ای که مرا خواندهای، راه نشانم بده
در شـب ظـلـمــانیام، مـاه نــشـانـم بـده
يوسـف مصری زچـاه، گـشت چنـان پادشـاه
گـر کـه طـريـق ايـن بُـود، چـاه نـشـانـم بـده
بر قـدمت همچـو خاک، گريه کنـم سوزناک
گِل شد از آن گريـه خاک، روح به جـانم بده
از دل شـب میرسـد، نـور سـرا پـردهها
در سـحــر از مشرقت، صـوت اذانـم بــده
سرخـوشـی اين جـهـان، لـذت يک آن بُـود
آنچـه تو را خـوشـتـر است، راه بـه آنـم بـده
گفتوگویی صمیمانه با راهنمای ویلیام وایت مسافر عاطفه ترتیب دادهایم تا از تجربیات گرانقدرشان بهرهمند شویم که تقدیم نگاه شما خوبان میشود.
راهنما ویلیام وایت مسافر عاطفه با بیش از بیست سال تخریب آنتی ایکس سیگار وارد کنگره شدند. به مدت یازده ماه و پنج روز با متد DST و داروی آدامس نیکولایف خوراکی به راهنمایی مسافر اعظم جلالی سفر کردند و در حال حاضر یازده ماه و بیست و چهار روز است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند، رشته ورزشی مسافر عاطفه والیبال و دارت است. مسافر عاطفه در جایگاه خدمتی دبیری لژیون سردار خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه راهنمای ویلیام در حال خدمت هستند.
شما بهعنوان راهنمای ویلیام سفر سیگار را چگونه توصیف میکنید؟ و به همسفرانی که به طور مداوم در سفر مسافرشان دخالت میکنند، چه توصیهای دارید؟
آقای مهندس میفرمایند: «سفر هم سخت و هم سهل است». من این موضوع را با پوست، گوشت و استخوانم لمس کردهام؛ درحالیکه فاصله گرفتن از یک ضدارزش بسیار سخت است. در سیدی گذرگاه آقای مهندس میفرمایند: «این کار گذرگاه عقبه است و چگونگی عبور از این گذرگاه بسیار مهم است». من در سفر خود با این گذرگاهها برخورد کردهام؛ اما با آموزشهای آقای مهندس و لطف خداوند توانستم از این گذرگاهها عبور کنم. در رابطه با همسفرانی که در سفر مسافرشان دخالت میکنند؛ به نظر من کار بسیار اشتباهی است. شاید فکر کنند با این کار به مسافر خود کمک میکنند؛ اما بالعکس، با این کار بندی به پای مسافرشان میشوند؛ زیرا مسافر خود راهنما و پروسه درمانی مشخص دارد. اگر همسفری در کنگره حضور دارد، باید برای شناخت خود تلاش کند و هدفش تزکیه و پالایش خود باشد تا در مسیر درمانی به مسافرش کمک نماید.
شما بهعنوان اولین راهنمای درمان سیگار همسفران در نمایندگی جواد گلپایگان چه احساسی دارید و شروع لژیون خود را چگونه میبینید؟
گلپایگان شهر کوچکی است. من در ابتدا با توجه به این موضوع که در کنگره در حال آموزش بودم؛ اما باز نیکوتین مصرف میکردم و همین ترس از قضاوت اجازه سفر کردن را به من نمیداد تا اینکه به لطف خداوند و آموزشهای آقای مهندس در مورد سیگار ورود من به لژیون ویلیام شکل گرفت و وارد لژیون مجازی راهنما خانم جلالی شدم و سفر خود را شروع کردم. جایگاهها، انسانها را بر مبنای خواسته و تلاش آنها انتخاب میکنند. من قبلاً معتقد بودم که راهنما شدن با آموزش و امتحان دادن کاری سهل و آسان است و میتوان به راحتی شال راهنمایی را دریافت کرد؛ اما زمانیکه در این جایگاه قرار گرفتم، متوجه شدم که کار بسیار سختی است و باید زمان آن فرا برسد. من بعد از چند سال حضور در کنگره که آموزش گرفتهام؛ همچنان موفق به دریافت شال راهنمای درمان نشدهام و فکر میکنم پیش نیاز آن دریافت شال ویلیام بوده است و احساسم این است که تنها به افراد کمک کنم و برای دیگران الگوی خوبی باشم تا بتوانم آنها را به لژیون ویلیام وایت هدایت نمایم.
با توجه به این موضوع که شما بهعنوان همسفر و مسافر نیکوتین در کنگره حضور دارید، به نظر شما همسفر بودن سختتر است یا مسافر بودن؟
سؤال بسیار سختی است. من با توجه به اینکه مسافر هستم و میتوانم مسافران را به خوبی درک نمایم، بسیار خوب است؛ اما همسفر باید از ضدارزشها دور باشد تا بتواند به مسافر خود کمک کند؛ اما اگر همسفر مصرفکننده سیگار یا قلیان باشد، نمیتواند به مسافرش کمک نماید. البته ناگفته نماند که مسافر بودن بسیار سختتر است؛ زیرا هر سه مؤلفه جسم، روان و جهانبینی درگیر است؛ درحالیکه یک همسفر فقط در ضلع روان خود مشکل دارد و این کار بسیار سختی است که یک مسافر را درک نمائیم.
ارتباط جمله (بشکافید آنچه شکافتنی نیست) با لژیون ویلیام وایت چیست؟
آقای مهندس در سیدی قلب میفرمایند: «این موضوع تنها در مورد اعتیاد نیست؛ بلکه افرادی که در کنگره آموزش میبینند، باید به درون خودشان بروند و آن را بشکافند تا بدانند جنسشان از چیست و به خود واقعیشان برسند. قلبشان را بشکافند تا حسشان را نسبت به دیگران پیدا کنند». همسفران باید درون خود را بشکافند و مسافران باید اعتیاد خود را مورد بررسی قرار دهند.
به نظر شما تفاوت خانمهای مسافر و آقایان مسافر چیست؟
مسافران خانم و آقا یک نقطه مشترک به نام اعتیاد دارند و تفاوت آنها از لحاظ فکری است؛ زیرا خانمهای مسافر در خفا مصرف خود را از دید همگان مخفی میکنند. البته آقای مهندس برای خانمهای مسافر بسیار احترام قائل هستند و دیدگاه جامعه را نسبت به خانمهای مسافر میشناسند؛ درحالیکه جامعه آقایان مسافر را پذیرفته است.
لطفاً احساس خودتان را نسبت به کلمات زیر در یک کلمه بیان کنید.
آقای مهندس: عشق
خانم جلالی: عشق بلاعوض، اقیانوس عشق
خانمهای مسافر: بچههای بیمار خداوند
سیگار: دروازه ورود به ضدارزشها
کلام آخر:
در آخر از آقای مهندس به سبب فراهم نمودن بستر درمان برای خانمهای مسافر بسیار سپاسگزارم؛ همچنین از راهنمایان درمان خودم خانم ریحانه، خانم مریم و خانم جلالی بسیار تشکر میکنم و دست خانم جلالی را میبوسم و بسیار قدردان ایشان هستم که راه درمان را برای من باز کردند. در پایان از شما برای انجام این مصاحبه تشکر میکنم.
طراح سؤال، مصاحبه کننده و ویرایش: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
عکس: همسفر رؤیا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ویراستار و ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
59