گفتوگویی با راهنمای لژیون یازدهم همسفر مرجان، ترتیب دادهایم که توجه شما را به خواندن این مصاحبه جلب میکنیم.
لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان مرجان هستم یک همسفر
آخرین انتی ایکس گل و تریاک، به روش دی اس تی با اوتی. با راهنمایی همسفر آزاده و مسافر سهراب. مدت رهایی ۵ سال.
چگونه با کنگره ۶۰ آشنا شدید.
از طریق برادر همسرم با کنگره آشنا شدم.
چه جایگاه های خدمتی در کنگره ۶۰ تجربه نمودید؟
در وبلاگ شاداباد خدمت میکردم که بیشترین بار آموزشی را برایم به همراه داشت، مسئول کارت بودم، در قسمت همسفر کوچولوها مدتی خدمت کردم، دبیر جلسه، لژیون سردار، جایگاه راهنمایی و ...
چه چیزی باعث شد که در کنگره بمانید و خدمتگزار باشید، اکنون که در جایگاه راهنمایی هم هستید.
در ابتدای امر، عشق راهنمایم به خدمت من را راغب میکرد که تلاش بیشتری کنم تا در جایگاه راهنمایی خدمت کنم. آقای امین در سی دی معلم میفرمایند: یک نیروهایی راهنما را در مسیر خدمتیاش حمایت میکنند و او تحت الحمایت است... این جمله آقای امین من را عاشق تر میکرد و تلاشم را دو چندان کردم ،دوست داشتم جمله آقای امین را با همه وجودم تجربه کنم. در زمان امتحانات راهنمای مسافرم حال خوبی نداشت و شرایط درس خواندن برایم فراهم نبود، از کوچکترین فرصتی استفاده میکردم که بخوانم. به یاد دارم یک بار اینقدر خسته بودم که گریه کردم و گفتم؛ خدایا من دیگر توان ندارم یا شرایط را فراهم کن یا این عشق را از من بگیر، چرا نمیتوانم دست از درس خواندن بردارم، چرا همه وجودم راهنمایی را میخواهد. دقیقا همان شب خوابی دیدم که سراسر وجودم را از انرژی سرشار کرد و جانی دوباره به من داد و مصممتر از گذشته درس میخواندم و خدا را شکر قبول شدم. عشق و ایمان و حمایت نیروهای کنگره که در جایگاه راهنمایی تجربه کردم با هیچ چیز در دنیا عوض نمیکنم و همیشه از خداوند خواستم و میخواهم که خدمتگزار کنگره۶۰ باشم. خیلی خوشحالم که فرصت دوباره به من داده شد تا بتوانم به بندگان خوب خدا خدمت کنم و از این خوان بهره مند شوم.
کنگره ۶۰چه دست آوردهای برایتان داشته است؟
آموزشهای کنگره از هر لحاظ باعث جهش من شده، در زندگی شخصی، ارتباط با همسر، ارتباط با عزیزانم، از نظر مالی و... اما بیشترین دستاورد، قوی شدن ایمانم بود.ایمان به درمان، به اینکه نوبت باران محفوظ است... امکان ندارد ما حرکت کنیم و خداوند و نیروهای کنگره ما را نبینند و یاری مان نکنند.
نظر شما درباره ۱۴ وادی کنگره ۶۰چیست؟
وادیهای کنگره۶۰ مانند قوانین زندگی هستند که اگر به ترتیب آنها را اجرایی کنیم قطعا زندگیمان تغییرات بسیاری خواهد کرد.
وادی دوازدهم میگوید درآخر امر امر اول اجرا میشود به نظر شماچه مفهومی را میخواهد برساند؟
آنچه باید، میشود. برای رسیدن به رهایی باید ده ماه طی شود، مادر برای به دنیا آمدن نوزاد باید ۹ ماه صبوری کند. بنابراین ما به چیزهایی که میخواهیم میرسیم، اما باید زمان را در نظر بگیریم.
مهمترین تجربهای که در طول دوران راهنمایی در کنگره۶۰ کسب نمودهاید چه بوده است؟
دوران راهنمایی بسیار پر فراز و نشیب است، هر رهجویی برای راهنما آموزش جدیدی به همراه دارد، ممکن است گرههای بعضی از رهجوها قسمت تاریک راهنما را برایش نمایان کنند که روبرو شدن با آن گاهی سخت، اما قطعا نتیجه شیرینی دارد چون باعث رشد راهنما میشود. بعضی رهجوها هم گویی خویشتن خویش هستند که این هم بسیار لذت بخش است. چیزی که من در این مسیر برای خود در نظر گرفتم این بود که همه رهجوهایم را دوست بدارم و خودم را خدمتگزار آنها بدانم و پیمانی که بستهام را فراموش نکنم، هر بار که به خودم متذکر شدم آرامتر و عاشقتر شدم. در کل شیرینترین لحظات زندگیم حضور در لژیون بوده و هست.
زندگی قبل از کنگره و بعد از کنگره شما چه تفاوت هایی داشته است؟
زندگی قبل کنگره من بسیار بینظم و قانون بود، تعادل نداشتم چه در شادیهایم و چه در ناراحتیها، اما بعد از کنگره و دریافت آموزشها زندگیام هم در ظاهر و هم در باطن نظم گرفت و برکت و رحمت خداوند را در زندگیام حس کردم.
در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید.
در پایان از گروه پر تلاش مصاحبه بسیار ممنونم، امیدوارم این خدمت شما را به خدمت راهنمایی و شال نارنجی وصل کند.
تا باد چنین بادا...
مصاحبهکننده: همسفر مونا، راهنما همسفر سپیده(لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر فرشته، راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
106