به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان سهراب هستم یک مسافر
تخریب ۳۰ سال آنتی X مصرفی شیره و تریاک، مدت ۱۲ ماه به روش DST و داروی OT با رهنمودهای استاد عزیزم آقای محمدجواد سفر کردم. رهایی ۴ سال و ۴ ماه، بدون دخانیات، ورزش در کنگره دارت.
در ابتدا از آقای مهندس و خانوادهی محترمشان سپاسگزارم که اجازه میدهند ما در کنگره نفس بکشیم و از آزادی که کنگره به ما عطا کرده است لذت ببریم.
۱- شما از وادی دوازدهم چه آموزشهایی گرفتید و برداشت شما از این وادی چیست؟
زمانی که وارد کنگره شدم دلم میخواست هر چه زودتر از دام اعتیاد رها شوم و مرتب از راهنمای خود خواسته رهایی داشتم و آقای محمدجواد به من میگفت: نگران نباش، یک پروسه است که باید طی کنید. ایشان کاشت، داشت و برداشت گندم را برای من مثال زد. دوران زندگی یک نوزاد در رحم مادر را بیان میکرد و میگفت: دوره درمان اعتیاد را باید فرصتی دانست برای اینکه جسم خودش را بازسازی کند زیرا هیچکس قادر نیست مشکلات جسم را ترمیم کند و آن خود جسم است که باید این کار را انجام دهد و شما ۱۱ ماه دیگر ثمره کار خود را خواهید دید اما من متوجه حرف ایشان نمیشدم تا زمانی که در وادی دوازدهم گفته شد: شما محصولی را که میخواهید درو کنید، اول میکارید، زمان میگذرد و در پایان آن چیزی را که اول میخواستید به دست میآورید و من نتیجه گرفتم که هر چیزی زمان خودش را میخواهد برای اینکه نتیجه حاصل شود.
۲- مراحل تغییر، تبدیل و ترخیص در طول سفر به چه شکل انجام میشود؟
خوشبختانه در کنگره الگوهای بسیار خوبی برای ما مسافران هست و ما با دیدن آنها میتوانیم راه خود را دقیق پیشبینی کنیم. زمانی که وارد کنگره میشویم باید خودمان را با دیگران همسان کنیم یعنی: لباس سفید بپوشیم، کفش مرتب بپوشیم، سر و صورت خود را اصلاح کنیم، کیف خریداری کنیم و با یک نظم خاصی که کنگره میطلبد شروع به گرفتن آموزش کنیم. پس مرحله تغییر از ساعت اول ورود به کنگره آغاز میشود و در ادامه نوشتن CD، حضور در شعبه، حضور در جلسات عمومی و خصوصی، حضور در لژیون آرام آرام کار خود را انجام میدهند و بدون اینکه ما متوجه بشویم آموزش میگیریم و آن تغییرات در وجود ما رخ میدهد و کم کم ما آن نفس سرکش را لگام میزنیم و انسان آرامتری میشویم و با پایان سفر و حضور نزد آقای مهندس آن بند اعتیاد بریده میشود و ما از دام اعتیاد ترخیص میشویم.
۳- وادیها، بخصوص وادی دوازدهم چه نقشی در زندگی مسافران دارد؟
اگر خوب دقت کنیم ما عمر خود را با ناراحتی، جنگ، بحث و ناامیدی سپری کردیم و توان روبهرو شدن با مشکلات را نداشتیم برای مثال: اگر همسفرم میگفت: رهایت میکنم و میروم، من به راحتی میگفتم: راه باز است و جاده دراز ولی فکر نمیکردم که این بچههای کوچک را چه کسی نگهداری میکند، خانه و زندگی را چه کسی سر و سامان میدهد. دلیل این رفتارها جهل من بود که در وادیها آقای مهندس میفرمایند: "وادیها پلهایی هستند روی درههای جهل و ناآگاهی، انسانها باید از این پلها گذر کنند برای اینکه به سلامت به مقصد برسند."
وادیها تفکر کردن، انجام عمل سالم، نقش و مسئولیت ما را در زندگی چقدر زیبا روشن میکند و برای ما مشخص میکنند که با انجام عمل درست و تزکیه و پالایش میتوانیم نقطهها را به خط تبدیل کنیم و دانایی به دست آوریم و با کمک نیروهای الهی که در ادامهی وادی دوازدهم نیز به آنها اشاره شده است و تحت نیروهای القا، احیا و تحرک نام گرفتهاند، ما اژدهای هزار سر اعتیاد را عقب میزنیم و راه روشناییها را در پیش میگیریم و در نهایت عشق و محبت را به خانواده و جامعه هدیه میدهیم.
در پایان میخواهم صمیمانه از راهنمای عزیز و توانمند خودم آقای محمدجواد و همچنین از راهنمای محترم همسفرم سرکار خانم سودابه تشکر و سپاسگزاری کنم زیرا نجاتبخش زندگی من و خانوادهام شدند. دستانشان را میبوسم و آرزوی سربلندی برایشان دارم.
خداوند را بابت أخذ شال نارنجی توسط همسفرم شکر میکنم و میخواهم به ما توان بدهد برای اینکه نیروی کارآمدی برای کنگره باشیم و قدری از زحمات آقای مهندس، این حکیم الهی را جبران کنیم.
مصاحبه کننده: مسافر علی لژیون نهم
ویراستار و تنظیم: مسافر امیرحسین لژیون نوزدهم
ارسال: مرزبان خبری مسافر جعفر
- تعداد بازدید از این مطلب :
185