاً باید آب خورده شود تا تشنگی برطرف شود چون نیاز است. ضلع بعدی انجام خواسته‌های معقول است که ما می‌خواهیم انجام دهیم اما از ذهن ما خارج می‌شود و شیطان ما را از یاد آن غافل می‌کند و ضلع سوم این است زمانی که ما به نقطه‌ای برسیم که فرمان یا کار معقولی را مستقیماً رد می‌کنیم یعنی عصیان اتفاق می‌افتد که در کلام الله هم از آن یاد شده است.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
تنظیم و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان