دوازدهمین جلسه از دورهی نهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی اردستان با استادی مسافر سجاد و نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه "وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من" سهشنبه ۲ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از خداوند تشکر میکنم که این جایگاه خدمتی را روزی من قرار داد که آموزش بگیرم. در ابتدای امر از آقای حسین دژاکام تشکر میکنم و جا دارد از راهنمای بزرگوارم مسافرحسین تشکر کنم و از تمام کسانی که در ابتدای مسیر راه را به من نشان دادند که بتوانم حال دلم را خوب کنم و آموزش پذیر بشوم.
دستور جلسه امروز وادی دوازدهم هست که میگوید در آخر امر اجرا میشود می خواهم یک مشارکت خیلی ساده و قابل درکی با همدیگر داشته باشیم، که متوجه شویم این وادی چه میگوید و مسیر آموزشیاش برای ما چه هست.
در ابتدای سفر اول مفهوم این وادی برایم سخت بود که در آخر امر امر اول اجرا میشود،یعنی چه ؟ آخر امر به خواستن برای انجام کاری اشاره میکند یعنی در آخر کار آن چیزی که در ذهن و فکرت بوده به انجام میرسد، شاید یک مقداری تکراری هم باشد ولی مثال همان کشاورز را میزنیم و کاشتن گندم که کشاورز اول که میخواهد گندم را بکارد به روزی فکر میکند که دارد گندم را برداشت میکند برای اول کار باید بذر خوب داشته باشد و بستر مناسب و آب و کود مناسب مهیا کند. کشاورزان سعی میکنند بذری که میکارند جنسش خوب باشد که بعد در فروش آن مشکل نداشته باشند، آن گندم من مسافر هستم که میخواهد درمان شود ، ما هیچ گندمی را سراغ نداریم که بستر برایش فراهم باشد و سبز نشود.
یاد نقل قولی از آقای مهندس افتادم که یک سری دانشمندان به هم میگفتند که خالقی وجود ندارد و انسانها از همان پدیده بیگ بنگ به وجود آمدهاند و نه خدایی وجود دارد و نه هیچ، ما انسانها بر اثر اتفاقی که افتاده امروز وجود داریم.
یک عارف و عالمی هم در بین آنها بود که حرف آنها را قبول نداشت و گفت من به شما ثابت میکنم و گفتند چطوری ؛گفت شما بروید یک نخودی درست کنید و آنها گفتند که کاری ندارد. آنها رفتند و نخود را شکافتند ببینند از چه چیزهایی درست شده است مثلاً کلسیم و سدیم و غیره دارد یک عدد نخود طبیعی درست کردند و گفتند ما نخود را درست کردیم و این است.
عارف گفت ببینید این نخود که خداوند درست کرده می روید و سبز میشود، آیا نخودی که شما هم درست کردهاید سبز میشود؟ آنها رفتند نخود را کاشتند و بعد از چند وقت دیدند که آن نخودی که اصلی بود سبز شد و آن یکی پوسید و خراب شد ،به این نتیجه رسیدند که بله آن صور پنهان وجود دارد.
در بحث اعتیاد من وارد کنگره میشوم و در این بستر قرار میگیرم، حالا من میتوانم در این بستر مناسب قرار بگیرم و یا در بستر نامناسب و منفی قرار بگیرم. بستر مناسب برای من سجاد این هست که در چهارچوب مقررات کنگره قرار بگیرم.
اهریمن در سفر به من فرمان گریز در مصرف اوتی را میدهد و باعث میشود من گل رهایی را شاید بگیرم ولی حالم خیلی خراب باشد، یک رهایی سوری گرفته ام که خودم میدانم مورد قبول نیست.
اصلیترین بحث در درمان این هست که پدیده سازگاری اتفاق بیفتد.اگر کسی به کنگره آمد و حرف راهنما را گوش کرد یک حال خیلی خوبی به او دست میدهد که خارج از وصف است، و این حال با هیچ حالی قابل قابل تعویض نیست.
در کائنات و کنگره زمان خیلی مهم است حداقل زمان برای رسیدن به رهایی ۱۰ ماه است اگر کسی بگوید من زود و سریع میتوانم درمان شوم هیچ وقت به این حال خوش نمیرسد ،چون سیستمهای شبه افیونی بدن او بازسازی نمیشود.
این مسیر میان بر ندارد که ۱۰ ماه را بخواهیم به ۷ الی ۸ ماه کوتاه کنیم، شاید بیشتر بشود ولی کمتر نمیشود. در این زمان تمام سیستمهای بدن ریکاوری میشوند و به تعادل میرسند.
تایپ: مسافر حسین لژیون دوم
ویراستاری: مسافر محمدرضا لژیون اول
عکاس: مسافر محمدرضا لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر مجتبی لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
28