انسان هر چه تزکیه و پالایش‌هایش بیشتر باشد موفق‌تر است

آقای مهندس در سی‌دی خشم می‌گویند: بدون حس هیچ حرکتی انجام نمی‌گیرد، در انسان ۱۱ حس وجود دارد که ۵ حس آن درونی است که شامل: حس بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه است و پنج حس بیرونی نیز داریم که با هفت اندام نزدیکی بیشتری دارند، ما یک حس ششم دیگری داریم که با آن ۱۱ حس می‌شود که رابط بین ۵ حس درونی و ۵ حس بیرونی است.

حس قابل رؤیت نیست، اما هم‌نام خودش را می‌جوید. وقتی انسان حرف یا موضوعی را در یک فرد می‌شنود کینه به دل می‌گیرد همان لحظه می‌خواهد ناسزا بگوید و جواب بدهد، در نهایت درگیری به وجود می‌آید و خشم باعث درگیری می‌شود در این شرایط ضریب هوشی انسان کاهش پیدا می‌کند و به یک‌ فرد احمق تبدیل می‌شود در آن صورت تفکر از بین می‌رود و ممکن است باعث انجام کارهایی مانند قتل شود که بعداً ایجاد پشیمانی می‌کند.

بدترین حسی که وجود دارد حس ناامیدی است که در آن هیچ حرکتی انجام نمی‌گیرد و مهم‌ترین ابزار شیطان است. پی بردن تمنای دل می‌خواهد، اگر می‌خواهید به هر چیزی دست پیدا کنید و آن را برای خودتان جذب کنید باید دل و حس، آن چیز را بخواهد در آن صورت به شما الهاماتی وارد می‌شود که به آن شکل می‌دهد، این الهامات بستگی به این دارد که چه چیزی می‌خواهید؛ اگر خواسته منفی باشد الهامات در جهت منفی است؛ اگر خواسته در جهت مثبت باشد الهامات  و پیام‌هایی که برای شما دریافت می‌شود مثبت است. پس انسان در پی هر چه هست به آن الهام می‌شود و آن‌گاه تصویر می‌یابد، یعنی این‌که از روی الهام اقدام می‌کند و آن کار را انجام می‌دهد، به عنوان مثال؛ یک حسی به‌ انسان می‌گوید: از خانه بیرون برو، وقتی بیرون می‌رود زلزله می‌آید، یعنی این‌که از روی الهام کار را انجام می‌دهد و بیرون رفتن او از خانه یعنی تصویرسازی کرده است و سپس پالایش‌های مداوم به تراوش‌ها استحکام می‌بخشد.

انسان هر چه تزکیه و پالایش‌هایش بیشتر باشد موفق‌تر است و دریافت‌ و الهامات بیشتری به او‌ می‌شود. حس‌ها همیشه هم‌نام خودشان را درک و پیدا می‌کنند، یعنی یک معتاد همیشه معتاد را درک می‌کند، یک دزد، دزد را درک می‌کند و یک عارف حس یک‌ انسان عارف را درک می‌کند و با او‌ هم حس می‌شود. صورت مسئله اعتیاد یک جای‌گزينی است، جای‌گزینی مواد مخدرهای بیرونی به جای مخدر‌های درونی، یعنی؛ هر چیزی را ابتدا می‌بایست صورت مسئله‌اش شناخته شود، مانند سرطان که در اثر از نظم خارج شدن ژن‌های RNA است.

بنابراین ما هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم در ابتدا باید صورت مسئله آن را بشناسیم و سپس بر مبنای آن بتوانیم قدم‌های بعدی را برداریم. بدون حس هیچ حرکتی انجام نمی‌شود، حس ما خیلی تعیین کننده است ما حس‌های متفاوتی داریم، مانند: حس ناامیدی، امیدواری، حس کلاهبرداری، تنفر، عشق، دوستی، کینه و سازندگی این حس‌ها همگی برای ما تعیین کننده هستند که باعث ایجاد حرکت در ما می‌شوند.

منبع: سی‌دی خشم 
رابط خبری: همسفر سمیرا رهجو راهنما همسفر هدی ( لژیون دوم)
نویسنده: همسفر افسون
ویرایش: همسفر زهرا، همسفر سپیده (دبیر سایت)
ارسال: همسفر نازنین نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد