English Version
This Site Is Available In English

جمع کننده مطالب نباشیم

جمع کننده مطالب نباشیم

سلام دوستان ملیحه هستم همسفر

هر وادی یک پیام و هدف خاصی را دنبال می‌کند و برای اینکه در آخر امر، امر اول اجرا شود ما نیاز به زمان داریم. فلز هر کس همان دانایی فرد است؛ تا دانایی تغییر نکند فلزش تغییر نخواهد کرد. همه انسان‌ها ساختارشان یکی است و تفاوت در فلز وجودی انسان‌هاست و ما باید اول تغییر کنیم تا بعد به مرحله تبدیل و ترخیص برسیم. انسان می‌تواند به هر توانایی که بخواهد برسد ولی زمان زیادی لازم دارد که ساختار آن تغییر کند؛ ساختارها همان دانش و علم هستند و باید بتوانیم آن‌ها را اجرایی کنیم. ما برای انجام هر کاری در ذهن خود نقشه می‌کشیم ولی باید آن نقشه را به عمل درآوریم. الهام و القا برای تمام موجودات هستی وجود دارد؛ انسانی که در صراط ‌مستقیم قرار بگیرد برای او القا و الهام مثبت فرستاده می‌شود. ما تصویری از بیرون داریم و این در درون ما نیز ساخته‌شده و می‌توانیم با نگاه کردن به تصویر در شرایط مختلف قرار بگیریم که هم می‌توانیم به انسان کج‌خلق و هم به انسانی آرام تبدیل شویم؛ در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود؛ از گفتن تا عمل کردن فاصله زیاد است و با عمل کردن به علم است که ما می‌توانیم به نتیجه برسیم. فضا یا قابل‌تغییر است یا غیرقابل تغییر و فضایی قابل‌تغییر است که ما بتوانیم با علم خود آن فضا را تغییر دهیم که همان دانایی ما است و همه‌چیز در طول زمان اتفاق می‌افتد؛ پس من برای رسیدن به هر هدفی که ترسیم می‌کنم باید تلاش کرده و بدانم که در طول زمان به نتیجه می‌رسم.

سلام دوستان نفیسه هستم همسفر

عنوان وادی دوازدهم‌ «در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود» که این جمله کوتاه حامل نکات مهمی است؛ این وادی به من یاد می‌دهد که برای به نتیجه رسیدن هر کاری پارامتر زمانی، بسیار جایگاه مهمی دارد. نکته دیگر اینکه بسته به نوع خواسته و ظرفیت من باز این زمان تغییر خواهد کرد. گاهی انسان بایستی در دایره خودش بماند تا ظرفیت لازم در درونش ایجاد شود تا بتواند تغییر جایگاه دهد و یا به چیزی که می‌خواهد، دست پیدا کند و گاهی لازمه افزایش یافتن ظرفیت این است که ساختارهای قبلی به‌طور کامل از بین برود و ساختارهای جدیدی شکل بگیرند که این مسئله زمان بسیار زیادی لازم دارد. در بخشی از این وادی آمده که اکثر صفات قدرت مطلق در اندازه‌های کوچک در ما تعبیه‌شده و ما بایستی با آموزش و تجربه آن‌ها را از درون خود پیدا کنیم؛ این مطلب به من یادآور می‌شود که همه انسان‌ها تمامی توانایی‌ها و استعدادها را درون خودشان دارند ولی مسئله‌ای که افراد را از هم متفاوت می‌کند خواست آن‌هاست؛ یعنی اگر خواست انجام کاری را داشته باشم با حرکت درست حتماً به نتیجه خواهم رسید. آقای امین در سی‌دی «فلز وجودی» فرمودند: «فلز وجودی انسان‌ها متفاوت است و به این معنا نیست که مثلاً فلز یک نفر از طلاست و فلز نفر دیگر نقره، بلکه همه ما مثل هم آفریده شده‌ایم و فلز وجودی یعنی میزان دانایی که ما کسب می‌کنیم.» در تکامل‌ها است که این فلز باید تغییر کند و این امر نیاز به معجزه زمان دارد؛ این معجزه زمان است که به ما فرصت می‌دهد که تغییر ماهیت دهیم و تبدیل به بهترین خودمان شویم و در آخر ترخیص شویم.

سلام دوستان ظریفه هستم همسفر

«در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود.»
عشق به انجام کار مهم‌تر از آرزو به انجام کاری است؛ انسانی که عشق به انجام کاری داشته باشد درصورتی‌که دانش او با عملش تطابق داشته باشد می‌تواند آن کار را انجام دهد، لذت ببرد و برای اینکه به نتیجه برسد به دنبال مطالب خوب و غنی باشد؛ مهم این است که آیا می‌توانم به نقطه اجرا درآورم؟ وادی دوازدهم یک جمله است ولی برای هر انسانی تکلیف را مشخص کرده و صبر را توصیه می‌کند؛ اینکه باید نقشه‌ای را ترسیم کرد و مهم‌تر از آن نقشه‌ای قابل‌اجرا است؛ همانند احداث دانشگاه که ابتدا از یک تفکر به نام آکادمی در ذهن آقای مهندس حسین دژاکام خلق شد و در جهان بیرون با فاصله زمانی، صبر و از حرکت‌های کوچک تبدیل به حرکت‌های بزرگ شد. وادی دوازدهم بیان می‌کند که جهان آن چیزی است که در ذهن و خیال من است و به عمل درمی‌آید و هر قدمی که در آن برمی‌دارم برای بشر و بشریت در جهان فیزیکی است؛ این مطلب برای شخص خاصی نیست و این راه و مسیر برای همه انسان‌ها است و لازمه آن خلق استعدادها می‌باشد که باید مراحل تغییر ساختار شکل بگیرد و شخص با اختیار و خواست خود آن را به انجام رساند که این اتفاق باید با تغییر در فلز وجودی انجام شود که با آموزش‌ها و تکامل در جهان‌بینی باعث می‌شود که فلز وجودی‌اش تغییر کند؛ همانند یک مصرف‌کننده تا به دانایی برسد.
بعد از همه قوانینی که پشت سر گذاشتیم وادی دوازدهم می‌گوید: «در آخر امر، امر اول اجرا می‌گردد»؛ یعنی برای ما تعیین تکلیف می‌کند که اگر امر یا خواسته‌ای داری طبق وادی اول که «با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد» برای آن تفکر می‌کنیم و نقشه‌ای حساب‌شده می‌کشیم و باید سه پارامتر عمل کردن، صبر و زمان را در نظر بگیریم که هر امری برای رسیدن به حرکت ما نیاز دارد و مدت‌زمان خاصی لازم دارد و صبر ما را می‌طلبد؛ مثل نوزادی که برای به دنیا آمدن مدت نه ماه نیاز دارد که در شکم مادر بماند؛ یا متد DST که فرد برای رسیدن به درمان باید مدت ده الی یازده ماه داروی OT را دریافت و سپس کاهش دهد تا به صفر برسد و جسم او نیز بازسازی شود؛ پس باید شروع درمان انجام شود، صبر لازم را داشته باشد و مدت‌زمان را هم در نظر بگیرد.

انسان برای رشد و تکامل خود باید مدام جوینده دانش باشد ولی تنها کسب اطلاعات و حفظ کردن آن کافی نیست بلکه باید بتواند آن‌ها را به مرحله عمل و اجرا درآورد. علم زمانی ارزش دارد که به مرحله عمل برسد در غیر این صورت هیچ ارزشی ندارد؛ مثل افرادی که مال زیادی جمع می‌کنند ولی از آن استفاده نمی‌کنند و لذتی نمی‌برند درصورتی‌که مال بهر آسایش عمر است و برای چیز دیگری نیست. برای انجام هر کار باید نقشه آن را ترسیم کنیم و به اجرا درآوریم ولی اگر نقشه می‌کشیم ولی عمل نمی‌کنیم و یا کارها را نیمه‌کاره رها می‌کنیم این موضوع باعث می‌شود که ذهن ما درگیر شود؛ وقتی ذهن درگیر باشد نمی‌توانیم کارهای دیگر را حل کنیم بنابراین راهی را انتخاب کنیم که افکارمان در آن مسیر به‌هم‌ریخته نباشد؛ یعنی زمانی که تصمیمی می‌گیریم، البته اگر عمل سالمی است، بلافاصله آن را انجام دهیم تا حرف و عمل ما یکی شود، ذهن ما آسوده گردد و از همه مهم‌تر نفس به ما اعتماد کند و به عبارتی اعتمادبه‌نفس ازدست‌رفته ما بازگردد؛ اما از گفتن تا عمل کردن مرحله سختی است که باید آن را تمرین کرد و مهم‌ترین مشکل بشر همین است که خیلی چیزها را می‌داند ولی نمی‌تواند به آن‌ها عمل کند. در کتاب «عشق» قوانین را به ما می‌آموزد؛ مهم این است که ما جمع کننده مطلب نباشیم و بدانیم که اگر می‌خواهیم کاری انجام دهیم و نقشه آن را ترسیم می‌کنیم؛ باید آن را از صفحه کاغذ بیرون بکشیم و اجرا کنیم و از طرفی صبر داشته باشیم و پارامتر زمان را هم در نظر بگیریم که برای رسیدن ممکن است چند روز یا چند ماه و حتی چند سال زمان ببرد.

سلام دوستان مریم هستم همسفر

در اول وادی این‌طور بیان‌شده که «در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود»؛ به این دلیل که هر انسانی برای رسیدن به خواسته‌های خود باید زمان را در نظر داشته باشد ولی بیشتر انسان‌ها با حذف زمان می‌خواهند به خواسته‌های خود برسند. انسان می‌تواند چیزهایی که در ذهن خود می‌سازد عملیاتی کند (همان شو شود) و به همین دلیل انسان می‌تواند خلق کند ولی نوع آن فرق می‌کند. انسان وقتی در کالبد خاکی قرار می‌گیرد پیمانی که باقدرت مطلق بسته را فراموش می‌کند ولی خداوند به انسان اختیار داده که خودش راه را انتخاب کند و به مرحله‌ای برسد که بتواند راه را از چاه تشخیص دهد و ما انسان‌ها با آموزش گرفتن و تجربه‌هایی که در طول زندگی به دست می‌آوریم، می‌توانیم علم درون خود را پیدا کنیم و آن‌طور که دوست داریم سرنوشت خود را رقم بزنیم و این معجزه زمان است که به امواج فرصت داد تا در هستی تغییرات صورت بگیرد. در هستی هر چیز بر مبنای ضدش قابل‌تشخیص است؛ نیروهای بازدارنده و تخریبی مکمل و ارتقادهنده انسان هستند؛ بایستی آن‌ها را بشناسیم و از آن‌ها عبور نکنیم زیرا دام تاریکی‌ها بسیار جذاب است و درنهایت انسان را به تباهی، نابودی و فساد می‌کشاند. نگاهی به پروسه درمان در کنگره می‌اندازیم؛ برای اینکه فرد مصرف‌کننده تغییر کند و به درمان برسد ما حداقل به ده ماه و حداکثر یازده ماه زمان نیاز داریم. قدرت مطلق بزرگ‌ترین احیاکننده است که مردگان را زنده می‌کند و ما در کنگره شاهد و ناظر این مسئله هستیم و کسی که به رحمت و بخشندگی خداوند ایمان داشته باشد، می‌داند که وعده خداوند دروغ نیست. این وادی به من آموزش داد که برای تغییر کردن، باید در گفتار، کردار و اندیشه تغییر صورت گیرد تا من بتوانم تبدیل شوم.

رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیست‌وششم)
ویراستار: همسفر صفورا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر پگاه خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .