مشغول مطالعه کتاب بودم که مسافرم سرشار از انرژی به خانه آمد و گفت؛ باید سیدی نوشتن را شروع کند و از من نیز خواست سیدی بنویسم، من نیز هندزفری متصل کردم و شروع به شنیدن سیدیها کردم، گویا دستی قدرتمند من را از ظلمت به مکانی نورانی و زیبا رساند در آن لحظه حسی را در قلب و وجود خود تجربه کردم که هرگز احساس نکرده بودم هرچه میشنیدم بیشتر لذت میبردم، بنابراین بهترین تصمیم را گرفتم و وارد کنگره شدم، با شنیدن سیدیها انرژی دریافت میکنم که گاهی از دور با آقای مهندس دردودل میکنم و از ایشان کمک میخواهم که نتیجه آن را نیز دیدم؛ از آقای مهندس بسیار سپاسگزارم که با آموزشهای ارزشمند خود مسیر صحیح زندگی، آداب معاشرت، آداب غذا خوردن و از همه مهمتر مسیر تفکر کردن را به من آموختند در مقابل این محبتها وظیفه من انجام دادن تمام قوانین و دور کردن عادتهای غلط از خویش است.
نویسنده؛ همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شقایق (لژیون هفدهم)
زمانیكه مسافرم اعتیاد نداشت دنیا برای من بسیار زيبا بود؛ اما با درگیر شدن فرزندم در دام اعتیاد دنيا برای من به مکانی تيره و تار تبدیل گشت غم، درد، ترس، خشم و اضطراب وجودم را فراگرفته بود فقط خدا را صدا میزدم و از او یاری میخواستم که در نهایت خداوند صدای من را شنید و معجزه نمایان شد و اذن ورود ما به کنگره که مکانی امن و مقدس میباشد صادر شد، به لطف پروردگار و آقای مهندس درب به روی ما گشوده شد كه جبران تمام دربهای بسته است، وارد خانه و خانواده بزرگی شدم كه سراسر عشق، محبت، معرفت و حسهای ناب بود، يک بزرگمرد درب آن خانه را به روی ما گشود که آموزش بگيريم و به آرامش، درمان و رهایی برسيم، در این خانه تمام افراد با غم من آشنا بودند و دیگر خجالت، ترس از آبرو و شرمساری معنا نداشت، مکانی بود که تمام افراد خالصانه تلاش میکردند حال دل من خوب شود، اطمینان دارم دعای خير تمام عزيزان شامل؛ مسافر من شده است، زیرا اعتقاد دارم دعا برای دیگران اجابت میشود؛ من بارها ناخودآگاه برای افرادی که هيچ نسبت خونی با آنها نداشتم از صمیم قلب دعا کردم و نتیجه آن را دیدم، بیش از دو سال است که در کنگره حضور داریم با توجه به فراز و نشيبهای سفر مسافرم باز هم ايمان دارم كه دیر یا زود به درمان قطعی خواهد رسید، زيباترين بارانها از سياهترين ابرها میبارد و پس از آن رنگينكمان پديدار میگردد، دائماً به خداوند میگویم که از عمر من بکاهید و به عمر آقای مهندس بیفزایید و امیدوارم مسیر کنگره برای تمام افراد در بند اعتیاد هموار گردد و از این بلای خانمانسوز نجات یابند.
نویسنده؛ همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر شقایق (لژیون هفدهم)
به نام او که سلطان هستی و فرمانروای عالم است، او که بر تمام عالم احاطه دارد و سرنوشت ما در دست او است و آنچه باید را مینویسد، با قدرت و عظمت خود سکان کشتی زندگی را به دست انسان داد، او طلب ما از هستی را مینویسد و عادل است، زیرا به تمام انسانها قدرت انتخاب داده است شاید پذیرش این موضوع برای ما دردناک باشد؛ اما آنچه هستم انتخاب خودم میباشد زمان در حالگذر است و ما به رفتارها و عادتهای کوچک خود گرفتار میشویم، متوجه نیستیم چه بلایی بر سر خود آوردهایم گاهی خوب یا بد و گاه بهآرامی به عمق تاریکی میرویم و متوجه سقوط خود نیستیم، زمانیکه به اعماق چاه اصابت کردیم متوجه خواهیم شد از کجا به کجا نزول یافتیم، زمانی نیز مانند یافتن کنگره چنگ به این ریسمان میزنیم و آرامآرام به آسمان صعود خواهیم کرد، به گذشته نگاهی میاندازیم، خواهیم دید چه زیبا تغییرات مثبت را سپری کردیم، بنابراین معرکهگیری نمیکنیم، زیرا سکوت را آموختهایم و فراز و نشیبهای زندگی را میپذیریم در نهایت ایمان دارم ما از رها شدگان نیستیم بلکه به پرواز در آمدهایم.
نویسنده؛ همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر شقایق (لژیون هفدهم)
ویرایش و عکس؛ همسفر فاطمه(ک) رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ارسال؛ همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم )
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
65